کد خبر 1519932
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۰

به گزارش مشرق، علیرضا زادبر در کانال خود در ایتا مطلبی را با عنوان ابزار منافق چیست، برگرفته از بیانات علامه شهید مطهری منتشر کرد:

نمی شود منافق را در دنیا از میان برد. باز اینجاست که ما می بینیم پیغمبر اکرم از آن طرف راجع به خطر نفاق شدیدا اظهار نگرانی می کند, از طرف دیگر راجع به اینکه امتش جاهل باشند, تجزیه و تحلیل نداشته باشند, و در مسایل غور نکنند اظهار نگرانی می کند, تا اینکه در جایی می فرماید:

((من از فقر و نداشتن ثروت بر امتم نگران نیستم یعنی ثروت, امت من را از پا در نمیآورد, آن چیزی که از آن نگران هستم فقر معنوی و فکری و فقر اندیشه است)) اگر غنای اندیشه باشد ثروت هم میآید.

حالا اگر دو خطر با هم پیدا بشود یعنی از یک طرف منافق ها, بی دین های متظاهر زیرک, متظاهرها و ریاکارها و مدلس ها پیدا بشوند و از طرف دیگر مردم, جاهل و نادان باشند, آن ها این ها را ابزار خودشان قرار می دهند.

فاجعه کربلا را همین دو عامل بوجود آورد. تاریخ می نویسد وقتی که مسلم آمد در کوفه, در جمع مردم نامه امام حسین(ع) را خواند, مردم گفتند آیا این سخنان از آقاست؟ و سپس, های های گریستند و اشک ریختند و در عین حال منافقین از همین مردم لشگری علیه امام حسین(ع) به وجود آوردند. این عبرت تاریخ است.

یک عده قلیل منافق توانستند از توده ای مسلمان ولی جاهل و احمق لشگری انبوه علیه فرزند پیغمبر به وجود بیاورند. شما جمله هایی که این ها گفتند را ببینید تمام آن ها عوام فریبی است.

تا آنجایی که امام حسین(ع) در روز عاشورا می فرماید: شما ما را دعوت کردید و ما هم آمدیم. آتشی که ما آن را برای دشمنان شما برافروختیم, شما این آتش را علیه خود ما به کار بردید.

شمشیری که ما به دست شما دادیم با همان شمشیر می خواهید ما را بکشید, مرا با شمشیر اسلام دارید می کشید؟

واقعا وقتی که انسان به این چیزها تإمل و دقت می کند می بیند که این ها از آن زخم های ظاهری که بر بدن مقدس اباعبدالله(ع) وارد می کردند بالاتر و ناراحت کننده تر بود.

در قضیه روز عاشورا همه می دانید که عده ای از اصحاب و همه اهل بیت و خود امام حسین(ع) بعدازظهر شهید شدند. مکرر شنیده اید یکی از اصحاب میآید عرض می کند: آقا ظهر است و ما مایلیم که با شما نماز بخوانیم, چقدر امام خوشحال می شوند. آن وقت دشمن می گوید: فایده این نماز چیست؟ نماز شما که قبول نیست. چه نماز بخوانید, چه نخوانید شما به هر حال جهنمی هستید. به هر حال آن ها نماز می خواندند که خیلی سوز داشت! نماز خوف خواندند, یعنی نماز جنگ, نه نماز از روی ترس. نماز جنگ را اصطلاحا ((نماز خوف)) می گویند. امام(ع) یک رکعت که می خواند باید صبر می کرد, ممکن بود گاهی یک ساعت هم طول بکشد, نصف مامومین می روند در مقابل دشمن می ایستند, نصف دیگر نماز می خوانند. آن نصفی که نماز می خواندند بعد از یک رکعت, امام زود رکعت دوم را می خواندند. امام صبر می کند تا آن ها بروند و سنگر دوستان خودشان بگیرند و دوستان بیایند و نماز بخواندند. در همان حالی که آقا نماز می خواند آن ها تیراندازی می کردند و دو یا سه نفر از اصحاب بدن خودشان را در مقابل تیرها قرار می دادند. این دو رکعت نماز که تمام شد یکی از این ها به حال احتضار افتاد. وقتی آقا آمد به بالینش یک جمله بیشتر نگفت. گفت: ((إوفیت)) یعنی آیا من وفا کردم؟ یکی از مورخین نوشته است که راستی آن نماز روز عاشورا چه نمازی بود! آن نماز نبود, یک معراج بود, یک الله اکبرشان و یک سبحان الله شان, یک رکوعشان, یک ایاک نعبد و ایاک نستعین شان به یک دنیا نماز خواندن ارزش داشت.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۲:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    4 3
    باطل را لباس حق پوشاندن
    • IR ۱۰:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
      2 3
      02:39 احسنت، عین غربگداها و عسلاهاطچیا!!
  • IR ۱۲:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    2 3
    مهمترین منافق تلاش برای استفاده از پست مدیریتی است

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس