سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اکاذیب شکوریراد علیه روحانی؛ او نمکنشناس بود!
علی شکوریراد، از حامیان تحریم انتخابات و عضو جبهه اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد در اشاره به روحانی گفته است: آقای روحانی خیلی سرمایهسوزی کرد.
او میافزاید: آقای حسن روحانی هیچوقت چهره محبوبی نبوده است، نه در بین جناح راست و نه در بین جناح چپ.
شکوریراد در ادامه بدگوییهای خود از رئیسجمهور اصلاحطلبان تصریح میکند: آقای روحانی به کسی پاسخگو نبود. اصلاً مسئولیتپذیر نبود، هر کاری کرد خودش کرد و هم حامیانش را ناامید و سرخورده کرد و هم اعتماد همه را از بین برد؛ یعنی ضربههایی که آقای روحانی به اعتماد سیاسی درون مجموعه اصلاحطلب زد هیچکسی نزد. ضربههایی که ما از آقای روحانی خوردیم کمتر از ضربههای نهادهای امنیتی-اطلاعاتی نبود!
او ادامه میدهد: خود آقای روحانی باید جنم و جربزهای از خود نشان میداد که نداد. فراز و فرودهای روحانی اصلاً منطقی نبود؛ یکجاهایی اوج میگرفت که همه میگفتیم داری زیادی تند میروی، بعد یکدفعه ترمز را میکشید و همه را زمین میزد؛ یعنی فراز و فرودهایش زیاد بود.
شکوریراد همچنین با بیان اینکه آقای هاشمی هم وقتی پیششان میرفتیم از روحانی مینالید، گفته است: آقای لاریجانی هم در هیچ زمان و مقطعی هیچ تعاملی با اصلاحطلبان نکرد، هیچ مایهای برای اصلاحطلبان نگذاشت، هیچ کاری که ما یک امتیاز مثبت اخلاقی به او بدهیم انجام نداد؛ یعنی آقای لاریجانی هم مانند آقای روحانی برای عمده اصلاحطلبان قابل قبول نبود. اصلاحطلبان علیرغم رفتار این اشخاص به خاطر مصلحت کشور و منافع ملی از اینها حمایت کردند، اما آنها هیچکدام قدرشناسی نکردند، بلکه نمکنشناسی هم کردند. [+]
*قبل از آنکه صفات رئیسجمهور سابق اهمیتی داشته باشد؛ ناراستی و ابنالوقتی آقای شکوریراد است که اهمیت ویژهای دارد و مردم باید از آن باخبر شوند.
دروغگویی و تلوّن از آنرو که فرضا اگر آقای روحانی حائز اینهمه صفات بد و بیمسئولیتی بوده پس چرا اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 از او حمایت کردند؟!
فرض میگیریم که اصلاحطلبان در انتخابات 92 از فهم لازم برخوردار نبودند و آینده را نمیدیدند(که البته این فرض برای رجال و احزاب سیاسی یک ننگ است!)؛ اگر اینگونه بود اما آقایان که در انتخابات بعدی در سال 96 همه چیز را درباره روحانی میدانستند... پس چرا در این انتخابات بعدی هم با اشتیاقی بیشتر از روحانی حمایت کردند و حتی گفتند: "ما تضمین روحانی هستیم"!
تئوری "نامزد پوششی" را مگر همین آقایان برای رأیآوری قطعی روحانی مطرح و اسحاق جهانگیری را ذبح عظیم نکردند؟!
و تمام اینها یعنی ناراستی و ابنالوقتی درباره واقعیتهایی که در سیاست داخلی ایران بوقوع پیوسته و موجبات ناکارآمدی و گرانی شده است.
ابنالوقتی و دروغهای شکوریراد از اینجا نیز آشکار میشود که روحانی اتفاقا جنم و نمکشناسی خود را به اصلاحطلبان نشان داد. از برجامی که بر اساس تئوریهای ظریف و علیرغم نظر غیر مثبت نظام پیش برد تا دولتی که عمده مناصب کلیدیاش را به اصلاحطلبان ستادی داد.
جالب است که مردم و جوانان اصلاحطلب بدانند ماه عسل روحانی و اصلاحطلبانی که امروز اینگونه به او میتازند به حدی شیرین بود که آقایان میگفتند: باید دست روحانی را بوسید، اصلاحات یعنی روحانی و ما فدائیان روحانی هستیم.
آیا اکنون میتوان پذیرفت که نظر آقایان اصلاحطلب در آن ایام هم درباره روحانی همین بدگوییهای شکوریراد بوده است؟!
تأسف عظیمتر اما این دروغها و ابنالوقتیها هم نیست!
بلکه تأسف آن است که امثال شکوریراد امروز پنهان شده در جبهه اصلاحات نیز دارند درباره انتخابات به مردم دروغ میگویند و با همین دروغها تئوری "تحریم انتخابات" را برای زدودن از میزان مشارکت به پیش میبرند.
***
نگاه تحلیلگر ایرانی درباره حوادث اخیر سوریه
مسعود اسداللهی، کارشناس برجسته کشورمان در مباحث غرب آسیا، پیرامون خبر اغتشاش در یکی از مناطق سوریه به خبرگزاری ایلنا گفته است: این تظاهرات بعد زیادی ندارد. یک بخشی از آن در مناطق تحت اشغال مسلحین در شمال سوریه است که طبیعی بوده و آنها هر وقت بهانهای پیدا کنند، این نوع تظاهرات را برگزار میکنند. آن چیزی که یک مقدار جلب توجه کرد در منطقه سویدا در جنوب سوریه بود که آن منطقه تحت حاکمیت دولت سوریه است که این تظاهرات هم هنوز بُعد بزرگی پیدا نکرده و در مجموعِ جمعیت و مساحتی که تحت حاکمیت دولت سوریه است، یک حادثه کوچک از نظر حجم و کمّیت به شمار میرود. بنابراین رسانههای مخالف دولت سوریه به این موضوع پر و بال دادند تا اینطور القا شود که یکبار دیگر ملت سوریه به میدان آمدند.
وی افزود: بنابراین چنین چیزی فعلا به صورت ناآرامی در سوریه ندیدیم. یک حادثهای آن هم یک منطقه از یک اقلیتی به نام دُروسها که در سویدا ساکن هستند، رخ داده است. بنابراین فعلا این موضوع را نباید به کل مردم سوریه تعمیم داد و بیش از اندازه آن را بزرگ کرد و باید دید که در روزها و هفتههای آینده چه اتفاقی میافتد. سوریه به دلیل تصویب قانون سزار در کنگره آمریکا امروز تحت فشار شدید اقتصادی است و به صورت ناگهانی حجم بسیار زیادی از تحریم علیه سوریه ایجاد شده و این وضعیت اقتصادی، سوریه را بسیار تحت فشار قرار داده است و ممکن است نارضایتی ایجاد کند اما اینکه این اعتراضات به شورش، انقلاب و این نوع تحولات ختم شود، بسیار بعید است.
این کارشناس مسائل بینالمللی گفت: تحولات جنگ داخلی سوریه هنوز برای مردم این کشور هضم نشده آنها جنگ خانمانسوز را از ۲۰۱۱ به بعد با چشمهای خود دیدهاند. حجم خرابیهایی سوریه ۶۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود. بسیاری از زیرساختهای سوریه از بین رفته است. صنعت برق این کشور واقعا مضمحل شده و مشکلات بسیار دیگری دارد. بنابراین مردم سوریه شاهد عینی این حادثه بودند و بسیار بعید به نظر میرسد، همان نسلی که شاهد این جنگ خانمانسوز بوده بخواهد یکبار دیگر به این نحو اعتراض کند.[1]
*صحبتهای دقیق و علمی آقای اسداللهی میتواند چراغ راه کسانی باشد که این روزها از بابت رخدادهای مربوط به محور مقاومت و خبر اغتشاش در یکی از مناطق سوریه دچار نگرانی هستند.
این استدلال در بیان اسداللهی که "بعید است نسل فعلی سوریه که جنگ را به چشم دیده؛ بخواهد در مجرای خیابان اعتراض کند"؛ استدلال بسیار عقلانی و مهمی است که حتما بایستی مورد توجه باشد.
در این باب البته نمیتوان از توطئه دشمنان نیز غافل بود و بر اساس تحلیلهای موجود، آمریکا و ناتو قصد انجام یک شیطنت بزرگ در منطقه را آسیا دارند.
اما این تحلیلها بیان میکنند که این تحلیل با مسمّای "جنگ آینده" در مناطق غربی ایران نیست و قصد دارد ارض جدیدی را در مناطق جماهیر شوروی سابق بگشاید.
فلذا بعید است که سوریه محل تنشهای جدید باشد.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1392536
2_ mshrgh.ir/1522610