به گزارش مشرق، پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، رسانه های منتسب به جریان غربگرا همصدا با فعالین و رسانه های اپوزیسیون، با حسرت از این انتخابات یاد کردند.
به عنوان نمونه، روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «نمونه ای توسعه یافته از دموکراسی» به قلم «محمدرضا عارف» نوشت:« آنچه در انتخابات اخیر کشور دوست، برادر و همسایه با جمعیت اکثریت مسلمان شاهدیم، نمونهای توسعهیافته از دموکراسی و مشارکت در کشوری غیرغربی است که بیش از هر چیز نشاندهنده آن است که از طرفی میتوان به سنتها و ارزشهای دینی پایبند بود و از سویی میتوان دستاوردهای بشر در عرصههای مدرنیته و مدرنیزاسیون را پذیرفت.»
در ادامه این مطلب آمده است:«اگر به دنبال مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود هستیم باید در اتاق فکر حاکمیت نگاه نخبگی دست برتر را داشته باشند نه نگاه امنیتی. باشد که در شکلدهی به فصل جدیدی از مناسبات بین مردم و حاکمیت و غلبه بر نقشههای شوم بدخواهان ایران عزیز، شاهد تصمیماتی بزرگ در عرصه سیاست کشور باشیم در غیر این صورت صرفا باید با نگاه حسرتآلود، انتخاباتی نظیر انتخابات ترکیه را نظارهگر بود.»
انتشار یادداشت محمدرضا عارف در روزنامه اعتماد
این یادداشت تلویحا ایده «جدایی دین از سیاست» را تایید کرده است. همچنین این یادداشت تاکید دارد که می توان با تعامل اسلامگرایان و لائیک ها، به نتایج خوبی در حکمرانی رسید.
یکی از فعالین رسانه ای با نقد الگوقراردادن ترکیه، در مطلبی نوشت:«دولت اردوغان به غرب و آمریکا اعتماد کرد و در جنگ افروزی های آنها در منطقه همراه شد، اما این کار نه موجب شد تا ترکیه را در اتحادیه اروپا عضو کنند، نه رونق اقتصادی به بار آورد، و نه غرب را از کودتا علیه اردوغان باز داشت. اردوغان ۱۱ مرداد ۹۵ گفت: «با وجود دشمنی میان من و بشار اسد، او کودتا را محکوم کرده، در حالی که همپیمانان ما، آمریکا و اروپا، در زمانی که ما نیازمند کمکشان بودیم، از پشت به ما خنجر زدند.»
این فعال رسانه ای در ادامه نوشت:«برآیند اعتماد چند دهه ای به نسخه های غرب، چیزی جز سقوط اقتصاد ترکیه، بدهی ۴۶۵ میلیارد دلاری و ثبت رکورد تورم ۱۰۸ درصدی در سال گذشته نبوده است. پول ترکیه در یک سال، ۴۰ درصد ارزش خود را از دست داد... ترکیه پس از اوکراین، دومین کشور در مرزهای شرقی اروپاست که در بیگاری دادن به ناتو و آمریکا، تا سر حد انتحار پیش رفت، اما خسارت های هنگفت نصیبش شد.»
جریان غربگرا در حالی از ترکیه به عنوان نمونه موفق حکمرانی نام می برد که دولت این کشور در جریان کودتای ۲۰۱۶ حدود ۷۷هزار نفر را بازداشت کرد. دولت ترکیه در جریان این کودتا ۴۵ روزنامه، ۱۵ مجله، ۲۳ فرستنده رادیو، ۱۶ فرستنده تلویزیون و ۲۹ بنگاه نشریاتی را تعطیل کرد و گذرنامه ۵۰ هزار نفر باطل اعلام شد و دارایی و املاک تعداد قابل توجهی از محکومان ضبط شد.
حالا شما تصور کنید که اگر حاکمیت در ایران با بانیان فتنه ۸۸ و کودتای مخملی در آن سال، اینچنین رفتر می کرد، شاهد چه واکنشی از سوی جریان غربگرا و همچنین اپوزیسیون بودیم؟!
لازم به ذکر است که جریان غربگرا به این دلیل که مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را با دروغ تقلب به آشوب و التهاب بدل کرد، به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره دموکراسی و مردم سالاری و موارد مشابه را ندارد.
سکوت تأسف برانگیز حامیان دروغین شعار «زن، زندگی، آزادی» و سانسور رشادت مأمور فراجا
در پی گروگانگرفته شدن دو زن از استان کرمان توسط اشرار و انتقال آنان به شهرستان خاش و دستور مرجع قضایی به ماموران اداره کل اطلاعات استان، بلافاصله عملیات با همراهی و پشتیبانی پلیس شهرستان خاش به منظور رهایی گروگان ها انجام می شود.
به محض شروع عملیات، اشرار به صورت مسلحانه با ماموران درگیر شدند که در این درگیری سروان «یاسر عبدلی»، جانشین پلیس اطلاعات خاش و از افسران شجاع، متعهد و متخصص پلیس بر اثر اصابت گلوله اشرار به شهادت می رسد.
شهادت مامور فراجا در عملیات نجات دو گروگان زن از دست اشرار در خاش
نکته قابل تأمل اینجاست که رسانه های جریان غربگرا به هیچ عنوان به این حادثه اشاره نکرده و تیغ سانسور بر آن کشیدند. این در حالی است که این طیف خود را حامی حقوق زنان نیز می نامد!
سال گذشته و در جریان اغتشاشات، جریان غربگرا همصدا با دشمن، به نفرت پراکنی علیه حافظان امنیت پرداخته و آنان را تضییع کنندگان حقوق زنان جا زدند. این نفرت پراکنی و فضاسازی مسموم موجب شد که عده ای از اوباش و اشرار به خود جرأت داده و گلوی مأمور پلیس را پاره کردند و مأمور دیگر را آتش زده و طلبه بسیجی را نیز وسط خیابان شکنجه کردند.
حادثه اخیر گروگانگیری، سند دیگری بود مبنی بر رسوایی حامیان دروغین شعار «زن، زندگی، آزادی». همان طیفی که وقتی فعال سیاسی هم قبیله آنان، همسر دوم خود را با سلاح گرم به قتل رساند، در مقابل این عمل شنیع سکوت کرده و حتی پا را فراتر گذاشته و «قاتلِ یک زن» را به عنوان قهرمان معرفی کردند!
حادثه اخیر گروگانگیری یکبار دیگر ثابت کرد که حاکمیت در ایران و همچنین حافظان امنیت، حامیان اصلی شعار «زن، زندگی، آزادی» هستند و در بزنگاه ها، نه تنها به طور تمام و کمال از حقوق زنان دفاع کرده بلکه جان خود را نیز در طبق اخلاص می گذارند.