به گزارش مشرق، پایگاه اینترنتی شبکه «المیادین»، بعد از عملیات «محمد صلاح» سرباز مصری که به مرزهای فلسطین اشغالی نفوذ کرده و ۳ نظامی صهیونیست را به هلاکت رساند، در گزارشی تحلیلی به بررسی روابط تلآویو و قاهره پرداخته و در این باره نوشت: تعدادی از محققین و پژوهشگران اصطلاح «صلح سرد» را به «پتروس غالی»، سیاستمدار مشهور مصری نسبت میدهند، به این دلیل که توافق عادیسازی مصر با اشغالگران چیزی بیش از یک آتش بس و کمتر از یک «صلح مثبت» است. عملیات قهرمانانه سرباز مصری، «محمد صلاح»، مجموعهای از حقایق را در خصوص «صحرای سرد عادی سازی» روشن میکند، که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
بخش اول: مصر و مخالفتهای ملی با عادیسازی
مخالفت گسترده مردمی در مصر با برقراری روابط با صهیونیستها که اکثر نظرسنجیها آن را تأیید میکنند. مخالفت ملی مانع از فراتر رفتن جریانهای مشتاق عادیسازی در کشور مصر از محدوده «عادیسازی سرد» شده است. این همان چیزی است که محافل سیاسی و مطالعاتی رژیم صهیونیستی همچنان مصر را به خاطر آن سرزنش میکند و تلآویو این نارضایتی را در موارد زیر نشان داده شده است:
یک. در حال حاضر مصریها برای سفر به فلسطین اشغالی به مجوز امنیتی ویژه نیاز دارند. اگرچه یک سفارت رژیم اشغالگر در قاهره وجود دارد، این اقدام امنیتی همچنان پابرجاست که میتوان آن را به سه دلیل دانست: اول، نگرانی امنیتی مدفون در تار و پود نهادهای دولتی مصر از جاسوسی بیوقفه اسرائیل؛ دوم، ترس از جنبشهای مردمی ضد عادیسازی و سوم، تلاش برای کاهش تنش در میان کارکنان مصری که در نهادهای مربوط به اشغالگران کار میکنند.
دو. علیرغم امضای توافقنامه عادیسازی در فضای سیاسی، انجمنهای مدنی و نهادهای اجتماعی در جامعه مصر همچنان افراد حامی روند عادیسازی را در انجمنهای نویسندگان، گردهماییهای روشنفکران و ابتکارات سیاسی راه نمیدهند و به نوعی این افراد را مجازات میکنند؛ به همین خاطر هیچ حزبی در مصر جرات تغییر این روند یا نزدیک شدن به آن را ندارد.
سه. رژیم صهیونیستی معتقد است که مصر از ایجاد «بخش خصوصی برای عادیسازی» خودداری کرده است و آن را به خاطر انحصار رویههای عادیسازی در محدوده «عادیسازی سرد» سرزنش میکند. مبادلات تجاری محدود به دسته خاصی از بازرگانان باقی مانده و هیچگاه گسترش نیافت؛ در بخش سیاسی هم هیچگونه گشایشی سیاسی حتی در سطح اشخاص ممکن نبوده است. نمونه بارز این موضوع، « توفیق عکاشه» است که سال ۲۰۱۶ به دلیل میزبانی از «حاییم کورین»، سفیر وقت تلآویو در قاهره، عضویت در پارلمان مصر لغو گردید.
درباره روابط تلآویو و قاهره معمولاً اینطور گفته میشود که عادیسازی با مصر توسط نهادهای دولتی امکانپذیر پیش رفت، اما هیچگاه مورد استقبال عمومی قرار نگرفت؛ شاید صحیحتر آن باشد که بگوییم تلآویو در این روابط، علاوه بر ناتوانی در جذب و کسب رضایت محافل مردمی، حتی نتوانست نهادهای رسمی را به طور کامل هماهنگ کرده و در دانش، دیدگاه و تصمیمات کادرهای این نهادهای دولتی نفوذ کند. و اکنون، انجام این عملیات قهرمانانه توسط یک سرباز به نام محمد صلاح در نهادی نظامی مانند ارتش، انجام شد تا این اصل را تاکید کند.
بخش دوم: شکست کامل تلآویو در شرطبندیها
در طول دهههای گذشته، رژیم صهیونیستی روی لیبرالسازی جوامع عربی شرطبندی کرده است؛ معنای چنین هدفی آمادهسازی جهان عرب برای پذیرش انحرافات بزرگی از جمله همجنسگرایی در قالب یک بسته همراه با پذیرش عادیسازی بود. این هدف از این فرضیه سرچشمه میگرفت که در صورت حاکم شدن دوز بالای لیبرالیسم بر مجتمعهای عربی که سنتها، مذهب و هر عامل تعیین کننده رفتاری را رد میکند، عادیسازی با اسرائیل پذیرفته خواهد شد. در واقع در این فرض، آزادی از چارچوبهای اجتماعی و عادیسازی مطلق، دو رکن تکمیلکننده بود؛ به همان اندازه که جلسات سفرای ایالات متحده برای ایجاد انجمنهای حمایت از همجنسگرایی در کشورهای عربی موفقیت آمیز نبود، عادیسازی هم راه به جایی نبرد.
از این رو، جریانها و حزبهایی صهیونیستی در زمان به راه افتادن جریان موج «بهار عربی»، روی ظهور طبقهای از جوانان آزادشده و به اذعان خودشان، آماده پذیرش عادیسازی شرطبندی کردند. اما مدتی بعد متوجه شدند که روی گروهی از هم پاشیده، محدود و غیرسازمان یافته شرط میبندند تا امروز خود را در مقابل تصویر جوانی بیست و یک ساله از استانی در شرق نیل بیابد که خونش با دشمنی آنان آغشته شده و در همبستگی با غزه راهی میدان شده است.
رژیم اشغالگر در مصر بین دو گزینه گیر کرده است؛ یا تشویق گزینههای حامی جایگزین از طبقه بوروکراتیک و نظامی مصر، تا با امکان تولد نسلهایی که به دنبال لغو توافق عادی سازی هستند و شاید پر از شور و شوق برای گزینه جنگ هستند، مقابله کند و یا کنار آمدن با کسانی که به دنبال حفظ صلح مدنی در جامعهای هستند که عادیسازی را رد میکند؛ حالا تنها راه تلآویو این است که روابط سرد را با همان طبقه حاکم سیاسی که مناسباتی فراتر از مرزهای عادیسازی سرد را ترجیح نمیدهد، ادامه دهد.
بخش سوم: امیدی به پذیرش صهیونیسم و اشغالگری وجود ندارد
سازمان «IMPACT» وابسته به رژیم صهیونیستی، برنامههای درسی مدارس کشورهای عربی را به عنوان بخشی از تلاش خود برای کشف آگاهی نسل های آینده بررسی کرده و محتوای آن را نظارت میکند. این سازمان در آوریل سال جاری گزارشی از برنامههای درسی مصر صادر کرده و طی آن ۲۷۱ کتاب درسی سطوح مختلف را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده بود.
در اصل کار چنین سازمانی این است که سعی میکند اطمینان حاصل کند که مثلاً آیا اشعار مقاومت از برنامههای درسی زبان عربی حذف شده است یا نه.. IMPACT به نوعی نسبت به محتوای برنامههای درسی دینی اطمینان خاطر پیدا کند. آنها به دنبال پاسخ به این سوالات هستندکه کتابهای دینی در اسلام جهاد را چگونه تعریف میکنند؟ آیا در کتابهای دینی مسیحیت آمده است که یهودیان مسیح را مصلوب کردند؟ کتابهای تاریخ چگونه استعمار را تعریف میکنند؟ درباره تاریخ یهودیان مصر چه میگویند؟ آیا مطلبی در مورد هولوکاست منتشر میکنند؟ آیا کتابهای علوم اجتماعی از تیرگی روابط با ایران و ترکیه صحبت میکنند؟
اگرچه این سازمان در گزارش خود به این نتیجه رسیده است که در برنامههای درسی کلاسهای اول تا پنجم «بهبود آهستهای» درباره محتوای مطالب درسی مطلوب صهیونیسم وجود دارد؛ ولی در کلاسهای ششم تا دوازدهم این روند بهبود تمام میشود. در نتیجه اسرائیلیها، در دنیای واقعی و نه در محتوای تحقیقاتشان، با مرد جوانی مواجه میشوند که روایت خاصی از تاریخ اشغالگری را از جامعه خود جذب کرده و به مبارزه پرداخته است.
برخی واقعیتهایی که با شهادت سرباز مصری شعله کشید، این بود که دولت گزینههایی فراتر از تداوم محدودیتهای عادیسازی سرد در ارتباط با تلآویو ندارد؛ چرا که مصریها همین مقدار از روابط را هم شدیداً رد میکنند. با وجود آنکه اسرائیلیها در انتظار نسل جوان لیبرال هستند، اما روی این فرآیند نمیتوان شرطبندی کرد؛ چرا که تاکنون با شکست مواجه شده است. طرح مداخلهجویانه تلاش برای تغییر در برنامههای درسی دانشآموزان مصری، که توسط سازمانهای کمککننده مانند «USAID»، در هماهنگی با رژیم اشغالگر هدایت میشود، مانع از تربیت و رشد قهرمانانی همچون محمد صلاح و دیگر مصریهای خطشکن نخواهد شد.