امدادگران مجروحان وخیم را زیر شدید ترین بمبارانها به پشت خط میبردند. هر گردانی واحد بهداشت و کمک های اولیه داشت. به جای کمپوت باران دارو میدادند یا به مرکز درمانی اعزامش میکردند. در مناطق گرمسیر آب با تانکر آورده در کوزه ریخته دورش گونی میپیچیدند. اگر هیچکدام نبود قبل شرب میجوشاندند. در حملات بزرگ زمستانی همه رزمندگان قمقمه اب داشتند. کسانی هم بودند که هدایای مردم را بالاکشیده یا رفیق بازی میکردند. معمولا ستاد فرماندهی انبار مواد بود . هر چه جلوتر میرفتید قحطی میشد. حتی پشه بند و محلول ضد پشه هم عادلانه تقسیم نمیشد. در سفرهای راهیان نور کسانی دم از فتح میزنند که سن شان به آن موقع نمیخورد ! نوع گفتار و گریه تصنعی اش کاملا مشخص است برای به رخ کشیدن و کسب امتیازات پشت پرده است. نام این به ظاهر رزمنده چیست ؟ سوابقش را منتشر کنید. سقای کربلا بارها مشابه سازی شده . اینهم نسخه جدیدش !

چطور اراجیف ماهواره ای را که ندیده اید باور میکنید؟ آنها هم میگویند یا نهایتا یک ویدیو تقطیع شده را برای فریب نشان میدهند.

با عرض تاسف شما اینقدر احمق تشریف داری که حقیقت را هم قبول نداری چون بر گوش و چشمت مهر خورده علی رقم اینکه به ظاهر گوش وچشم داری

خودم توی سومار سرباز بودم با گرمای وحشتناک چند روز آب نیاوردن شب موقع نگهبانی دیدم یه شیشه آب (شیشه مربا ) روی کیسه شنهای یه سنگر است تعجب کردم این آب از کجا اومد با تشنگی که داشتم همه رو یه سر خوردم بعد تازه متوجه شدم نفت بوده حتی یه قطره رو نتونستم دوباره بیرون بدم یکماه آروغ نفت می زدم ، دروغ نیست این تازه خاطره خوبشه

.... ولی رزمنده‌ای ما واقعا کربلایی بودن اینکه چیزی نیست وتعجبی هم نداره بدتر از اینها هم داشتیم

خاک بر سرت

یادت باشه گفتار و کردار بی ریای بسیجیان با سن پایین درسی برای بزرگترها بود همیشه، من خودم 15 ساله بودم و خیلی جاها کنار همسنگرانم تا آخر و شهادتشان بودم و...

بی عرضگی خودت رو به بقیه تعمیم نده .... چهارده ساله های اون موقع مرد بودن همون اندازه که تو نامردی

برای کی می خواهید بجنگید یه دفعه رفتیم و ببینید همانهایی که اکثرا پشت جبهه بودن شدند همه کاره