محمدرضا تاجیک

حسرتی که بسیجیان مدافع مردم و امثال شهدایی مثل عجمیان و علی‌وردی بر دل "بانیان آشوب" گذاشتند؛ یک حسرت جاویدان است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

انتقاد عباسی از تعلل در اجرای مصوبات مجلس

یک سؤال مهم از یک "تئوریسین خشونت"/ انتقاد عباسی از تعلل در اجرای مصوبات مجلس

دکتر فریدون عباسی، نماینده کازرون و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا به فعالیت‌ها و خدمات دولت اشاره کرده و گفته است: دولت باید از شعار دادن دست بردارد. دولت در سال سوم دیگر نباید از کلمه "باید بشود" استفاده کند. دولت دیگر باید خود را مسئول بداند.

او می‌افزاید: بعضا مدت ها طول می کشد تا آئین نامه اجرایی یک مصوبه مجلس نوشته شود. مگر چقدر باید زمان گذاشته شود؟ اکنون شش ماه از سال می گذرد، هنوز آئین نامه اجرایی خیلی از مصوبات مجلس نوشته نشده است. اکنون ما می توانیم سرمایه گذار از خارج بیاوریم. برخی علاقه‌مند هستند در کشور ما سرمایه گذاری کنند چراکه سود سرمایه گذاری برای آنان خوب است. اکنون خود دستگاه های دولتی یک مانع برای جذب سرمایه گذار خارجی هستند.

عباسی در ادامه تصریح کرده است: می توان وضعیت را بهبود داد و با تولید جلوی تورم را گرفت. می توان سرمایه گذار خارجی را جذب کرد اما دستگاه های دولتی توان جذب سرمایه را ندارند... انسجام مدیریت کامل در کشور وجود ندارد. دولت باید موضوعات اساسی را دسته‌بندی کرده و برای هر موضوع یک وزیر را فرمانده واحد در نظر بگیرد؛ یعنی همه چیز را در آن موضوع خاص از یک وزیر طلب کند. سایر وزرا نیز باید از آن وزیر تبعیت کنند. چون در شرایط جنگ اقتصادی هستیم ما به فرماندهان اقتصادی نیاز داریم. دولت باید از خود شروع کند. تسهیلات به موقع ارائه کند و کار را نیز به موقع بخواهد. باید راه را برای جذب سرمایه گذار خارجی باز کرد. آئین نامه های لازم حتی یک هفته‌ای می توانند، نوشته شوند. [1]

*صحبت‌های دلسوزانه دکتر عباسی که چهره‌ای دانشمند و از مدیران باسابقه کشورمان هستند یقینا بایستی چراغ راه مسئولان ذیربط باشد.

بدیهیست که توجه به این دلسوزی‌های معقول، موجب فرو نشاندن مشکلاتی خواهد شد که به گفته مقام معظم رهبری موجب استیصال معیشت و مسکن مردم شده‌اند. [2]

***

حسرتی که عجمیان و علی‌وردی بر دل "بانیان آشوب" گذاشتند

یک سؤال مهم از یک "تئوریسین خشونت"/ انتقاد عباسی از تعلل در اجرای مصوبات مجلس

محمدرضا تاجیک، فعال چپ و از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با جماران گفته است: می‌بینید که از چندی پیش که در آستانه سالگرد وقایع سال گذشته هستیم چه تمهیداتی امنیتی در سطح شهر پیاده شده است و به چه شکل چشم نظارتی و کنترلی قدرت شهر، و مراکز مختلف شهر را کنترل می‌کند، و این تمهید و تدبیر در آینده به طور محسوس‌تری خود را نشان خواهد داد.

او می‌افزاید: همیشه هراس از رخدادی در راه در مباحث برخی اهالی قدرت نمایان است، آنجا که احساس می‌کنند در آینده با خیزش جدیدی مواجه می شوند و آتش‌به اختیارها را مهیّای مقابله می‌کنند. تردیدی نمی‌توان داشت که مماشات در برابر مسأله حجاب ریشه در همین تحلیل و تخمین شرایط ملتهب دارد. فعلا تمام تلاش آن‌ها معطوف به این مهم است که از این دوران آستانه‌ای به سلامت عبور کنند.

تاجیک همچنین در بخش پایانی مصاحبه خود نیز تأکید می‌کند: به نظرم می‌رسد روند و فرآیند جنبش‌ها و خیزش‌ها در جامعه امروز ما به علل مختلف که در اینجا مجال تأمل در آنان نیست، میل به رادیکالیزه‌شدن دارند. بعید می‌دانم جنبش‌ها و خیزش‌های محتمل در آینده، صورت و سیرتی مدنی و دموکراتیک داشته باشند.[3]

*رؤیت احتمالات مربوط به نقشه دشمن برای ایجاد بلوا و آشوب برای رجال سیاست کار سختی نیست. خاصّه اینکه جامعه ایران به یمن پیشرفت‌ها و گفتمانش؛ مورد هجوم همه جانبه دشمن قرار گرفته و "ایجاد آشوب" و فتنه‌گری هم یکی از همین هجمه‌هاست.

هشدار در قبال این فتنه‌ها و اقدامات لازم برای جلوگیری از وقوع آنها نیز نه یک شرمساری بلکه یک آبرومندی و مردمداری برای ایران است.

لکن مسئله بر سر اینست که چرا برخی رجال اصلاح‌طلب از بابت این احتمالات همیشگی احساس خوشایندی دارند و کلامی هم در ردّ و نکوهش آن نمی‌گویند!

کما اینکه نمی‌بینیم آقای تاجیک در صحبت‌های خود مذمت یا منعی برای آن حرکات رادیکالیزه که می‌گویند داشته باشند، از حکم قانونی و شرعی حجاب دفاع کنند و یا از بابت خطرات حضور خیابانی هشداری بدهند.

پر واضح آنکه این سکوت و به عبارت بهتر، این ایما و اشاره‌ها تماما به معنی دعوت به خیابان و تشویق آشوب است.

در بحث طعنه کثیف تاجیک به مقابله با آشوب‌ها و عبارت "آتش‌به اختیارها را مهیّای مقابله می‌کنند" نیز ما قضاوت درباره حسرت بانیان آشوب را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم و در عین حال این نکته را به تاجیک یادآوری می‌کنیم که امثال علی‌وردی و عجمیان اگر نبودند، اگر مقابله نمی‌کردند و اگر شهید نمی‌شدند؛ مشخص نبود امروز تاجیک در تاریکخانه کدام ناامنی و کدام بی‌وطنی و کدام بی‌حکومتی؛ مشغول شنیدن صدای نفیر گلوله‌ها باشد...

گفتنیست، تاجیک بعنوان یکی از "بانیان آشوب"، در ایام اغتشاشات گذشته نیز مواضع تندی را اتخاذ کرد و مثلا از این گفته بود که نظام اسلامی شکار است و اراذل و اوباش هم شکارچی! [4]

***

یک سؤال مهم از یک "تئوریسین خشونت"

یک سؤال مهم از یک "تئوریسین خشونت"/ انتقاد عباسی از تعلل در اجرای مصوبات مجلس

علیرضا علوی‌تبار، فعال اصلاح‌طلب و از تئوریسین‌های این جریان خاص سیاسی در یادداشتی با عنوان "ریشه‌های تهاجم اخیر به دانشگاه و علم" که به بهانه برکناری چند فرد فاقد صلاحیت از محیط دانشگاه در درگاه مشق نو منتشر شد، بدون اینکه اشاره کند مخاطبش دولت است یا نظام اسلامی؛ انتقاداتی را مطرح می‌کند.

اگرچه این سکوت علوی‌تبار در قبال مخاطب خود؛ ‌ محل سؤال و تأمل جدی است لکن او در بخشی از یادداشت خود جمله‌ای را می‌نویسد که بحث و بررسی پیرامون آن ضروری است.

علوی‌تبار می‌نویسد: "حقانیت حکومت در زمان حاضر به پایین‌ترین میزان در سال‌های پس از انقلاب رسیده است."[5]

*در وهله اول دقت شود که "حقانیت" به لحاظ عقلانی و فلسفی یک مفهوم وابسته و زمان‌مند نیست بلکه مفهومی مستقل و بالذات است.

یعنی یک حکومت یا حقانی هست و یا نیست. و این مفهوم تابعی از گذشت زمان نیست. و مادام که حکومت تغییری در رفتار خود نداده بر همان مفهوم اولیه استوار است. حقانی یا غیرحقانی.

فلذا اینکه علوی‌تبار تقلا کرده مفهوم حقانیت را روی نمودار ببرد و آنرا به لحاظ تغییرات سینوسی بررسی کند؛ یک کار غیر علمی، غیر عقلانی و غیر فلسفی است.

پس واضح است که او به زعم خود؛ حقانیت را به سلیقه زمان‌مند کسانی از بین آدم‌ها گره زده و آنگاه نتیجه گرفته که حقانیت کم شده است! (دقت شود که حقانیت دارای کم و زیاد هم نیست بلکه مفهومی بالذات است. یعنی صرفا یا هست و یا نیست)

آن افراد دچار اشتباه و سلیقه‌محوری که علوی‌تبار به آنها اشاره کرده نیز باید بدانند که فهم حقانیت حکومت یک مسئله عقلانی است نه سلیقه‌ای.

یعنی بایستی استدلال کرد که یک حکومت چرا حقانی است یا چرا حقانی نیست!؟

و استدلال‌ها و اسناد جملگی تأکید دارند که نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاقا همچنان حقانی است و محکم‌تر از صدر انقلاب نیز بر مسیر حقانیت و عدالت در حال حرکت است.

هنوز که هنوز است هیچ فساد اثبات شده و بی‌عدالتی مبرّزی در سطح رجال نظام جمهوری اسلامی نیست که زیر ضربه نرفته باشد و یا حکومت رسما اعلام کرده باشد که با آن موافق است یا فلان فساد را قانونی می‌داند!

(مقایسه شود با کشور فرانسه که رسما و قانونا کار غیر عادلانه افزایش مالیات افراد کم‌درآمد و کاهش مالیات ثروتمندان را تصویب می‌کند)

نظام در بحث امنیت مردم و استقلال و آزادی و رأی مردم هیچ کاهلی و مماشاتی نداشته و بلکه در مقابل تمام جریاناتی که قصد داشته‌اند این مؤلفه‌ها را ذبح کنند، ‌ ایستاده است.

(به دروغ بزرگ تقلب در انتخابات 88 و دفاع محکم رهبر معظم انقلاب از نتیجه آرای مردم توجه شود)

قوه قضائیه به گواه بیشترین مراجعات مردمی و نبود هیچ مدعای اثبات شده‌ای در بحث فساد سیستماتیک؛ همچنان بزرگترین ستاننده حق و حقوق شهروندان است و این خصلت را فقط در نظامات حقانی می‌شناسیم.

ولی فقیه در 2 حیطه مسئولیت‌های مستقیم و مسئولیت‌های غیر مستقیم خود تماما بر مسیر دین و عقلانیت و تدبیر عمل کرده است و گواه این مسئله؛ بحرانی نبودن شرایط کشور در هیچ زمینه‌ای و عبور سالم از تمام گردنه‌هاست.

و کلیت امور کشور در همه حیطه‌ها نیز با وجود تمام مشکلات اما در مسیر پیشرفت است. یعنی بحران بزرگ یا قحطی فراگیر در کشور نداریم و برای رفع مشکلات اجرایی روزمره و گرانی و... هم امیدی صد در صدی به "رأی خوب" مردم در انتخابات‌ها وجود دارد تا مجرای اجرایی کشور را در مسیر مطلوب قرار دهند.

اینها خصوصیت‌های یک نظام حقانی است و مشخص نیست آقای علوی‌تبار چطور توانسته و یا حاضر شده که این عقلانیت‌های بدیهی را نادیده بگیرد و با دو اشتباه محرز عرفی کردن حقانیت و کتمان حقایق، مدعی شود که حقانیت نظام جمهوری اسلامی ایران کم شده است!

از باب مثال عینی و فهم عمومی نسبت به حقانیت نظام اسلامی نیز می‌توان به تشییع جنازه میلیونی شهید سلیمانی در ایران اشاره کرد که موجب تحیّر دوست و دشمن شد و در یک رفراندوم بزرگ؛ امضای مردم را همراه با مهر خون شهید سلیمانی، پای حقانیت نظام اسلامی نشاند.

ما در پایان البته این سؤال را هم در محضر مردم از علوی‌تبار می‌پرسیم که حقانیت حاکمیت در سال 98 بیشتر بود که علوی‌تبار فرمان اشغال مراکز حساس نظام از سوی آشوبگران را صادر می‌کرد یا هم‌اکنون و در سال 1402!؟

***

1_ isna.ir/xdPxjZ

2_ https://khl.ink/f/53710

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605929

4_ mshrgh.ir/1440397

5_ https://mashghenow.com/?p=5946

برچسب‌ها

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس