سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز یکشنبه ۲۰ فروردین در حالی چاپ و منتشر شد که زندگی پر خطر ۲۴ میلیون نفر در زمینهای فرو نشسته، دلایل و ابعاد رشد شاخص بورس، بررسی لایحه منع خشونت علیه زنان پس از تغییر عنوان و محتوا و تدارک برای راهاندازی کریدور شمال-جنوب از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
توافق ایران و عربستان سعودی علاوه بر اینکه گره اختلافات دیپلماتیک دو کشور را باز کرد، در جنگ یمن هم تأثیر خود را بر جای گذاشته است و آنگونه که رهبران انصارالله گفتهاند، امارات عقبنشینی از جنوب یمن را آغاز کرده است. همچنین توافقاتی بین صنعا و ریاض انجام شده که در صورت اجرا، میتواند مقدمهای برای پایان درگیریهای خونین نهساله باشد. این موضوع مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه شرق مینویسد:
به همان اندازه که راهکار مذاکرات یمنی - یمنی تنها مسیر رسیدن به صلح دائمی، پایدار و گسترده در داخل یمن است، میتواند به یک دام و نقطه آغاز برای درگیری و جنگ داخلی یمن هم منجر شود، کمااینکه در سوریه هم راهکار مذاکرات سوری - سوری اکنون به یک بنبست و مناقشه سیاسی تبدیل شده است که از دید رفیعی در صورت ادامه میتواند سوریه را دوباره به سال ۲۰۱۱ بازگرداند. هرکدام از طرفهای یمنی به اندازه سهم، جایگاه و نفوذ خود در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور باید دست به نقشآفرینی در آینده یمن بزنند؛ ازاینرو رفیعی هرگونه برهمخوردن توازن در سهم نفوذ جریانهای سیاسی یمن برای آینده و سیستم حکومتی را نقطه شروع جنگ داخلی تلقی میکند.
روزنامه جوان نیز درباره آغاز عقبنشینی امارات از یمن نوشته است:
عقبنشینی متجاوزان از خاک یمن و برقراری آتشبس دائمی پیروزی بزرگی برای انصارالله و یمنیها است که با وجود کمترین امکانات توانستند در برابر دشمنان ایستادگی کنند. هرچند ارتش یمن و انصارالله در سالهای اخیر توانستند با دستاوردهای موشکی و پهپادی موازنه میدانی را به نفع خود برگردانند و این مسئله نگرانی عربستان و امارات را در پی داشت و به همین خاطر دنبال راه فراری از این کشور بودند که توافقات ریاض با تهران، آن را محقق کرد. اگرچه امارات در این سالها صهیونیستها را در جزایر جنوبی یمن سکنی داده است، اما با توجه به اتحاد بین ایران و کشورهای عرب منطقه در برابر رژیم صهیونیستی، اخراج اشغالگران از خاک یمن هم در آینده نزدیک اجرا خواهد شد، چرا که رهبران صنعا گفتهاند که صلح و پایان جنگ زمانی معنا خواهد داشت که همه مناطق اشغالی به مردم یمن بازگردانده شود و در برابر اشغالگران به ویژه صهیونیستها مماشات نخواهند کرد.
روزنامه خراسان نیز درباره توافق ایران و عربستان و حذف آمریکا از معادلات نوشته است:
در پی توافق از سرگیری روابط میان ایران و عربستان که با وساطت چین به دست آمد، مناسبات میان ریاض و واشنگتن بیش از پیش به سمت واگرایی گزارش شده است، به طوری که به تازگی رسانههای آمریکایی از سفر مخفیانه ویلیام برنز رئیس دستگاه جاسوسی آمریکا (سیا) به عربستان با محوریت اعلام نارضایتی از سیاستهای منطقه ای جدید این کشور به ویژه بازسازی روابط با ایران و سوریه خبر داده اند.
در ادامه این خبر آمده است:
زمان سفر برنر به عربستام مشخص نشده اما به گزارش وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه، برنر در دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی گفته است که از نزدیک شدن ریاض به ایران و سوریه احساس «نارضایتی و سردرگمی» کرده و از این که هیچ اطلاعی در این باره به واشنگتن داده نشده گلایهمند شده است، اما به گزارش المانیتور، بیل برنز هفته گذشته در سفری اعلام نشده به عربستان سعودی رفته و ناخشنودی خود را از گشایش روابط عربستان با ایران و سوریه و با میانجیگری چین و روسیه اعلام کرده است. یک مقام آمریکایی به المانیتور گفته است، برنز در این سفر با همتایان سعودی خود و رهبران این کشور از جمله محمد بن سلمان درباره موضوعات مورد علاقه دو طرف گفتوگو کرده است. در همین راستا، فاکسنیوز توافق میان ایران و عربستان را نه تنها باعث شکوفاییِ روابط پیچیده در غرب آسیا بلکه نشاندهنده تغییر جهت سیاست خارجی در دنیا متأثر از روابط پرتنش آمریکا و چین دانسته است.
روزنامه وطنامروز درباره تنشزدایی بدون آمریکا مینویسد:
مناسبات جهانی با سرعت بالایی در حال تغییر است. مجموعه حوادثی که در چهار گوشه جهان در حال رخ دادن است نشان از جابهجاییهای جدی در تقسیم قدرت جهانی و به تبع آن بیاعتبار شدن گزارههایی دارد که سالها به عنوان حقایق تخلفناپذیر مورد تاکید قرار میگرفتند. به گزارش «وطن امروز»، شاید مسیر آینده جهان را نتوان با قطعیت پیشبینی کرد اما میتوان بر تغییر مناسبات پساجنگ سردی جهان تاکید داشت. در این میان جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اهرمهای اصلی قدرت در غرب آسیا میتواند به عنوان بازیگری کلیدی در روند تحولات، جایگاه خود را بیش از پیش ترمیم کرده و ارتقا دهد. برخلاف روایتی که جریان غربگرا در سالهای اخیر بارها بر آن تاکید داشته است، تهران بدون توافق با واشنگتن هم توانسته مناسبات جدیدی را میان خود و همسایگانش تعریف کند. فارغ از اینکه مسیر توافق شکل گرفته در چین تا کجا میتواند منشأ اثر باشد، اصل این توافق نشان از بیاعتباری کلیشههای ذهنی غربگرایان در توصیف جهان پیرامونی دارد.
پاسخ موسویخوئینیها به ادعای باهنر در مورد بخشش اسیدپاشها
در ایام دهه فجر سال ۱۴۰۱ گفتوگوی در یک برنامه تلویزیونی با محمدرضا باهنر، نایب رئیس سابق مجلس منتشر شد. او در این برنامه مطالبی را در خصوص دستور آزادی افراد اسیدپاش به زنان بیحجاب توسط دادستان وقت کل کشور سیدمحمد موسویخوئینیها» مطرح کرده بود. حالا بعد یکسال، فرزنده موسوی خوئینیها در پاسخی به این سحنان پاسخ داده است.
باهنر پیش از این گفته بود:
آن موقع، تعدادی از جوانهای به اصطلاح حزباللّهی درخیابان ولیعصر(عج)، به صورت چند خانم بیحجاب اسید پاشیده بودند و آقای ناطق نوری(وزیر کشور) این جوانها را بازداشت کرده بود. آقای خوئینیها - که حالا اصلاحطلب شدهاند - به وزیر کشور گفته بود که چرا اینها را بازداشت کردهای؟ من دادستان هستم و باید دستور آزادیشان را بدهی. اینها حزب اللّهی هستند و به وظیفهشان عمل کردهاند.
روزنامه آرمان ملی با انتشار بخشی از این پاسخنامه با تم انتخاباتی نوشته است:
آقای باهنر پس از سه دهه حضور در قوّهی قانونگذاری، نباید از این نکته غفلت میکردند. به رغم جست و جو، اسیدپاشی به خانمهای بیحجاب، اصلاً سابقهای در دوران امام ندارد. هرچند تغییری در موضع نمیدهد، ولی اگر آقای «باهنر» نسبت به این موضوع اطّلاعی دارند؛ با ذکر تاریخ و مدرک معتبر اعلان کنند. بنا بر این، انتساب دخالت و دستورِ آزادی افرادی که به خانمها - به خاطر بیحجابی یا هر علّت دیگری - اسید پاشیده بودند، به «موسوی خوئینی»، درست نیست.
البته درباره تندروی خارج از قانون جریان چپ که این روزها سودای اصلاحطلبی دارد تاریخ شفاهی به خوبی پاسخگو است، از جمله مخالفت عجیب خاتمی با ویدئو و یا شلاق زدن برخی هنرمندان توسط عربسرخی در دفتر وزارت ارشاد که اسناد آن در سالهای اخیر منتشر شده است، اما ورود دیر هنگام موسوی خوئینی حکایت دیگری دارد، او پس از شکست اغتشتشات شبکه محلات دوباره سعی دارد آتش را دوباره روشن کند، پاسخ به یک موضوع شفاهی بعد از یک سال علامتهای خاصی دارد که اهل فن آن را میفهمند!
سیرک اپوزیسیون به روایت اپوزیسیون
بررسی کنشهای عناصر اصلی برانداز نشان میدهد آنها امیدی به احیای شرایط پاییز ۱۴۰۱ ندارند، در روزهای اخیر مدیر کانال تلویزیونی منو تو در یک توییت نوشته است که ضدانقلاب در اغتششات سیرک راه انداخت!
روزنامه فرهیختگان درباره جامعهشناسی عناصر آشوب نوشته است:
شاید برخی نسبت دادن عنوان سیرک به امضاکنندگان پیمان گسستگی را صرفا یک کنایه توهینآمیز برداشت کنند اما زمانی که سابقه رفتاری این چهرهها یک به یک مورد توجه قرار گیرد متوجه میشویم که چنین تعبیری خیلی هم دور از واقعیت نیست. گلشیفته فراهانی برای کسب میزان هرچه بیشتر شهرت حاضر شده است تصویر برهنه خود را به پرده سینما هدیه کند، نازنین بنیادی عضو پیشین فرقه بحثبرانگیز ساینتولوژی است که مامور شد تا در دنیای واقعی نقش معشوقه تام کروز چهره تبلیغاتی و پرنفوذ این جریان سری را بازی کند، عبدالله مهتدی که در قامت یک تجزیهطلب دیکتاتور دستش به خون مردم ایران آلوده است اکنون تصمیم گرفته خود را بهعنوان منادی آزادی همه مردم معرفی کند، مسیح علینژاد که در زندگی شخصیاش دچار مشکل بوده و با ترک خانواده از کشور گریخته اکنون وعده زندگی خوب را به دیگران میدهد، علی کریمی که مهارت خوبی در فوتبال و دریبلزنی داشته بهیکباره تصمیم گرفته تمام سابقه و محبوبیت خود را دریبل بزند تا جایی که تیم ملی را که خود نیز زمانی عضو آن بوده مورد هجمه قرار میدهد بلکه بتواند از شکست تیم و ناراحتی ملت به نفع کاسبی براندازی کلاه بدوزد.
در ادامه این گزارش آمده است:
یکیدیگر از مواردی که اپوزیسیون ترحمبرانگیز ویرانیطلب را در وضعیت بههمریخته فعلی قرار داده و لیدرها را به جان یکدیگر انداخته، آثار و تبعات «نه» ی بزرگیست که مردم ایران به آنها گفتند. در این خصوص فقط هم مردم داخل کشور نبودند که دست رد به سینه این جریانات زدند، بلکه آمار تجمعهای براندازان در پایتختهای خارجی نشان داد ایرانیان مهاجرتکرده مقیم خارج از کشور هم آنطور که اپوزیسیون انتظار داشت از فراخوانهای آنان استقبال نکردهاند؛ فراخوانهایی که اوایل پاییز ۱۴۰۱ سهروزه اعلام میشد تا اگر در روز اول و دوم خبری از تجمع یا آشوبی نشود.