سرویس سیاست مشرق - در شورای بازنگری قانون اساسی آیت الله خامنهای در سال ۱۳۶۸ صراحتا مخالف تعیین رئیس صدا و سیما توسط رهبری بودهاند و از نظر ایشان ریاست صدا و سیما را باید رئیس جمهور انتخاب کند؛ البته در نهایت این نظر آیت الله خامنهای مورد قبول اعضای شورای بازنگری قرار نمیگیرد و با سپردن سازمان صدا و سیما به رئیس جمهور مخالفت میشود. نکته قابل توجه این است که آیت الله خامنهای در سال ۱۳۶۸ در آخرین روزهای دورهی دوم ریاست جمهوری خود قرار دارند و به لحاظ قانونی در آن زمان ایشان دیگر قرار نیست رئیس جمهور شود زیرا از سال ۶۰ تا ۶۴ و بعد هم از ۶۴ تا ۶۸ دو دوره رئیس جمهور بودهاند و ایشان دیگر نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود و مسلما نظر ایشان از این جهت نیست که بخواهند ریاست صدا و سیما را شخص خودشان انتخاب کنند.
در مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی سخنان آیت الله خامنهای به شرح زیر است:
«نایب رئیس (سید علی خامنهای)-...آن چیزی که مشکل را حل میکند به اعتقاد بنده این است که ما صدا و سیما را بسپاریم دست رئیس جمهور (رئیس قوه مجریه) دیگر هیچ تردید نیست که راه علاج این است و اشکالات فقط به این ترتیب بر طرف خواهد شد.[۱]
آیت الله خامنهای در برابر کسانی که میگفتند این کار قوه مجریه را قوی خواهد کرد و سایر قوا را از صدا و سیما محروم میکند بیان میدارد:
«گفته شد ممکن است اگر دست یک قوه باشد آن بخواهد از اهداف خصوصی و به نفع اهداف خصوصی خودش از آن استفاده بکند من نمیفهمم اهداف خصوصی یک قوه چیست؟ قوه مجریه یا قوه قضائیه یا قوه مقننه هدف خصوصی آن اصلا چیست؟ هدف خصوصی در اینجا معنا ندارد. یک قوه حالا البته من پیشنهادم قوه مجریه است اما هر یک از قوای دیگر هم باشد خوب مصالح کشور را رعایت میکند. یک فرد ممکن است منحرف بشود یک قوه که منحرف نمیشود. هدف خصوصی ندارد فرض کنیم که صدا و سیما در اختیار رئیس قوه مجریه است و او به نفع قوه مجریه استفاده میکند، خوب اینکه جرم نیست این حُسن است. چه اشکال دارد به نفع قوه مجریه استفاده کند. شما میگویید که بایستی مشکلات تبلیغاتی قوه قضائیه هم در صدا و سیما یا قوه مقننه هم مشکلاتش باید حل بشود. خیلی خوب در قانونی که در مجلس تصویب خواهد شد وظایف صدا و سیما را بنویسند بگویند باید در هفته چند ساعت درباره قوه مقننه یا درباره قوه قضائیه بحث کنید اشکالی ندارد. این ربطی به مدیریت ندارد.»[۲]
آیت الله خامنهای در سخنرانی خود تاکید داشتند که صدا و سیما که از خزانهی کشور و بودجه کشور مهمتر نیست که آن را به دست قوه مجریه دادهایم، پس میتوان صدا و سیما را هم به رئیس جمهور داد. ایشان در این باره تاکید میکنند:
«عرض کنم که اشکالاتی که در مورد اختصاص به یک قوه گفته شد از طرف آقایان غالباً از همین قبیل است که ممکن است انحراف پیدا کند، ممکن است منافع اختصاصی یک قوه را در نظر بگیرد. خوب شما ملاحظه کنید قوه مجریه مثلا (خزانه کشور دست قوه مجریه است) پول کشور دست قوه مجریه است. بودجه در اختیار قوه مجریه است، بودجه مگر چیز کمی است. مخیله انسان خطور میکند؟ خوب پول دست یک دستگاهی باید باشد، مجلس هم معین میکند که این پول چقدرش مال کدام وزارت است، چقدرش مال کدام دستگاه است. به هر حال یک مدیریت متمرکزی لازم دارد، صدا و سیما هم همین جور است. مدیریتش باید دست یک دستگاه باشد.»[۳]
ایشان به صراحت مخالف این است که تعیین ریاست قوه مجریه با رهبری باشد و در این باره به صراحت بیان میکنند:
«راجع به اینکه [تعیین ریاست سازمان صدا و سیما را] باید به رهبر داد، آقایان مطالبی فرمودند من مخالفم با این قضیه، قضیه هم حقیقتاً حالا مطرح نمی شود این مدتها پیش هم مطرح شده و بحث شده. اولا اگر رهبر در رأس بود فرض این است که صدا و سیما هیچگونه انحرافی، اشکالی نخواهد داشت یا امکان دارد که داشته باشد. اگر داشت ما از چه کسی مؤاخذه کنیم؟ دستگاه قضائی کشور یا دستگاه مقننه که حق نظارت بر هم امور را دارد، باید سرکشی بکند از کی مؤاخذه کنند؟ از رهبر مؤاخذه کنند که چرا صدا و سیما اشکالاتی دارد؟ اشکالات هم که می فرمایید چون اسلامی است باید برطرف بشود. بله چون اسلامی است باید اشکالات برطرف بشود. اما بعضی از اشکالات در زمان بلند قابل برطرف شدن است. با خرج زیاد و صرف امکانات زیاد قابل برطرف شدن است.
خوب همین الان ما توی صدا و سیما با مشکل مثلا فیلم برای هنرهای نمایشی به طور کلی و ارائه فیلمهای خوب به مردم مواجه هستیم. اگر بخواهد کشور انقلابی ما فیلمهایی که یقیناً در اداره فرهنگی کشور لازم است که فیلم باشد برای سرگرمی مردم و تفنن و تفریح مردم هم این لازم است. این جزو لوازم زندگی عامه مردم است، اگر بخواهیم در داخل تولید کنیم احتیاج به مخارج زیادی دارد حالا اگر دولت نتوانست آنها را تأمین بکند و پولش موجود نبود خوب ما چه کار بکنیم؟ یک مقدار نابسامانی و نارسایی را، البته نه حدی که به اصول ضربه بخورد، موجب فساد بشود ما مجبوریم قبول بکنیم. خوب اگر چنین چیزهایی به وجود آمد ما از رهبر مؤاخذه کنیم، چنین چیزی ممکن است؟
آذری قمی- من اخطار آیین نامه ای دارم. آقای رئیس جمهور دارند از بحث بیرون میروند.
نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی)- چه حرفی است، شما رهبری را مطرح کردید حق داشتید مطرح کنید؟ شما مطرح کردید که بدهیم به رهبری.
آذری قمی- فرق دارد من که دفاع نکردم، من پیشنهاد دادم اما ایشان دارند دفاع میکنند.
نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی)- این چه حرفی است، انصافاً اخطار عوامانه ای است.
آذری- آقای هاشمی ما فقط پیشنهاد کردیم دفاع نکردیم.
نایب رئیس (هاشمی رفسنجانی)- این چه حرفی است. خوب آدم دفاع میکند.
نایب رئیس (خامنهای)- حالا «بائک تجر وبائی لاتجر» شما آمدید به عنوان مخالف صحبت کردید دربار طرح خودتان هم مفصلا بحث کردید حالا یک نفر دیگر هم مخالف دارد صحبت میکند چه اشکالی دارد که استدلالهای دیگر را هم رد کند فکر نمیکنم این مخالف آییننامه باشد. حالا اگر هست در عین حال رئیس بفرمایند من متوقف میشوم.
رئیس (مشکینی)- نه، آقا بفرمایید.
نایب رئیس (خامنهای)- عرض کنم که به هر حال اینکه سیئات صدا و سیما دامن رهبر را خواهد گرفت، این را هم چیز کمی نگیرید، به هر حال وجود خواهد داشت یک چیزهایی ما بایستی سیئات واقعی و گناهان را از صدا و سیما تا آنجا که میتوانیم رفع کنیم یک چیزهایی تا یک زمان اجتناب ناپذیراست. به هر حال سوء تفاهمهایی در مردم هست یک وقت یک غفلتی پیش میآید هم مردم را به رهبر بدبین میکند.
شما ببینید گاهی اوقات در بعضی از لیالی و ایام خاص اسلامی مثلا رادیو صد در صد منطبق با آن روز یا آن شب برنامه ندارد خوب یک عدهای را معترض میکند به ما تلفن میکنند اعتراض میکنند شاید هم آن کسانی که آنجا هستند جرم یعنی تقصیری نداشته باشند غفلتی اتفاق افتاده باشد یا برنامه نداشتهاند نتوانستهاند آن برنامه را ارائه بکنند. خوب هم این چیزها متوجه رهبر خواهد شد که به نظر میرسد که این هیچ مصلحت نیست... خوب اگر رهبر دید که رئیس جمهور از طریق صدا و سیما دارد اخلالگری میکند جلو او را خواهد گرفت. دست رهبر که بسته نیست برای این کارها، یعنی چیزی نیست که کسی غافلگیر بشود.
بنابراین به اعتقاد ما باید زیر نظر رئیس قو مجریه باشد. البته نظارت تام و تمام بگذارند. کما اینکه امام در اینجا فرمودند که سه قوه نظارت داشته باشند. نظارت سه قوه به این نیست که در تعیین مدیر عامل نقش داشته باشند، چون تعطیل ایجاد خواهد شد. نظارتشان به این است که مراقبت کنند رئیس قوه قضائیه، رئیس قوه مقننه یا اصلا کل قوه مقننه، رئیس هم نگویید، نظارت بکنند. توجه بکنند و مرتباً رئیس جمهور را که مسؤول نهایی هست مورد سؤال یا مورد فشار قرار بدهند. در این مورد با استناد به این جمله نظارت به نظر من میشود قانون خیلی خوبی نوشت که هیچ منافاتی هم با مسؤول نبودن رئیس جمهور نداشته باشد. همین نظارت دو قوه دیگر بر مدیر، رئیس جمهور را مسؤول قرار میدهد به خصوص نسبت به صدا وسیما در مقابل مجلس و در مقابل قوه قضائیه.[۴]
چنان که از این نقل قول طولانی مشخص میشود، حضرت آیت الله خامنهای در بازنگری قانون اساسی اصرار داشتهاند که مسئولیت صدا و سیما و تعیین رئیس آن بر عهده رئیس جمهور باشد و سایر قوا نظارت بر این سازمان داشته باشند و در صورتی که رئیس جمهور در این وظیفه تخلفی کرد، رهبری دخالت کنند، و با قرار دادن مسئولیت تعیین رئیس صدا و سیما بر عهده رهبر مخالف بودهاند. اما چون اکثریت اعضای شورای بازنگری اصرار داشتهاند که این مسئولیت به عهده رهبر گذاشته شود، نظر ایشان رای نیاورده است و در نهایت نیز این مسئولیت به رهبری واگذار شده است.