به گزارش مشرق، حنیف غفاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده اخیراً اعلام کرده است که کشورش حدود ۱۵۰ میلیون دلار برای بازسازی به مناطقی که در سوریه و عراق از دست گروه داعش آزاد شدهاند، کمک خواهد کرد. او که در نشست وزیران امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به میزبانی عربستان سعودی در ریاض شرکت کرده بود، تصریح کرد که «خوشبختانه داعش دیگر هیچ منطقهای در جهان را کنترل نمیکند، هرچند که همچنان قدرت خود را در آفریقا، آسیا و خاورمیانه حفظ کرده است.»
در نقد سخنان بلینکن، نکات و مؤلفههای زیادی وجود دارد، اما ادعای مقامات دولت دموکرات بایدن مبنی بر اختصاص میلیونها دلار برای مبارزه با تروریسم تکفیری ساخته و پرداخته دست خود، نقطه آشکارساز یک بازی خطرناک امنیتی دیگر در منطقه است! این بازی خطرناک در سال ۲۰۱۱ میلادی در بحبوحه بیداری اسلامی طراحی شد، اما به واسطه جانفشانی رزمندگان مقاومت در مواجهه با تروریسم تکفیری وابسته به امریکا و رژیم اشغالگر قدس به نتیجه نرسید. اکنون بار دیگر امریکا به بهانه «بازسازی مناطق تحت اشغال قبلی داعش»، پروسه «بازتعریف تروریسم تکفیری» را از فاز غیرعلنی وارد فاز آشکار ساخته است! در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان نسبت به آنها غافل بود:
۱- انتظار میرود که کمکهای مالی امریکا از طریق سازمان ملل به گروههای عمدتاً کُرد سوریه (که مخالف حکومت اسد هستند) واگذار شود. این کمکها، نه تنها صرف مبارزه با داعش و بازسازی سوریه نخواهد شد، بلکه در خدمت خلق بحرانی دیگر در حوزه شامات قرار خواهد گرفت. بی دلیل نیست که امریکا پنج سال پس از نابودی خلافت خودخوانده داعش، به فکر بازسازی مناطق جنگزده در سوریه و عراق افتاده است! واشنگتن درصدد پمپاژ پول جدید به گروههای مخالف حکومت سوریه با هدف پمپاژ خشونت و جنگ در منطقه بر آمده است.
۲- نکته دوم، مربوط به رویکرد کلان جو بایدن و دموکراتها نسبت به پروسه «ناامنسازی مزمن منطقه» است! درست در سال ۲۰۰۶ میلادی، زمانی که تنها سه سال از اشغال عراق توسط دولت جرج واکر بوش سپری میشد، جو بایدن در کسوت سناتور ایالت دلاور در سنای امریکا، طرح موسوم به «فدرالیزه کردن عراق» را به عنوان پیش درآمدی بر طرح کلانتری به نام «تجزیه عراق» روی میز استراتژیستها و آیندهپژوهان حوزه سیاست خارجی ایالات متحده قرار داد. بایدن معتقد بود که میتوان بر اساس مؤلفههای قومیتی و مذهبی، عراق را به سه کشور براساس هویت کُردی، شیعی و سنی تقسیم کرد. فراتر از آن، جو بایدن معتقد بود که میتوان طرح تجزیه عراق را به مبنایی برای تجزیه کل منطقه و جهان اسلام تبدیل کرد، به گونهای که «قومیت و مذهب» در خدمت «نقشه ژئوپلیتیکی مطلوب امریکا» در غرب آسیا، شمال آفریقا و شبهقاره هند درآید! اکنون بایدن به عنوان رئیسجمهور امریکا، معتقد است که خلق بحرانهای مزمن سیاسی و امنیتی در غرب آسیا، در گرو تثبیت بحرانهای امنیتی در سوریه و عراق است. از این رو، وی دست به هر کاری میزند تا پروسه «بازتعریف داعش» را عملیاتی سازد.
۳- نکته پایانی، به وجود سدی محکم به نام جبهه مقاومت در برابر امریکا باز میگردد. اگرچه بازتعریف تروریسم تکفیری در قالب بازتولید خشونتهای منطقهای براساس الگوهای جدید، تبدیل به یک دستورالعمل کاری در حوزه سیاست خارجی امریکا شده است، اما جبهه مقاومت این نقشه کلان، مؤلفهها و پیشفرضهای راهبردی و حتی جوانب تاکتیکی و عملیاتی آن را تحت رصد و تحلیل دقیق خود قرار داده است. بدیهی است که هر کجا جبهه مقاومت احساس نیاز کند، در حوزه عملیاتی نیز نسبت به دفع و خنثیسازی این نقشه شوم مقامات غربی و صهیونیستی اقدام خواهد کرد. با توجه به شکست اولیه امریکا، رژیم صهیونیستی و برخی شرکای اروپایی آنها مانند انگلیس، آلمان و فرانسه در تکمیل پروسه خلق وحمایت از داعش در غرب آسیا، این بار نیز شکست سختتری در انتظار آنها خواهد بود.