به گزارش مشرق، پیش از عزیمت به نیوریورک وقتی در برابر مجری صاحبنام سیبیاس آمریکا نشست مشخص بود که قرار است با تمام توان در برابر هجمه رسانهای غرب بیاستد و از تریبون سازمان ملل نوید نظم نوین در معادلات جهانی دهد.
نشانههای تکوین نظم نوین جهانی و شکست پروژه آمریکایی شدن جهان
سخن از نظم نوین جهانی زمانی که آمارها، آمریکا را در صدر بسیاری از شاخصهای اقتصادی، نظامی و سیاسی نشان میدهند، در ظاهر متقن به نظر نمیرسد اما اگر بدانیم که نظم کنونی در جهان هم به یکباره به وجود نیامده و ایجاد آن سالها و حتی قرنها طول کشیده است ماجرا تفاوت میکند، نشانههای افول نظم آمریکایی را میتوان از ابتدای سده ۲۱ میلادی جستوجو کرد. جایی که آمریکا با ادعای مبارزه با تروریسم به جنوب آسیا لشکر کشید و افغانستان را اشغال کرد. حمله نظامی به عراق، مبارزه بیامان اقتصادی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران، دخالت امور کشورهای مختلف، جنگافروزی نیابتی در جهان و حضور نظامی در مناطق مختلف سرفصل مهمترین اقداماتی بود که کاخ سفید در دو دهه گذشته پشت سر هم انجام داد و با بینتیجه ماندن هریک از آنها، دومینویی از ناکامیها را تجربه کرد و جهان را به این نتیجه رساند که وجود پول و قدرت برای آمریکا نمیتواند استیلاساز باشد.
سقوط هژمونی ساختگی آمریکا در جهان درحالی آرام و بدون اشاره و پرداختی در رسانههای و اندیشکدههای جهان روی میداد و میدهد که سرزمینهایی که در مسیر دیگری جز زیادهخواهی گام نهاده بودند در حال صعود در شاخصهای مختلف بودند. چین، روسیه، هند، برزیل، کشورهای حوزه خلیج فارس، قفقاز و حتی آفریقا راه توسعه را با گامهای بلند میپیمودند و واشنگنتن را آرام آرام از مرکز جهان دور میکردند. این واقعیات مشهود را آیتالله رئیسی در صحن سازمان مللل متحد اعلام کرد و گفت: جهان در حال تغییر و گذار به نظم بینالمللی نوظهور بوده و این مسیر غیرقابل بازگشت است؛ معادله سلطه غربی برای جهان دیگر جوابگو نیست و نظم کهنه لیبرال که در خدمت منافع سلطهگران و سرمایهداران سیریناپذیر بود، کنار زده شده است. رئیسجمهور تأکید کرد: «پروژه آمریکاییکردن جهان شکست خورده است و ملت ایران افتخار دارد که به مدد انقلاب اسلامی خود، بیشترین نقش و روشنگری را در برداشتن نقاب از صورت سلطهگران شرق و غرب داشته است».
نشانههای کاهش قدرت آمریکا در جهان را میتوان در سیر صعودی چالشهای این کشور در عرصه داخلی و خارجی مشاهده کرد. از تناقضات گفتمانی تا سردرگمی در رویکردها و راهبردها در مواجه با کشورهای دیگر از جمله ایران. کاخ سفید همچنان و پس از چهل سال آزمون و خطا، سیاست چماق و هویج را در قبال جمهوری اسلامی پیش میبرد. بینظمی آمریکا و متحدانش سالهاست جامعه جهانی را به این نتیجه رسانده است که جهان نیازمند نظم تازهای است که مولفهها و ویژگیهای آن متفاوت با پارادایم سابق باشد و بتواند جهان را به عدالت نزدیکتر کند. طنین این نوید از تریبون سازمان ملل متحد و از زبان نماینده ملتی که خود مخالف جدی یکجانبه گرایی آمریکا بوده و استقبال از این طنین بهترین گواه عبور ۲۰۰ کشور از خطوط ناعادلانه نظم قدیمی است و گرچه برای این مهم باید صبورانه حرکت کرد اما «الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ» وعده همان مصحف شریفی است که رئیسجمهور ایران در صحن سازمان ملل آن را بالا برد و درباره حرمتش سخن گفت.
شناسایی خودِ مشکل: حضور منطقهای آمریکا
مرور سخنان رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران در هفتادو هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، زوایایی از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در تحلیل رفتار آمریکا در قبال تحولات جهانی نشان میدهد. آیتالله رئیسی در بخشی از سخنان خود به حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا گریزی زد و با تقبیح جنگافروزی در منطقه گفت که هرگونه حضور بیگانه از قفقاز تا خلیج فارس نه تنها بخشی از راهحل نیست بلکه خود مشکل است. مردم منطقه خاورمیانه سالهاست که آتشافروزیهای غرب و آمریکا در منطقه را محکوم میکند اما رسیدن دولتهای منطقه به این باور که امنیت زمانی ماندنی است که درونزا باشد، گرچه دشوار اما شدنی است و نشانههای آن هم در حال ظهور.
هدف از اعلام این واقعیات در صحن سازمان ملل تنها هدف آیتالله رئیسی نبود و رئیسجمهور ایران از گفتن این حقایق در پی هدف دیگری بود. نماینده ایران در سازمان ملل متحد به حضور منطقهای آمریکا و جنگافروزیهای کاخ سفید اشاره کرد تا افکار عمومی را متوجه واقعیت تقلای آمریکا برای نگهداشتن خود در مرکز جهان و حفظ هژمونی، کند. عبور از نظم کنونی جهان، برای کشوری که دستکم در دو قرن گذشته خود آفریننده این نظم بوده و به آن اعتبار داده و از آن اعتبار گرفته است، آسان نیست اما در نهایت تن به این تغییر خواهد داد، به ویژه زمانی که کشورهای غرب آسیا در مسیر ثبات قرار گرفته و خود تلاش کنند بستر امنیتساز را خود برای منطقه فراهم کنند. عادیسازی روابط ایران و عربستان، ایران و مصر و قطر و عربستان و ترکیه و عراق میتواند نشانههای این ثباتسازی در منطقه تلقی شده و چشمانداز روشنی برای پایان دادن به آخرین تقلاهای آمریکا در حفظ نظم کهنه مبتنی بر سلطهگری باشد.