به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: وقتی رژیم صهیونیستی در ۱۲ جولای ۲۰۰۶ پس از اسارت سه نظامی خود بهدست نیروهای حزبالله لبنان دچار آشفتگی در برنامهریزی یک جنگ سرنوشتساز شد و با این تصور که حمایتهای عربی بهویژه وعدههای میلیارددلاری سعودی و چتر حمایتی-تسلیحاتی-سیاسی کامل امریکا موجب خواهد شد سرفصل پیروزیهای ارتش شکستناپذیر خود را طولانیتر کند، فکر نمیکرد که پایان این جنگ، آغاز شکستهای این رژیم در سراشیب قدرت و شروع دوران پیروزیهای مقاومت در منطقه است.
همهچیز از سوی رژیم صهیونیستی و شرکای جنگی در منطقه و قدرتهای غربی برای پاییز ۲۰۰۶ چنان برنامهریزی شده بود تا خاورمیانه جدید امریکایی-صهیونیستی از شبهقاره تا غرب آسیا و شمال آفریقا را دربر بگیرد و سده جدیدی از هژمونی و سیطره دژخیمان استمرار یابد.
رژیم صهیونیستی و طراحان و متحدان این برنامه جنگی، با عملیات مقاومت در اسارت سه نظامی اسرائیلی، آنچنان غافلگیر شدند که زمانبندی خود را فراموش کردند و به جنگی کشیده شدند که پایان آن را باید تراژدی قرن نامید. طلسم ارتش شکستناپذیر، طلسم تانک مرکاوا، طلسم سیگنالهای نظامی نخبه، طلسم حمایتهای بیچون و چرای نظامی و سیاسی و مالی در مقابل یک گروه مقاومت و باانگیزه و اراده الهی، آنچنان شکسته شد که با وجود اعتراف مقامات نظامی و سیاسی اسرائیلی مبنی بر عدم توان برای ادامه جنگ، اصرار مقامات امریکایی، هفته پنجم را به این جنگ افزود، ولی حاصلی نداشت. کمیته وینوگراد نیز در اسرائیل تأکید کرد که اسرائیل دیگر تا سالها توان ورود به جنگ را ندارد و از یک قدرت ادعایی به موجودی ضعیف تبدیل شده که باید از مرحله مزیتسازی به مرحله هزینهبر شدن وارد شود. آنچه پس از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ در جنگ اسرائیل با غزه و تا امروز شاهد بودیم، ماجراجویی نظامیان و مقامات سیاسی اسرائیل را در همان شرایط شکستپذیری رژیم تثبیت کرد و امروز رژیم صهیونیستی در مقابل غزه و حتی در مقابل یک گروه از مقاومت در غزه یا درمقابل گروهی از جوانان در جنین که کمتر از یک گروهان هستند، ناتوان است. ۱۷ سال گذشته حزبالله را به سطحی از قدرت و توانمندی ابزاری و نیروی انسانی و سیاسی و فرهنگی رسانده که در ردیف چندکشور اول جهان ارزیابی میشود و ژنرالهای نیروی احتیاط ارتش اسرائیل که حداقل تجربه پنج دهه جنگهای اسرائیل را در توشه دارند، از ترس عملیات هجومی یگان رضوان برای ورود به شهرها و شهرکهای صهیونیستنشین، نالان و ناتوان هستند و صراحتاً به اینکه ارتش این رژیم قادر به ایستادگی درمقابل هجوم یگان رضوان نیست، اذعان دارند. تمامی گزارههای دینی تأکید دارند که رژیم صهیونیستی از درون و با مشارکت مؤمنین از بیرون، «نابودی سوم» را شاهد خواهد بود. تمامی این علائم را امروز در بحران کابینه، بحران سیاسی احزاب، بحران اجتماعی افراطیون و سکولارها و بحران اقتصادی، بحران بیاعتمادی امریکا و غرب به مقامات سیاسی و رویکردهای آن، بحران ناتوانی امنیتی و نظامی به طوری که حتی نظامیان ذخیره ارتش یا نیروهای اطلاعاتی ذخیره و رسمی، حاضر به ادامه همکاری نیستند، شاهد هستیم.
امروز نه رژیم صهیونیستی و نه امریکا و نه متحدانش در منطقه و جهان و نه مقاومت در تمامی شاخههایش در کشورهای منطقه، مانند شرایط و وزن خود در ۳۰ سال قبل نیستند و در مقابل افول و ناتوانی جبهه غربی و اسرائیلی، شاهد قدرتنمایی و برتری و میسر تعالی و تکامل مقاومت و جبهه مقاومت هستیم.
جنگ ۳۳ روزه و ایثار و جانفشانی و مقاومت مردم و مبارزان لبنانی، امروز این غرور و اعتلا را تولید کرده و یک سراشیب سقوط و نابودی را برای صهیونیستها و متجاوزین، نوید میدهند.