خاورميانه دردسر بزرگ و سوريه در حكم لانه زنبور براي آمريكاست
خاورميانه به دردسري بزرگ براي رئيس جمهور آمريكا تبديل شده و در اين ميان سوريه حكم لانه زنبور را دارد.
روزنامه فرانسوي زبان لوتام چاپ ژنو در ارزيابي وضعيت متزلزل آمريكا نوشت: خاورميانه دردسري براي باراك اوباماست غير از خرابي اوضاع اقتصادي آمريكا، موضوع خاورميانه نيز بر سر مبارزه انتخاباتي وي سايه افكنده و انتخاب مجدد وي را تهديد مي كند. تشديد چالش هاي ايران و سوريه مي تواند آمريكا را در موقعيتي دشوار قرار دهد. در اين ميان مسكو و پكن نيز در شوراي امنيت نقشي معارض ايفا مي كنند. آنها بارها قطعنامه هاي مورد نظر آمريكا عليه سوريه را وتو كردند.
لوتام در ادامه گزارش خود تاكيد كرد: ماجراي سوريه براي باراك اوباما واقعا يك دردسر به حساب مي آيد. در حالي كه آمريكا ماجراي عراق و افغانستان را تا سال 2014 پايان مي دهد ديگر آمادگي شركت در جنگي ديگر را نخواهد داشت. در واقع پا گذاشتن به خاك سوريه حلقه مهمي در ساختار سياسي خاورميانه به حساب خواهد آمد. اين كار براي آمريكا همچون دست در لانه زنبور كردني است كه عاقبت نامعلومي دارد. درگيري نظامي با سوريه ساده نيست. اما آمريكا فقط نگران قدرت نظامي سوريه نيست بلكه ايران نيز مي تواند به شكل غيرمنتظره وارد اين كارزار شود.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز در تحليل مشابهي خاطرنشان كرده كه در صورت وقوع هر نوع درگيري در منطقه، حزب الله نيز در حمايت از سوريه و ايران وارد كارزار خواهد شد و شعله هاي جنگ را گسترش خواهد داد. حزب الله داراي هزاران فروند موشك پيشرفته است.
تحريم هاي نفتي در ايران كارگر نشد اما آمريكا را آسيب پذير كرد
رسانه هاي آمريكايي نسبت به وابستگي نفتي آمريكا به منطقه خليج فارس با وجود ادعاي كاهش وابستگي به نفت اين منطقه هشدار مي دهند. اين رسانه ها در عين حال اعلام كرده اند كه تحريم نفتي ايران عقيم مانده است.
يك روزنامه آمريكايي در اين باره نوشت: آمريكا در حال افزايش وابستگي خود به واردات نفت عربستان با وجود بحراني بودن اوضاع منطقه و خليج فارس است. واردات نفت آمريكا از عربستان 20 درصد افزايش يافت در حالي كه آمريكا تابستان سال گذشته وابستگي خود به نفت عربستان و خليج فارس را كاهش داده بود.
نيويورك تايمز مي نويسد: اين روند معكوس تا حدي به دليل درگيري بر سر برنامه هسته اي ايران بوده است. آمريكا با تشديد تحريم ها عليه ايران و عربستان با توافق به افزايش توليد، عدم جهش قيمت ها را تضمين كرد. در عين حالي كه قيمت ها نسبتاً با ثبات مانده، و خزانه ايران تحت فشار قرار گرفته، ايالات متحده به منطقه اي كه در آشوب است بطور فزاينده اي وابسته شده است. رشد توليد نفت عربستان توسط آمريكا و دولت هاي اروپايي مورد استقبال قرار گرفته ولي جامعه عربستان با چالش هاي خاص خود روبرو است. چالش هايي كه با مرگ اخير اعضاء ارشد خانواده سلطنتي و تنش هاي فرقه اي در شرق آن كشور ثبات انرژي و سياست هاي آن كشور را در هاله اي از ابهام قرار مي دهد.
اين روزنامه مي افزايد: آمريكا براي دهه ها اتحاد سياسي اي با رهبري عربستان داشته است كه حتي در طول ناآرامي هاي بهار عرب و افزايش دشمني ها با ايران در خصوص برنامه هسته اي اش حياتي تر شده است. اين تحولي است كه متخصصان سياست خارجي ليبرال و محافظه كار را نگران ساخته، بخصوص كه قيمت هاي نفت و تنش هاي خاورميانه در هفته هاي اخير افزايش يافته است.
مايكل مكافسكي مقام سابق وزارت دفاع آمريكا كه در دولت جرج بوش بر روي مسائل خاورميانه كار مي كرد مي گويد «در زماني كه شانس يك ايران هسته اي در حال افزايش است ما بايستي تلاش كنيم كه اتكاي خود به نفتي كه از تنگه هرمز عبور مي كند را كاهش دهيم نه اينكه آن را افزايش دهيم.» مقامات ايران همواره تهديد كرده اند كه در صورت تهديد شدن، تنگه هرمز را مي بندند. ديويد ال گولدوين هماهنگ كننده سابق وزارت خارجه دولت اوباما در امور بين المللي انرژي مي گويد «تا زماني كه ما توانايي دسترسي به نفت سنگين كانادا از طريق بهبود زيرساخت ها را پيدا كنيم، شكنندگي پابرجا خواهد ماند. بنابراين پتانسيل بستن تنگه هرمز تهديدي فيزيكي براي عرضه نفت به آمريكا و همچنين شوك قيمت در سطح جهاني ايجاد مي كند.»
نيويورك تايمز خاطرنشان مي كند: چندين كمپاني پالايش در آمريكا مجبور شده اند به دليل كاهش توليد مكزيك و ونزوئلا، لوله هاي نفت ناكافي بين آمريكا و نفت شني كانادا و تبعات فاجعه بريتيش پتروليوم در سال 2010 كه به تعليق يكساله حفاري در خليج مكزيك منجر گرديد، نفت خام بيشتري از كويت و عربستان خريداري كنند.
همزمان صداي آمريكا در گزارشي تأكيد كرد: حجم واردات نفت خام آسيا از ايران به همان ميزان پيش از اجراي تحريم هاي كنوني اتحاديه اروپا رسيده است.
صداي آمريكا در گزارشي گفت: مشتريان عمده نفت ايران در آسيا، چين، هند، ژاپن و كره جنوبي كه در مجموع بيش از نيمي از صادرات نفتي ايران را دريافت مي كنند، سرانجام راهي براي اجتناب از تحريم هاي اتحاديه اروپا پيدا كرده و پيشنهاد كرده اند اين ميزان نفت وارداتي از ايران حداقل تا پايان سال جاري به همين اندازه ادامه يابد.
اين گزارش حاكي است: دارندگان پالايشگاه هاي نفتي مايلند روال كار پالايشگاه هايشان براي استفاده از نفت ايران به صورت فعلي باقي بماند، چون، بوجود آمدن هرگونه تغييري در اين مسير مستلزم ارزيابي هاي مجدد و آزمايش هاي طولاني بر روي درجه غلظت نفت جديد و در نتيجه تغيير كيفيت محصولات جديد است. در گزارش ها آمده صادرات نفت خام ايران به ژاپن و كره جنوبي بعد از يك وقفه دو ماهه از ماه سپتامبر از سر گرفته خواهد شد و كره جنوبي تصميم دارد حدود 200 هزار بشكه در روز نفت خام از ايران بخرد.
از سوي ديگر مجله پراسپكت در گزارشي نوشت: بهترين نشانه تأثير جنبش هاي جهان عرب بر ساير جهان به صورت افزايش قيمت هاي نفت به دليل هراس از اختلالات عرضه قابل مشاهده است. انقلاب هنوز كشورهاي ثروتمند نفت خيز حوزه خليج فارس را فرا نگرفته است. آنچه فشار افزايشي خود را بر قيمت هاي نفت حفظ كرده، نگراني از اين موضوع است كه تنش هاي فزاينده در منطقه توأم است.
اين نشريه مي افزايد: آنچه عرضه نفت را بيش از پيش تهديد مي كند تهديد ايران به بستن تنگه هرمز در صورت در خطر قرار گفتن منافع خود است. هرگاه ايران تهديد خود را عملي كند، صادرات 15 ميليون بشكه نفت مصرفي در جهان متوقف مي شود و ممكن است قيمت اين محصول را بيش از 50 دلار افزايش دهد.
پراسپكت در پايان نوشت: تغييرات منطقه اي، مانند رشد اسلامگرايان فرصت هايي را براي ايران ايجاد كرده است. تنش هاي بين حوزه خليج فارس ممكن است در مناطق ديگري ادامه پيدا كند.
پرز حق دارد بترسد متحدان ايران آماده گرفتن زهر چشم هستند
تصادفي نيست كه شيمون پرز مي گويد از تصور درگيري نظامي با ايران خواب به چشمانم نمي آيد. او كاملاً نگران انتقام ايران است.
روزنامه وينر سايتونگ با تأكيد بر اينكه ايران 2012، عراق 1981 نيست، نوشت: متحدان ايران در اطراف اسرائيل گوش خوابانده تا در صورت خطاي اسرائيل، هزاران اسرائيلي را بكشند.
اين روزنامه چاپ اتريش نوشت:31 سال پيش، در هفتم ژوئن 1981، نخست وزير وقت اسرائيل مناخيم بگين فرمان تاريخي را مبني بر نابودي برنامه اتمي عراق صادر كرد. هشت هواپيماي جنگنده اف16 نيروي هوايي اسرائيل در «عمليات بابل» در كمتر از دو دقيقه 16 بمب را به وزن هر كدام هزار كيلوگرم بر روي رآكتور در دست ساخت اوسيراك در جنوب بغداد انداختند. خبر قصد انجام حمله را در بوق و كرنا نكرده بودند. از ماهها تهديد هم خبري نبود.
وينرسايتونگ مي نويسد: سه دهه بعد همچنان به اين حمله به عنوان الگوي حمله اسرائيل به ايران استناد مي شود. استدلال اصلي نظريه پردازان اسرائيل براي تكرار عملياتي مانند حمله سال 1981 اين است كه عراق بعد از اين حمله هيچ گاه ديگر برنامه اتمي خود را از سر نگرفت. اما مقامات اسرائيل مي دانند كه سال 2012 سال 1981 نيست و ايران امروز را نمي توان با عراق آن روزگار سنجيد. ايران در سال هاي گذشته با موفقيت كوشيده قدرت خود را در منطقه به شكل پيوسته بگستراند. به دليل تغييرات و گرفتاري هاي آمريكا در عراق و افغانستان، ايراني ها نه كه بر نفوذشان افزوده شده بلكه بي هيچ مانعي از مقاومت در منطقه اي به وسعت بحرين تا لبنان حمايت كرده اند.
روزنامه مذكور تأكيد كرد: ايران توانست به گونه اي حزب الله و حماس را بسيج كند و مورد حمايت قرار دهد كه در اطراف اسرائيل گوش خوابانده اند و آن گونه كه رهبر حزب الله سيدحسن نصرالله اين هفته گفت «هر زمان آماده اند هزاران اسرائيلي را در صورت حمله به ايران بكشند.» تصادفي نيست كه رئيس جمهور اسرائيل شيمون پرز مي گويد وقتي به تكروي احتمالي اسرائيل عليه ايران مي انديشد شب ها خواب به چشمانش نمي آيد. زيرا وي به شدت نگران است ايران با موشك هايش و متحدانش از اسرائيل انتقام بگيرد.
در همين حال آويگدور ليبرمن وزير خارجه رژيم صهيونيستي اعلام كرد ما در سال 2001 مي توانستيم تأسيسات اتمي ايران را نابود كنيم اما اكنون اين كشور تأسيسات خود را پراكنده ساخته و به زيرزمين برده است.
به گزارش روزنامه اسرائيل هيوم، ليبرمن مي گويد: اسرائيل بايد در سال 2001 به تأسيسات اتمي ايران حمله مي كرد. تمامي مبادلات و اقدام نكردن ها، امروز اسرائيل را در اقدامات پيشگيرانه ضعيف كرده است. من در سال 2001 هشدار داده بودم كه اگر اقدام نكنيم ايران تاسيسات خود را متفرق و به زيرزمين منتقل مي كند. اما تصميم درستي گرفته نشد.
شوري به كوري رسيده رفقا! به قول بزرگ علوي مرض «قلم روش» گرفته ايم
«در ديزي اينترنت باز است اما... هرچيزي را نبايد در آن ريخت. ما به قول بزرگ علوي بيماري قلم روش گرفته ايم و هر پرت و پلايي را در اينترنت منتشر مي كنيم. گاه لازم است براي مدتي چرت و پرت ننويسيم و كاغذ و ماوس را كنار بگذاريم».
اين جملات ، بخشي از نوشته آميخته با اعتراض يكي از عناصر ضدانقلاب خارج نشين در پايگاه اينترنتي اخبار روز و در واكنش به دروغ پراكني هاي زنجيره اي پيرامون شكنجه و جنايت در زندان هاي جمهوري اسلامي است.
نويسنده «اخبار روز» -ارگان گروهك هاي ماركسيستي مقيم خارج- در اين مطلب اعتراضي تصريح كرد: اگرچه بسياري از ما يك سينه سخن داريم اما گاه بايد دور نوشتن خط كشيد. وقتي «سياسي كاري» جاي كار سياسي را مي گيرد، ننوشتن با وقارتر و سنگين تر است. «بزرگ علوي» در رابطه با شخصي كه جل جل و دم به دقيقه كاغذ سياه مي كرد و انتشار مي داد ولي نوشته هايش بسيار سطحي بود از سر مهر و دوستي گفته بود؛ «قلم روش»... قلم روش مثل «شكم روش» كه با آلو و زردآلو تشديد مي شود، يك نوع اسهال و بيماري است. «اسهال قلمي» هم داريم كه با شهرت طلبي تشديد مي شود و با شلخته نويسي و انجماد فكري همراه است.
در ادامه اين مطلب آمده است: در ديزي اينترنت باز است اما... هر چيزي را نبايد در آن ريخت. اين اواخر پرت و پلاگويي در مورد زندانهاي جمهوري اسلامي باب شده و مدعيان از «دستگاه بيضه كشي كه از روسيه خريداري شده و شكنجه گران براي يادگيري كار با آن در كره شمالي دوره ديدند»، «تجاوز بازجويان به كودكي هشت نه ساله»، و... كوتاه نمي آمدند و براي به كرسي نشاندن دروغهاي زشت، ري و روم و بغداد را بهم مي بافتند. هر چه هم با دليل و برهان و از سر خيرخواهي، نادرستي ادعاها و بزرگنمايي ها نشان داده مي شد به خود نمي آمدند. وقتي شوري به كوري رسيد داد زندانيان سياسي هم درآمد.
اخبار روز خواستار عذرخواهي از دروغ پراكني هاي فاحش و حيثيت سوز شده و نوشت: آيا از شان كسي كاسته مي شود اگر به خاطر تكثير گزارش هاي غيرواقعي و توهين به شعور زندانيان سياسي، فروتنانه از مردم پوزش بخواهد؟ آيا نبايد قلم و تايپ و ماوسش را بشكند و خرد و خمير كند؟ تا كي در چشم عقل، خار مغيلان زدن؟ وقتي پيش و بعد از انقلاب حتي يك دقيقه با دستبند و چشم بند روبرو نشده ايم، آيا حق داريم وقت و بي وقت در مورد زندان و اسيركشي، نوشته هاي بي محتوا ارائه دهيم؟
نويسنده پايگاه اينترنتي اپوزيسيون خارج نشين در ادامه خاطر نشان كرد: گاه لازم است قلم و كاغذ و ماوس و تايپ را ببوسيم و كنار بگذاريم. من بيش و پيش از همه به خودم نهيب مي زنم و به همين دليل ادامه ويديوهاي تقويم تاريخ را وسط كار متوقف كردم. چرا؟ چون نمي خواهم چرت و پرت بنويسم و قلم روش شوم.