به گزارش مشرق، تحرکات رسانههای خارجی فارسیزبان در ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱، شدت و حدت التهابات پارسال را از خود متاثر کرد. از دید بسیاری، کنشگری بیشفعال، غیرطبیعی و البته مغرضانه و پرحاشیه این دست رسانهها در جریان ناآرامیهای سال گذشته، با تحریک و تشویق معترضان به سمت اغتشاش و وارونهنمایی عملکرد پیادهنظام آشوب از طریق بهرهگیری از انواع تکنیکهای عملیات روانی، هزینههای زیادی را بر کشور و صدالبته فرایند مطالبهگری تحمیل کرد.
افشاگری، درز اطلاعات یا بیمبالاتی در رازداری در مورد پشتِپرده رسانههای معاند تحمل نخواهد شد، با کسانی که قواعد نوشته یا نانوشته را رعایت نکنند به طور جدی برخورد میشود و در این زمینه عنصر شهرتِ اهالی ویترین مانند «رعنا رحیمپور» و جنجالهای مربوط به آنان نیز مانعی جدی به حساب نمیآید
چالشهایی، چون کاهش سطح اعتماد مردم به رسانههای رسمی و از مرجعیت افتادنِ رسانههای داخلی، عرصه وسیعتری را برای جولان رسانههای معاند آن هم در شرایط بحرانی کشور باز کرد و این رسانهها به رغم وجود شکافهایی عمیق که از منافع متعارض دستههای اپوزیسیون خارجی ناشی میشد، دست در دست هم از این فضا بهره بردند.
با وجود همه اینها و به خصوص بعد از فرونشستن گرد و خاک ناآرامیها، همبستگی ظاهری این رسانهها دچار تزلزل شد؛ درست وقتی که ایجاد سازوکاری هماهنگ برای سواری روی موج اعتراضات را به عنوان هدف ثانویه خود انتخاب کردند.
برخی از این رسانهها که خود را سردمدار اپوزیسیون معرفی میکردند، از درون نیز دچار تشتت شدند و با برخی مجریان و برنامهسازان سرشناس که کارگزار ویترینی پیشبرد سیاستهایشان بودند، به اختلاف خوردند. اینجا بود که پرده برافتاد و اعتبار این رسانههای مدعیِ آزادی، دموکراسی، شنیدن صدای مخالف و خیلی از این ارزشهای و هنجارهای اعلانی، نزد بسیاری مخاطبان فارسیزبان مخدوش شد.
ماجرای یک زد و خورد رسانهای زیر آسمان ابری لندن؛ جنگ تاکتیکی یا زرگری؟
افشای مکالمه صوتی «رعنا رحیمپور» مجری وقت «بی بیسی فارسی» با مادرش در جریان ناآرامیهای پاییز سال گذشته و افشاگری او در مورد پشتپرده ضدایرانی و تجزیهطلبانه رسانههای بیگانه در نهایت به جدایی او از بیبی سی یه به عبارتی اخراجش از این شبکه در فروردین امسال انجامید آن هم بعد از حدود ۱۵ سال همکاری.
رحیمپور در این مکالمه از دستور کار حمایت از تجزیهطلبی و عادیسازی آن در ایران از سوی روسای شبکه «ایران اینترنشنال» پرده برداشته بود. رحیمپور در این مکالمه گفته بود که به اینترنشنالیها دستور داده شده به طور ویژه در غائله مناطق مرزی، فقط با لیدرهای احزاب تجزیهطلب مانند «کومله» گفتگو بگیرند و به آنها تریبون بدهند.
پس از افشای این فایل صوتی، نزاعهایی میان بیبی سی و ایران اینترنشنال شکل گرفت. ایران اینترنشنال در مستندی به نام «وکیل مدافع شیطان» رحیمپور را به همکاری با نهادهای امنیتی ایران متهم کرد. در بخشی از مستند گفته شده چطور است که همه خبرنگاران ایران اینترنشنال و سایر رسانههای اپوزیسیون در ایران ممنوعالمعامله هستند، اما رحیمپور چنین مشکلی ندارد؟
رحیمپور بعدها در صفحه خود اعلام کرد که به دنبال شکایت او از ایران اینترنشنال، آفکام (نهاد ناظر بر رسانهها در بریتانیا) به او اطلاع داده که این شبکه مجوز خود در لندن را تحویل داده و به آمریکا منتقل شده است. البته بعدها از سوی برخی منابع مطرح شد که سرمایهگذار سعودی در بستر تحولات جدید سیاسی و دیپلماتیک، این شبکه تلویزیونی را واگذار کرده و اکنون صهیونیستها کاملا در اتاق فرمان مستقر شدهاند.
رحیمپور به دلیل اصرار در افشای ماهیت شبکههای ضدایرانی، بعد از چند ماه تعلیق از کار، به طور کلی کنار گذاشته شد. به این ترتیب مشخص شد افشاگری، درز اطلاعات یا بیمبالاتی در رازداری در مورد پشت پرده رسانههای معاند تحمل نخواهد شد، با کسانی که قواعد نوشته یا نانوشته را رعایت نکنند به طور جدی برخورد میشود و در این زمینه عنصر شهرتِ اهالی ویترین و جنجالهای مربوط به آنان نیز مانعی جدی به حساب نمیآید.
کشو قوسهای مربوط به اخراج «سیما ثابت» مجری ایران اینترنشنال یادآور بیرون افتادن «صادق صبا» از حلقه بیبی سی فارسی در سال ۱۳۹۴ بود؛ مدیر سابق این شبکه که چند سال با حرفوحدیثهای مربوط به تعرض جنسی به مجریان مشهور دست به گریبان بود تا نهایتا راه تحریریه ایران اینترنشنال را در پیش بگیرد
با گذشت چند ماه از این جنجال و افتادن آبها از آسیاب و در حالی که برخی از نامساعد بودن اقلیم سیاسی استودیوهای ضدایرانی ایران اینترنشنال خارج از سرپناه انگلیسی خبر میدادند، اوایل مهرماه «محمود عنایت» مدیر شبکه ایران اینترنشنال در پیامی به مناسبت از سرگیری فعالیتهای این شبکه از ساختمان جدید در لندن گفت: «بریتانیا خانه آزادی بیان است. از سرگیری پخش برنامههای ما از این کشور گواهی بر این است که ما از خبررسانی مستقل و بدون سانسور به مردم ایران چشمپوشی نخواهیم کرد». این شبکه بهمنماه پارسال «تهدیدهای تروریستی» را عامل اسبابکشی از لندن به واشنگتن اعلام کرده بود.
خوب پول میگیرند اما…
شهریور امسال بود که انتشار یک پست در صفحه شخصی یکی از شاخصترین مجریهای شبکه ایران اینترنشنال، بر گمانهها در مورد روابط غیراخلاقی و غیرانسانی در این شبکه صحه گذاشت.
«سیما ثابت» یا همان «زهرا شهرکی» مجری برنامه «چشمانداز» به عنوان یکی از اصلیترین برنامههای سیاسی گفتگو محور این شبکه، در پستی با این توضیح که مجبور شده بین «کار در شرایطی خاص» و «کرامت انسانی» دومی را انتخاب کند، از استعفای خود از این تلویزیون خبر داد.
برخی افراد، فضای مسموم این شبکه و پیشنهادات غیراخلاقی برخی مدیران را دلیلی برای جدایی مجریان زن از این شبکه میدانند؛ مسالهای که فیلم منتشر شده از مکالمه چندی پیشِ «ساناز قاضیزاده» یکی دیگر از کارمندان (خبرنگار و گوینده) این شبکه هم آن را تایید میکند.
قاضیزاده در فیلم این مکالمه تصویری که در دی ماه گذشته منتشر شد، از آزار جنسی مدیران این شبکه و پیشنهادات غیراخلاقی آنان صحبت کرده و میگوید که حقوق خوبی میدهند، ولی فضای شبکه مسموم است.
با توجه به اینکه ساناز خواهر کوچکتر «فرناز قاضیزاده» مجری سرشناس بیبی سی فارسی است، برخی این افشاگری بیسابقه علیه مدیران اینترنشنال را بیارتباط به تهدیدهای ایران اینترنشنال علیه کارمندان بیبی سی نمیدانند. اظهارات قاضیزاده از این جهت نیز اهمیت داشت که از ارتباط مدیران این شبکه با گروهک تروریستی «الاحوازیه» پرده برداشت؛ گروهکی که اهداف ضدمردمی و کارنامه تروریستی آن بر کسی پوشیده نیست.
در فایلی از مکالمه صوتی سیما ثابت که بعدتر منتشر شد، او به رویکرد یکطرفه ایران اینترنشنال اذعان کرد و گفت که این شبکه به کسانی که از مواضع جمهوری اسلامی ایران حرف بزنند تریبون نمیدهد و نمیتوان فقط به کسانی تریبون داد که حرفهای ایران اینترنشنال را بزنند.
ثابت در این مکالمه اظهار داشته بسیاری از استادان دانشگاه در لندن معتقدند که نظام جمهوری اسلامی باید بماند و در شرایط کنونی این حکومت بهترین گزینه برای ایران است و هرچه اتفاقات منطقه جلو میرود این مساله بیشتر اثبات میشود.
او در این مکالمه کارکنان بیبی سی را بعضا کسانی میداند که حتی لیسانس هم ندارند و به عبارتی «همان hello, how are you را با مشکل حرف میزنند» و مخاطبان «گاهی اوقات بیبی سی را خیلی دست بالا میگیرند.»
گفتوگوی منتشر شده میان «پانتهآ مدیری» با مدیر اجرایی سابق ایران اینترنشنال درباره حمله تروریستی اهواز (شهریور ۹۷)، ابعاد جالبی از سیاستهای یک بام و دوهوای این رسانهها را برملا کرد.
در همین ارتباط، «سامان رسولپور» از دیگر مجریانی بود که اخیرا از ایران اینترنشنال حذف شد. او که به ادعای خود یکی از موسسان این شبکه و در تولید برنامههای تجزیهطلبانه به سود گروهکهای تروریستی پیشگام بود، در مردادماه درباره دلیل این تصمیم خود نوشت: امیدوارم {همکاران} بر چالشهای پیش رویشان غلبه کنند؛ چالشهایی که دستکم، من قادر نبودم بر آنها چیره شوم. به ویژه، بعد از تحولات اخیر و البته اخلافنظرهای تازه ظهور یافته بر سر نحوه ادامه کار «چشمانداز با سیما ثابت».
بعد از این قضایا، اظهارات «رضا تقی زاده» تحلیلگر سیاسی شبکههای سلطنتطلب در مصاحبه با یکی از کانالهای مرتبط با این شبکهها قابل تامل بود که با اشاره به همخانگی ثابت با رسولپور بیان داشته «اینها را ساختند و از هیچ چیز، به همه چیز رساندند، اما اینها آبرو باختند، بوقهای خودشان را از دست دادند و تشتشان از بام افتاد و رسوا شدند.»
برای بسیاری، این کشو قوسها یادآور بیرون افتادن «صادق صبا» از حلقه بیبی سی فارسی در سال ۱۳۹۴ بود؛ مدیر سابق این رسانه که چند سال با حرفوحدیثهای مربوط به تعرض جنسی به مجریانی مانند «پونه قدوسی» دست به گریبان بود تا نهایتا راه تحریریه ایران اینترنشنال را در پیش بگیرد.
استانداردهایی که نفس کارگزاران ویترینی را هم میبرد!
در میان نام مجریان جدا شده از ایران اینترنشنال در یک سال گذشته نام «نیلوفر مدیری» یا همان پانتهآ که سابقه همکاری با شبکه «من و تو» را هم دارد به چشم میخورد. دهم شهریورماه، مدیری در توییتی از جدایی خود از این شبکه خبر داد و دلیل آن را تفاوت «عقیده و اندیشه» اش با سیاستهای ایران اینترنشنال عنوان کرد.
ساعاتی پس از انتشار این توییت، سامان رسولپور اعلام کرد که جدایی مدیری از این شبکه نه به خواست خودش، بلکه به دلیل سهلانگاری این مجری و در نتیجه اخراج از سوی کارفرما صورت گرفته است.
در همین حال، گفتوگوی منتشر شده میان پانتهآ مدیری با «راب بینون» مدیر اجرایی وقت شبکه درباره حمله تروریستی اهواز (شهریور ۹۷)، ابعاد جالبی از سیاستهای یک بام و دوهوای این رسانهها را برملا کرد.
با وجود رسواییهای پیاپی در شبکههای فارسیزبان بیگانه، ضربه خوردنِ مرجعیت رسانههای داخلی و اعتماد مخاطبان، زمینه رجوع مردم به رسانههای معاند و از آن مهمتر آسیبپذیریشان از تاکتیکهای روانی آنها را ایجاد کرده است
بینون در این مکالمه در پاسخ به این مساله که بیبی سی به دلیل عدم استفاده از عبارت «اقدام تروریستی» برای اطلاق به حادثه اهواز و استفاده از عبارت «حمله خونین مرگبار» به جای آن مورد انتقاد است، سیاست ایران اینترنشنال در این زمینه را اینگونه تشریح کرد که اگر حمله مشابه در انگلیس یا آمریکا رخ دهد قطعا باید تروریستی نامیده شود، اما، چون مشروعیت حکومت ایران از نگاه ایران اینترنشنال مورد تردید است، نمیتوان از این رویه استفاده کرد!
او در پایان این قانون کلی را برای کارکنانش مطرح کرد که «در هرگونه حملهای علیه حکومت ایران یا عناصر حکومت که نظامیان یا حتی غیرنظامیان را درگیر کند، تنها یک بار گزارش، از رویداد کافی است، چون به این ترتیب مجبور نیستیم آن رویداد را بیش از یک بار نامگذاری کنیم وگرنه به نظر میآید که در حال جهتدهی یا موضعگیری هستیم.»
یک نکته درباره فارسیزبانهای خارجی و رسانههای داخلی
رخدادهای اینچنینی و رسواییهای پیاپی اگرچه اعتبار رسانههای بیگانه نزد مخاطبان فارسیزبان را به ویژه در یک سال گذشته را خدشهدار کرده است، ولی به دلیل برخی عوامل و کاستیهای داخلی، هنوز شمار قابل ملاحظهای از مردم برای کسب اطلاع از اخبار و رویدادهای مرتبط با ایران به این رسانهها مراجعه میکنند؛ از این رو انتقال مرجعیت رسانهای از داخل به خارج کشور موضوعی است که بسیاری درباره آن هشدار میدهند.
ضربه خوردنِ مرجعیت رسانههای داخلی و اعتماد مخاطبان به آنها، زمینه رجوع مردم به رسانههای معاند و از آن مهمتر آسیبپذیریشان مقابل تاکتیکهای روانی آنها را ایجاد کرده است. این مساله از ضرورت توجه رسانههای داخلی و سیاستگذاران رسانهای به خبررسانی دقیق، شفاف و سریع و اعتمادسازی نزد مخاطبان فارسیزبان حکایت دارد؛ مسالهای که سالها است دلسوزان مردم و نظام در مورد آن به ویژه به بزرگترین و جامعترین رسانه کشور یعنی صدا و سیما هشدار میدهند.