به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:
جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، نابرابر است. اما اسرائیل که روزگاری خود را پنجمین ارتش بزرگ دنیا وانمود کرد، در برابر این کوچک ترین حلقه مقاومت، درمانده شده است.
نه امروز، که بالغ بر ۲۲ سال است درمانده شده و با وجود چند نوبت حمله، نتوانسته یک هزارم دستاورد جنگ در سال های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ علیه چند کشور عربی را کسب کند.
نتانیاهو خیال می کند هدف قرار دادن بالغ بر ۲۰۰ منطقه در غزه، حیثیت از دست رفته را به او بر می گرداند؛ غافل از این که مقاومت غزه کوچک،"ناتوانی اسرائیل در بازدارندگی" را به دشمنانش مخابره می کند. او در حال قربانی کردن اسرائیل برای نجات خود است!
غزه در سال ۲۰۰۱ فاقد کمترین توان موشکی بود. آن زمان آریل شارون، ادعا کرد کار غزه و فلسطین را صد روزه تمام میکند. او قصاب صبرا و شتیلا با ۳۵۰۰ شهید فلسطینی بود و به بولدوزر اسرائیل شهرت داشت؛
با ین حال، هم او مجبور شد تابستان ۲۰۰۵ دستور عقبنشینی را صادر کند و بگوید: «عقبنشینی، اقدامی دردناک اما اجتناب ناپذیر برای تامین آینده اسرائیل است. ما نمی توانیم برای همیشه غزه را نگاه داریم».
صهیونیستها پس از آن، جنگهای بعدی موسوم به ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۱۱ روزه، ۸ روزه و دو روزه را با سرشکستگی پشت سر گذاشتهاند؛
چنان که هاآرتص، پس از شکست در جنگ ۲۲ روزه غزه نوشت: "ما نمیدانیم چگونه جنگهای خود را پایان ببریم و دستاورد تعبیر کنیم تا به شکست تفسیر نشود. دستاورد ۶۰ ساله ما با این جنگ از بین رفت".
غزه، باریکه محاصره شده ای به طول ۴۰ کیلومتر، و عرض ۶ تا ۱۲ کیلومتر است. برای درک کوچکی منطقه، مساحت ۳۶۰ کیلومتر مربعی غزه را با مساحت ۷۳۰ کیلومتر مربعی شهر تهران مقایسه کنید.
رژیم مدعی نیل تا فرات که چند ده سال قبل در جنگ شش روزه، چند کشور بزرگ عرب را شکست داد و بخش هایی از سرزمین آنها را اشغال کرد، در مقابل باریکه ای به مساحت نصف شهر تهران به عجز افتاده و حال آن که از آخرین جنگ افزار های نظامی آمریکا برخوردار است.
اسرائیل اکنون صرفا با جهاد اسلامی درگیر است و هنوز حماس -با توانمندی های به مراتب گسترده تر- وارد جنگ نشده است. "جهاد" ظرف سه روز، بالغ بر ۹۰۰ راکت و موشک به سمت اراضی اشغالی شلیک کرده و حال آن که احتمالاُ هنوز از توانمندی های بالاتر خود بهره نجسته است.
جنگ حاضر، پیچیده ترین جنگ مقاومت و اسرائیل است؛ از این جهت که جبهه مقاومتُ هنوز دست خود را رو نکرده است. برخی تحلیل ها بر آن است که مثلا اگر حماس در کنار جهاد وارد جنگ می شد، نتانیاهو با وسعت فعلی در غزه جنایت نمی کرد.
نکته قابل تاملی است. اما تحلیل های دیگر، بر این باور است که نتانیاهو بر خلاف ظاهر ماجرا، ابتکار عمل را در دست ندارد، بلکه منفعل و فاقد گزینه است. او در اثر از هم گسیختگی جبهه داخلی اسرائیل، جزو ضعیف ترین نخست وزیران این رژیم به شمار می رود.
نتانیاهو که دارای پرونده گشوده فساد در دادگاه است، سعی داشت با کودتای سیاسی و تغییر قوانین، دستگاه قضایی را اخته کرده و زیر بلیت خود بکشد، اما همین اقدام، موجب بی سابقه ترین اتحاد و اعتراض ها علیه وی در ساختار سیاسی و اجتماعی رژیم شد.
بر پایی ۱۸ شنبه اعتراضی، با حضور چند صد ها هزار نفر که او را "فرعون" خواندند، در کنار گسترش عملیات شهادت طلبانه و ضربات سایبری پیاپی از جهات مختلف به زیر ساخت های رژیم، همگی از تشدید فروپاشی درونی حکایت می کند.
نتانیاهو در چنین شرایطی، راه فرار و منفعل کردن مخالفان را در نقطه زنی غزه و ایجاد هراس از جنگ در جبهه داخلی اسرائیل دیده است.
واقعیت این است که حلقه های جبهه مقاومت در منطقه، هرگز مانند امروز متحد نبوده و تدارک نظامی نکرده اند. بنابر تخمین صهیونیست ها، فقط ۱۵۰ هزار موشک پیشرفته حزب الله، مراکز راهبردی اسرائیل را هدف گرفته اند.
ملاحظه تقلای نتانیاهو برای فرار از مهلکه داخلی، احتمالا از دلایل خویشتنداری حماس (و حزب الله) است. در عین حال، باید با زدن ضربات نقطه ای اما بسیار دردناک، نقشه نتانیاهو برای قدرت نمایی و احیای اعتبار از دست رفته اش در اسرائیل را وارونه کرد.
نباید اجازه داد او تصویر مرد پیروز از خود بسازد و فاکتور کند. نتانیاهو باید در برآیند ماجرا، مانند ایهود اولمرت در جنگ ۳۳ روزه، نماد بی کفایتی و سرشکستگی در اسرائیل شود.
هر چند که کار جهاد و حماس در غزه تحت محاصره، دشوار تر از حزب الله لبنان است، اما نباید در تنوع بخشی به جبهه های گشوده و فعال علیه اسرائیل کوتاهی کرد. ضمن این که به گواهی اتفاقات یک سال اخیر، اسرائیل در عمق جبهه داخلی، بسیار آسیب پذیر تر است.
بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.