به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۱۳۹۸ با گزارشهای متعدد از فعالیت یک باند شرط بندی در فضای مجازی آغاز شد. بررسیها نشان میداد که این باند اقدام به پولشویی و کلاهبرداری میکنند.
مأموران پلیس اطلاعات پس از احراز فعالیت مجرمانه این باند شش نفره و تحقیقات چندماهه دریافتند که سردسته این باند پس از خروج از کشور در ترکیه به فعالیتهای مجرمانه خود ادامه میدهد.
در ادامه اعضای داخلی این باند شامل دو مرد به نامهای شهرام و شاهرخ و سه زن به نامهای فریبا، مهسا و نگین که برای تبلیغات و جذب سرمایه در داخل کشور فعالیت میکردند، شناسایی و بازداشت شدند و پس از تکمیل تحقیقات پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب پنج عضو باند در اردیبهشت و تیر امسال محاکمه شدند که هریک از آنها ادعا کردند نقشی در پولشویی نداشتهاند و اگر هم سرمایهای جذب میشد مستقیم به حساب سردسته باند واریز میشده است.
آخرین جلسه دادگاه
در سومین و آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده شهرام به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام تبلیغ برای سایتهای شرط بندی عنوان کرد: من مدیر شرکتی تبلیغاتی هستم. چند سال قبل فردی به نام خسرو با مراجعه به شرکتم از من خواست تا کارهای تبلیغاتی سایتش را انجام دهم و از آنجا که کار من تبلیغات است با عقد قراردادی برایش تبلیغات انجام دادم. من نه از جزئیات کار آنها خبر داشتم و نه پولشویی کردهام.اصلاً نمیدانستم کارم جرم است. من هیچ پولی در این رابطه نگرفتهام و هر مبلغی هم از کاربران دریافت شده یا به حساب خود خسرو واریز میشد یا حساب همسرش نازی. حالا هم آن شخص در خارج از کشور راحت زندگی میکند و من گرفتار شدهام و ۹ حسابی که متعلق به شرکتم بوده مسدود شده است.
پس از آن شاهرخ ۳۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: سالها به هروئین اعتیاد داشتم و همه فکر میکردند وضعیت مالی خوبی دارم اما وقتی مأموران برای دستگیری به سراغم آمدند دیدند که من در یک آپارتمان اعیان نشین همانند یک کارتن خواب زندگی میکردم و تنها چیزی که در فکرم نبود پولشویی و جعل و کلاهبرداری بود. من از صبح که چشم باز میکردم تا وقتی میخوابیدم همه فکرم مصرف مواد مخدر بود. البته نمیگویم وضع مالیام بد بود من چند میلیارد پول داشتم اما همه پولهایم صرف خرید و مصرف مواد میشد و اتهام مشارکت در قمار اینترنتی، جعل و پولشویی را قبول ندارم.
در ادامه وکیل شاهرخ در دفاع از موکلش گفت: همه اسناد کشف شده در خانه شاهرخ جعلی بوده و از یک سایت خرید و فروش اینترنتی خریداری شده و موکلم هیچوقت از آنها استفاده نکرده است و اگر هم ناخواسته درگیر این باند شده به خاطر اعتیادش به مواد مخدر بوده است. البته این را هم بگویم که این پنج نفر باند منسجم و تشکیلاتی نبودهاند چراکه هیچکدام همدیگر را نمیشناختند و برای اولین بار در دادسرا متوجه شدند که خسرو از آنها سوءاستفاده کرده است.
بعد از آن فریبا به جایگاه رفت و گفت: کار من ثبت درگاههای بانکی در یک شرکت خصوصی بود و نه همکاری با متهمان داشتهام و نه آنها را میشناسم.
وی در پاسخ به سؤال قاضی که چطور در فرایند تشکیل درگاههای بانکی با این باند همکاری میکرد، گفت: من فقط کارم را انجام میدادم و اگر هم به لحاظ قانونی تخلفی صورت گرفته باید مدیران مجموعه و بانکهای عامل پاسخگو باشند. من فقط وظیفهام را انجام میدادم و اتهامم را هم قبول ندارم.
در ادامه نگین به جایگاه رفت و گفت: هنوز هم نمیدانم چرا بازداشت شدهام و علاوه بر اینکه آبرویم رفته چهارسال است که درگیر این پرونده شدهام و خسرو و همسرش با آرامش در کشور دیگری زندگی میکنند. آنها همه پولها را با خودشان بردهاند و ما باید تاوان کلاهبرداری آنها را بدهیم.
مهسا متهم دیگر پرونده نیز منکر اتهاماتش شد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.