به گزارش مشرق، می شود در روز جهانی صنایعدستی، از گل و بلبلهای نقش بسته روی سفال و گلیم ثبت جهانی شده ایران گفت و لبخند زد؛ اما این همان بهبه و چهچه کردن های همیشگی است، در حالی که هم دل هنرمندان این صنعت خون است، هم دست اقتصاد ملی از مزیتهای این صنعت جهانی کوتاه.
پس تلنگری به خود بزنیم و ببینیم واقعیت ماجرا چیست. معیار سنجشمان را برای این گزارش، ارزیابی جهانی و میزان کسب درآمد و پول قرار میدهیم که خوشبختانه یا متاسفانه، نه تنها چرک کف دست نیست بلکه درمان همه دردهاست و در کف داشتنش، هم هنرمندان صنایعدستی را دلگرم میکند، هم اقتصاد ملی را.
صنایعدستی ایران جزء سه کشور اول جهان
مریم جلالی معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی می گوید: اگر نظام ارزیابی هنرهای سنتی را در جهان کیفیت و اصالت تلقی کنیم، ایران در جایگاه اول قرار میگیرد یا جزء سه کشور اول بهشمار میآید، ولی اگر مراودات اقتصادی یا ارسال و مراسلات را بخواهیم رتبهبندی کنیم متاسفانه رتبه خوبی ندارد.
جلالی با اشاره به هنرهای سنتی و صنایع دستی فراموششده و ثبت این آثار در دائرهالمعارفها و کتابها، اضافه می کند: ثبت یک بخش است ولی یکی از وظایف معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی باززندهسازی هنرهایی است که از یاد میروند یا از یاد رفتهاند. در این زمینه بیشتر دچار غفلت شدهایم. در گذشته به خاطر تعدد و تنوعی که در هر شهر یا روستایی یک صنعت هویتبنیان داشته است که متناسب با زیست بوم آن منطقه رشد کرده بود اما به تدریج با مکانیزه شدن و صنعتی شدن و شهرنشین شدن آن صنایع دستی حذف شدهاند.
احیای کوببافی در شمال / دستگاه زریبافی مثل رایانههای اولیه
معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با ذکر مثالی عنوان می کند: مثلا کوببافی هنری بود که برای سقف کومهها در گیلان و گلستان تولید و استفاده میشد. این کوب بافی با پوشال برنج درست میشد و ضد آب بود. اما وقتی مواد کارخانهای جانشین این کوببافی شد، این هنر به تدریج فراموش شد و از بین رفت. به تازگی یکی از هنرمندان ایدهپرداز ما این هنر را باززندهسازی و به عنوان پادری و… بازتولید کرد و با استفاده از کوب به یک نیاز تازه پاسخ گفت.
شعربافی کاشان را عدهای عاشق احیاء کردهاند که اکنون چندین کارگاه به تولید این هنر سنتی اختصاص داردمریم جلالی تصریح کرد: ما باید بتوانیم آیندهپژوهی و کاربردیسازی کنیم. البته ثبت در دایرهالمعارفها هم یکی از سطوح حفظ به شمار میآید. زریبافی نیز یک دستگاه چندهزارساله است. از زمان ساسانیان ما در ایران زریبافی داشتیم. دستگاه زریبافی مثل کامپیوترهای اولیه میماند و به شدت دانشمحور است. پارچهبافی و زریبافی دستی کمکم به دلیل قیمت بالای نخ طلا فراموش شد. یا مخملبافی هم همینطور. باید بتوانیم مستندسازی کنیم و اصول آنها را بنویسیم. تلاشهایی برای احیاء و باززندهسازی هنرهای سنتی در شهرهای مختلف انجام شده است، مثلا شعربافی کاشان را عدهای عاشق احیاء کردهاند که اکنون چندین کارگاه به تولید این هنر سنتی اختصاص دارد.
وی با اشاره به توجه گردشگران خارجی به هنرهای سنتی و صنایع دستی و رونق بازار اقتصادی ادامه داد: هنرهای سنتی و صنایع دستی بسیار مورد توجه گردشگران خارجی قرار دارد اما متاسفانه خودمان نیز از ۲۹۹ رشته کشورمان آگاهی و اطلاعات دقیقی نداریم تا با شرح کامل آنها و روایت هر محصول بتوانیم توجه گردشگران را جلب کنیم اما گردشگران خارجی هر جا که بروند برای حفظ خاطره هر سفر صنایع دستی میخرند و با توجه به اینکه صنایع دستی ایران از مطلوبیت بالایی برخوردار است، در واقع ما مشتری طالب و بالقوه داریم و نیاز نداریم که مشتری بالقوه پیدا کنیم اما بازارهای جهانی هنوز برای محصولات ایران با توجه به اینکه شاخصسازی و بستهبندی مناسب نداشتیم، کامل نشده است. زنجیره ارزش، برندینگ و تبلیغات مناسبی نداریم و باید گردشگران را مجاب کنیم. از طرف دیگر میتوانیم محصولات را خودمان صادر کنیم تا ارزآوری داشته باشد.
«یک جفت کلاش یا گیوه کُردی در شهر جهانی مریوان به اندازه دو بشکه نفت ارزآوری دارد. یا زیورآلات سنتی یک صنعت مالی است و قابلیت این را دارند که به بازار جهانی وصل شوند و البته مطلوبیت و مقبولیت هم دارند اما باید اقتضائات بازار جهانی را از نظر قیمت، بستهبندی، شاخصسازی، برندینگ و… حفظ کنند که ما این کار را کمتر کردهایم»
چادرشب بافی گیلان سبب پیوند بین قاسمآباد علیا و سفلی
جلالی با اشاره به نقش هنرهای سنتی و صنایع دستی در اتحاد اقوام ایرانی، می گوید: صنایعدستی در واقع به نوعی تجلی فرهنگ هر منطقه است. هنرهای سنتی و صنایع دستی یک نوع اقتصاد هویت بنیان است، یعنی کسی که در عرصه صنایع دستی خلق ثروت میکند، به نوعی خلق هویت هم میکند. اتفاقا با به رسمیت شناختن هنرها روستاها و شهرهای ملی انسجام ملی مییابند. به عنوان مثال چادرشب بافی که در روستای جهانی قاسمآباد گیلان رواج دارد، نه تنها سبب پیوند بین قاسمآباد علیا و سفلی شده بلکه در مناطق دیگر ایران نیز که صنعت بافت چادرشب رواج دارد نیز به همان میزان این اتصال فرهنگی با حفظ مزیتهای رقابتی هر استان وجود دارد که نشان میدهد همه ما در زیر چتری به نام ایران زندگی میکنیم.
۵۹ شهر جهانی صنایع دستی
حال در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دادههای شورای جهانی صنایعدستی (World Crafts Council) که از ثبت ۵۹ شهر و منطقه جهانی صنایعدستی در جهان حکایت دارد: ۴۳ شهر در قاره آسیا و اقیانوسیه، ۵ شهر در اروپا (کیلکنی ایرلند، فارنهام انگلستان، لا بیسبال د امپردا اسپانیا، برنهلم دانمارک، اوتر هیبرید اسکاتلند) و ۱۱ شهر در آمریکای شمالی (شیلی ۶ شهر، اکوادور ۲ شهر، برزیل، کوبا و اروگوئه هر کدام یک شهر).
سهم ۲۴ درصدی ما
اینجای ماجرا واقعا بهبه و چهچه کردن دارد؛ چرا که در بین ۴۳ شهر و منطقه جهانی صنایعدستی در آسیا، ۱۴ شهر متعلق به ایران است، یعنی سهم ۳۲ درصدی ما در آسیا و سهم ۲۴ درصدی ما در جهان.
این هم فهرست خوشایند شهرهای جهانی صنایعدستی ما (به ترتیب فهرست شورای جهانی) :
۱. لالجین همدان؛ شهر جهانی سفال
۲. تبریز؛ شهر جهانی فرش
۳. مشهد؛ شهر جهانی سنگ های قیمتی
۴. سیرجان؛ شهر جهانی گلیم
۵. مریوان؛ شهر جهانی کلاش (گیوه) کردی
۶. روستای کلپورگان سراوان؛ پایتخت جهانی سفال دستساز
۷. اصفهان؛ شهر جهانی صنایع دستی
۸. آباده؛ شهر جهانی منبتکاری
۹. روستای خراشاد خراسان جنوبی؛ پایتخت جهانی توبافی (پارچه بافی سنتی)
۱۰. میبد؛ شهر جهانی زیلو
۱۱. ملایر؛ شهر جهانی مبلمان منبت کاری شده
۱۲. روستای قاسمآباد چابکسر؛ پایتخت جهانی چادرشببافی
۱۳. شیراز؛ شهر جهانی صنایع دستی
۱۴. زنجان؛ شهر جهانی ملیله دوزی
دیگر شهرهای آسیایی
این هم پاسخ به سوالی که حتما در ذهن شما شکل گرفته است و میخواهید بدانید ۲۹ شهر دیگر آسیایی، متعلق به کدام کشورهاست: چین (۷ شهر)، فلسطین، هند، تایلند و ازبکستان (هر کدام ۳ شهر)، مالزی و قرقیزستان (هر کدام ۲ شهر)، لبنان، اردن، اندونزی، نپال، بنگلادش و قزاقستان (هر کدام یک شهر).
سر بی کلاه ما از بازار ۸۰۰ میلیاردی
و اما میرسیم به بخش تلخ این قصه که «مریم جلالی» معاون صنایعدستی کشور به آن اشاره کرده و گفته: «سهم ایران از بازار جهانی ۸۰۰ میلیارد دلاری صنایعدستی در سال ۲۰۲۲، فقط ۰.۰۰۵ درصد (۵ هزارم) بوده است»؛ عددی که در واقع معنایش همان بیکلاه ماندن سر ما از این صنعت است.
از نظر دلاری هم، صادرات ما از ۲۳۷ میلیون دلار در سال ۹۵ به ۳۲۲ میلیون دلار در سال ۹۹ رسیده و با روند کاهشی، در سال ۱۴۰۱ میزان ۲۲۴ میلیون دلار را تجربه کرده است (به استناد سالنامه وزارتخانه و اظهارات معاون صنایعدستی)؛ البته بدون احتساب صادرات چمدانی که حساب و کتاب مشخصی هم ندارد.
در جیب کدام کشورها؟
حالا نگاهی بیندازیم به فهرست کشورهایی که جیبهایشان را با صادرات کالاهای خلاق مانند صنایعدستی پر پول میکنند؛ گاهی با تولیدات خودشان و گاهی هم با تولیدات کپی یا بازصادرات صنایع دستی کشورهایی مانند ما!
* در فهرست ۱۰ صادرکننده پیشرو کالاهای خلاق در سال ۲۰۲۰، پنج اقتصاد از آسیا، چهار اقتصاد از اروپا و یکی از آمریکایشمالی حضور داشتند و این ۱۰ کشور، در مجموع، ۲/۶۸ درصد از صادرات جهانی کالاهای خلاق را به خود اختصاص دادند.
* در این سال، چین بزرگترین صادرکننده کالاهای خلاق (۱۶۹ میلیارد دلار) بود و پس از آن آمریکا (۳۲ میلیارد دلار) و ایتالیا (۲۷ میلیارد دلار) قرار گرفتند.
بازاری که باید گسترده شود
به صدها دلیل روشن، ما قدرت رقابت اقتصادی در این صنعت با کشورهایی مانند چین، آمریکا و ایتالیا را نداریم، اما میتوانیم مسیر حرکت کشورهای همسایه خودمان را مدنظر قرار دهیم. از جمله هند که در سالهای اخیر رکورد ۷۱۱ میلیون دلاری صادرات صنایعدستی را هم برای خود ثبت کرده است (به استناد گزارش شورای عالی مناطق آزاد). شاید یک دلیل واضح این رشد، هدفگذاری دقیق برای توسعه بازارهای صادراتی صنایعدستی هند باشد که پا را فراتر از محدوده جغرافیایی گذاشته و بازارهای مناسب در آن سوی کره خاکی را پیدا کرده است: آمریکا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان، کانادا و ...
در حالی که پنج مقصد اول صادرات صنایعدستی ما، عراق، افغانستان، ترکیه، عمان و آذربایجان هستند (به استناد سالنامه وزارتخانه). البته این را میدانیم که تحریمها، پاشنه آشیل همه حوزه های اقتصادی ماست؛ از جمله صادرات صنایعدستی.
فرهنگی که باید زنده بماند
فارغ از موضوعات اقتصادی، فراموش نکنیم که صنایعدستی، با فرهنگهای بومی و منطقهای ما عجین شده و خاطرات و تجربیات را نسل به نسل منتقل کرده است. اینکه از ۵۹ شهر جهانی صنایعدستی، ۱۴ شهر به نام ایران است، بهترین گواه برای اثبات قدمت تاریخی و فرهنگی ماست که با دستان هنرمندان اقوام مختلف کشور حفظ شده؛ اقوامی که حاملان خردهفرهنگهای ما هستند و این فرهنگ های زیبا و رنگارنگ، باید تا همیشه زنده بماند.
این که وزیر میراث فرهنگی، «توسعه صادرات صنایعدستی» را «شاهکلید تمامی مسائل مربوط به اینحوزه» دانسته است، ما را امیدوار می کند که خود او و همکارانش، پیگیر تحقق این هدف باشند تا هم اقتصاد ملی و هنرمندان صنایعدستی از آن بهره ببرند، هم خردهفرهنگهای بومی و منطقهای ما حفظ و به نسل های آینده منتقل شود.
۲ هدفگذاری؛ تاسیس هلدینگ صنایع دستی، صادرات ۳ میلیارد دلاری
سرپرست دفتر بازاریابی و تجاریسازی معاونت صنایعدستی کشور در گفت و گو با خراسان می گوید: برای توسعه بازار صادراتی صنایعدستی، نقش دولت تسهیلگری و سرعت بخشیدن است و نقش اصلی برعهده بخش خصوصی و فعالان اقتصادی است؛ همان طور که در سایر کشورهای موفق، همین روند طی شده است.
«فرزاد اوجانی» می افزاید: هزینههای لازم برای بازاریابی و حضور در بازارهای جهانی بالاست و ما هم تاکنون بخش خصوصی توانمند و قوی در این حوزه نداشتهایم اما هماکنون در نقش تسهیلگر و حامی، به دنبال تاسیس یک هلدینگ متمرکز با حضور فعالان اقتصادی و خود هنرمندان هستیم تا تحولی در بازرگانی داخلی و خارجی صنایعدستی ایجاد شود.
او ادامه می دهد: جلسات اولیه برای راه اندازی هلدینگ صنایع دستی برگزار شده است و امیدواریم با شکلگیری آن، بتوانیم در سال ۱۴۰۴ به چشمانداز صادرات سالانه دو تا سه میلیارد دلاری صنایعدستی دست یابیم.