به گزارش مشرق، اولین مرحله و سخت‌ترین مرحله، تحلیل دقیق نیازهای مشتری است. زمانی که مشتری به ما مراجعه می‌کند و یا RFP (پیشنهاد خرید) دارد و می‌داند به دنبال چیست، یا در برخی موارد RFP ندارد و به دنبال یک نرم افزار است، فرایندها خیلی بیشتر می‌شود. در این یادداشت قصد ورود به جزئیات این مرحله را نداریم، اما در صورتی که مشتری دارای RFP باشد، باید نیازهای واقعی مشتری را با دقت بسیار زیادی بررسی کنیم و زمانی که در حال بررسی نیازهای مشتری هستیم باید گره های بخش های مختلف را پیدا کنیم و با پرسیدن سوالات مختلف سعی کنیم تا موضوع را شفاف تر کنیم. به عنوان مثال، ممکن است مشتری نیازهایی داشته باشد که در RFP نوشته نشده است و به عهده معمار نرم افزار است که نیازهای اضافی را کشف کند.

پس، اولین مرحله این است که فرایندها را بدون در نظر گرفتن حل پیچیدگی‌های فنی، با مشتری بررسی کنیم و در بعضی موارد، من به شخصه ترجیح می‌دهم فرایندها را حضوری بررسی کنم. به این دلیل که هر کسب و کار فرآیند اجرایی منحصر به فرد خودش را دارد که نمی‌توان با یک ذهنیت برای همه نرم افزار طراحی کرد.

زمانی که تمامی فرایندها لیست شد، ما شروع به طراحی) UML زبان مدل‌سازی متحرک) نرم افزار می‌کنیم و بعد آن را با مشتری چک می‌کنیم.

در تحلیل نیازهای مشتری برای نرم‌افزار، استفاده از UML می‌تواند کمک بسیاری به ما کند. با طراحی UML، می‌توانیم نیازهای مشتری را به صورت یکپارچه و در قالب یک مدل کامل تر و دقیق تر نشان دهیم.

برای بررسی فرایندهای کسب و کار با مشتریانی که دانش فنی کافی ندارند، باید از مدل‌های ساده و قابل درک UML استفاده کنیم که به مشتری کمک کنند تا فرایندهای کسب و کار را به صورت واضح و قابل درکی درک کنند که Use Case Diagram و Activity Diagram برای طراحی نیازهای مشتری به UML پیشنهاد می‌شود./ احسان رفیعی