به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین؛ با اینکه خیلی ها روی طلای او حساب باز کرده بودند اما او مرد نقره ای تکواندو شد. نقره ای که برای خودش هم تنها به خاطر گرفتن آن با مصدومیت ارزش دارد.
تکواندوکار وزن 68 – کیلو که کسی از مصدومیتش خبر نداشت، با پایان بازیها مبارزه محتاطش در المپیک را به مصدومیت زانویش ربط داد. او شاید به خاطر اینکه طلا ی المپیک را می خواسته ، نقره اش را دوست ندارد: «نقره ام را دوست ندارم .تنها به خاطر اینکه مدال المپیک است، مجبورم با آن کنار بیایم.»
البته دوست نداشتن نقره به معنای بی ارزش بودن آن نیست: «به خاطر مصدومیتی که داشتم نقره ام ارزش دارد. اگر مصدوم نبودم، شک نکنید طلا می گرفتم. شرایط پایم طوری بود که ممکن بود به المپیک نرسم. اما پزشکم مرا رساند.
دکتر کاظمی با برنامه ریزی دقیق روی پایم کار می کرد که ضعیف نشود.» باقری معتمد خیلی محتاطانه مبارزه کرد تا فینالیست شود: «من مسابقه هایم را مدیریت کردم. چرا که قبل از این مسابقه ها زانوی راستم مصدوم شده بود. شرایط بدی داشتم. به زانویم که فشار می آمد اذیت می شدم. اما نمی خواستم نتیجه را از دست بدهم به همین خاطر با سیاستی که داشتم مسابقه های حساسم را اداره کردم تا به فینال رسیدم. خدا هم خیلی کمکم کرد.»
باقری معتمد که قبل از این هم دو بار با حریف ترکش بازی کرده و باخته بود، این بار هم نتیجه را به او داد: «فینال المپیک حساسیت بالایی دارد. رقابت من هم با حریف ترکم خیلی نزدیک بود. من همه سعی ام را به کار بردم تا او را ببرم .اما او با تجربه اش مرا شکست داد.» اماهیچ کس نمی دانست باقری معتمد با مصدومیت مبارزه می کرد. مبارزه ای که خیلی هم راحت نبود: «ایرادی ندارد. من هم اگر پزشکم این قضیه را به زبان نمی آورد ،دلم نمی خواست از مصدمیتم حرفی بزنم.
یک ماه دیگردکتر رازی پایم را جراحی می کند. البته همان موقع دکتر رازی به من گفت خیلی غیرت به خرج دادی که فینالیست شدی.امیدوارم که زودتر به شیاپ چانگ برگردم.»
به نظر او همه مبارزه هایش سخت بوده: « فینال حساسیت خاصی داشت.شاید همین حساسیت درجه سختی مبارزه را بیشتر می کرد اما من برای مدال از صبح بازیهای سختی را انجام دادم. فرقی ندارد؛حریف افریقایی ام ،روح ا... نیک پای افغانستانی که برنز المپیک را داشت، یا سیلوای برزیلی که هشت سال پیش با ساعی مبارزه کرده بود.
به نظر خودم همه حریفانم ،قدر بودند و قابل احترام.» تکواندوکار نقره ای المپیک اما در مبارزه با حریف افغانستانی اش یک آن نفس همه را گرفت.خودش می گوید:«خدا کمک کرد که بازی به راند طلایی کشیده شد و من هم امتیاز برد را گرفتم. به هر حال این مدال نتیجه زحمت همه آنهایی است که برایم زحمت کشیدند،پدر و مادرم ، مربیان و کادر فنی تیم ملی.»
تکواندوکار وزن 68 – کیلو که کسی از مصدومیتش خبر نداشت، با پایان بازیها مبارزه محتاطش در المپیک را به مصدومیت زانویش ربط داد. او شاید به خاطر اینکه طلا ی المپیک را می خواسته ، نقره اش را دوست ندارد: «نقره ام را دوست ندارم .تنها به خاطر اینکه مدال المپیک است، مجبورم با آن کنار بیایم.»
البته دوست نداشتن نقره به معنای بی ارزش بودن آن نیست: «به خاطر مصدومیتی که داشتم نقره ام ارزش دارد. اگر مصدوم نبودم، شک نکنید طلا می گرفتم. شرایط پایم طوری بود که ممکن بود به المپیک نرسم. اما پزشکم مرا رساند.
دکتر کاظمی با برنامه ریزی دقیق روی پایم کار می کرد که ضعیف نشود.» باقری معتمد خیلی محتاطانه مبارزه کرد تا فینالیست شود: «من مسابقه هایم را مدیریت کردم. چرا که قبل از این مسابقه ها زانوی راستم مصدوم شده بود. شرایط بدی داشتم. به زانویم که فشار می آمد اذیت می شدم. اما نمی خواستم نتیجه را از دست بدهم به همین خاطر با سیاستی که داشتم مسابقه های حساسم را اداره کردم تا به فینال رسیدم. خدا هم خیلی کمکم کرد.»
باقری معتمد که قبل از این هم دو بار با حریف ترکش بازی کرده و باخته بود، این بار هم نتیجه را به او داد: «فینال المپیک حساسیت بالایی دارد. رقابت من هم با حریف ترکم خیلی نزدیک بود. من همه سعی ام را به کار بردم تا او را ببرم .اما او با تجربه اش مرا شکست داد.» اماهیچ کس نمی دانست باقری معتمد با مصدومیت مبارزه می کرد. مبارزه ای که خیلی هم راحت نبود: «ایرادی ندارد. من هم اگر پزشکم این قضیه را به زبان نمی آورد ،دلم نمی خواست از مصدمیتم حرفی بزنم.
یک ماه دیگردکتر رازی پایم را جراحی می کند. البته همان موقع دکتر رازی به من گفت خیلی غیرت به خرج دادی که فینالیست شدی.امیدوارم که زودتر به شیاپ چانگ برگردم.»
به نظر او همه مبارزه هایش سخت بوده: « فینال حساسیت خاصی داشت.شاید همین حساسیت درجه سختی مبارزه را بیشتر می کرد اما من برای مدال از صبح بازیهای سختی را انجام دادم. فرقی ندارد؛حریف افریقایی ام ،روح ا... نیک پای افغانستانی که برنز المپیک را داشت، یا سیلوای برزیلی که هشت سال پیش با ساعی مبارزه کرده بود.
به نظر خودم همه حریفانم ،قدر بودند و قابل احترام.» تکواندوکار نقره ای المپیک اما در مبارزه با حریف افغانستانی اش یک آن نفس همه را گرفت.خودش می گوید:«خدا کمک کرد که بازی به راند طلایی کشیده شد و من هم امتیاز برد را گرفتم. به هر حال این مدال نتیجه زحمت همه آنهایی است که برایم زحمت کشیدند،پدر و مادرم ، مربیان و کادر فنی تیم ملی.»