سرویس دیدگاه مشرق- محمدرضا شبانی، کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه دریادداشتی تحلیلی به بررسی طوفان الاقصی پرداخته و نوشت:
۷ اکتبر ۲۰۲۳ را می توان مهر تأییدی بر کارآمدی و اقتدار مقاومت دانست. عملیات طوفان الاقصی در صبح ۱۵ مهر ۱۴۰۲ علاوه بر اینکه حیثیت نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را بر باد داد، قدرت و اراده محور مقاومت و نفوذ گروه های مقاومت فلسطینی را به رخ کسانی کشید که مقاومت در برابر رژیم تا بن دندان مسلح را امری بیهوده و فرسایشی تلقی می کردند اما این عملیات پیچیده و توفنده چنان دشمن را غافلگیر کرد که حتی رسانه های مرجع غربی نتوانستند شوکه شدن اسرائیل و خود را از این زخم کاری پنهان کنند.
جدا از اینکه این عملیات با ویژگی های مهمی از جمله نفوذ به خاک رژیم صهیونیستی، چهار رقمی شدن تلفات، شلیک بیش از ۵ هزار موشک و راکت و ... به مرحله اجرا درآمد، اما چند نکته مهم و قابل تأمل در بطن آن نهفته است؛
۱.عملیات طوفان الاقصی صحنه قدرت را تغییر داد و ایده مقاومت و مبارزه را که در فضای مه آلود عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به محاق رفته بود، جذاب و تازه کرد. فراموش نکنیم هم دولت بحران زده نتانیاهو و هم بایدن خواب آلو برای آینده حیات سیاسی خود نیاز به دستاورد سازی داشتند و از این جهت عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی بهترین گزینه برای تحقق نیرنگ عادی سازی بود که با این عملیات، صحنه تغییر کرد و دیگر الگوسازی شکست خورده از کشورهای مخالف عادی سازی برای بازیگران منطقه و افکار عمومی، موفق و کارساز نخواهد بود.
۲. در ادبیات نظامی و قواعد جنگی، اصل غافلگیری برای طرفین بسیار حساس و مهم است و طوفان الاقصی را می توان برگ برنده مقاومت دانست؛ چرا که بر پایه غافلگیری سیستم اطلاعاتی و نظامی صهیونیسم انجام شد و ضعف سرویسهای جاسوسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در تشخیص تحرکات طرف مقابل را به رخ کشید. مضافا اینکه بسیاری از بازیگران تازه به دوران رسیده منطقه که سودای تجاوز و شیطنت در منطقه را دارند، با تهدیدی که مقاومت روی دیوار اسرائیل نوشت، متوجه شدند که در صورت اصرار بر رویه نامطلوب خود، طعمه ضربات غافلگیرانه ای می شوند که تنها بخشی از آن را در روزهای اخیر در طوفان الاقصی دیدند.
همچنین نفوذ مبارزان حماس در خاک سرزمین اشغالی، علاوه بر اینکه حیثیت نظامی رژیم غاصب اسرائیل را بر باد داد، این ادراک را در ذهن شهرک نشینان و کابینه متوهم اسرائیل ایجاد کرد، که اگر حمله غافلگیرانه حماس این گونه است، پس ضربه سایر اضلاع مقاومت بخصوص جمهوری اسلامی ایران به دشمنان خود چه خواهد بود!
۳. ضربه تاریخی و نظامی وارد شده به صهیونیست ها علاوه بر اینکه رخت عزا بر تن نتانیاهو کرد، جریان ضد ایرانی و اپوزیسیون را نیز به پیله فرو برد. طراحی عملیات های ترور دانشمندان هستهای ایران، خرابکاری در مراکز حساس نظامی و تلاش برای شبکهسازی امنیتی در داخل ایران بخصوص در پاییز ۱۴۰۱ بهصورت کاملاً روشن در اتاق های فکر رژیم صهیونیستی صورت می گرفت و حالا این مرکز فرماندهی نه تنها خطر را بیخ گوش خود احساس می کند، بلکه نمایش ضربه پذیری اسرائیل درس بزرگی برای جریان ضد ایرانی شد که دیگر هم آغوشی با نتانیاهو هم علاج کار آنها نخواهد بود.
۴. رژیم صهیونیستی که قرار بود چتر امن کشورهای خلیج فارس در برابر تهدیدات باشد، حالا خود در برابر تنها یکی از هسته های مقاومت، موش زایید. مهم تر اینکه این عملیات علاوه بر اینکه دست برتر اطلاعاتی و نظامی را به جبهه مقاومت و خصوصا جمهوری اسلامی ایران می دهد، یک شکست تمام عیار برای آمریکا محسوب می شود، چرا که فرضیه آمریکا قبل از طراحی عملیات فرودگاه بغداد و به شهادت رساندن سردار دلها این بود «جمهوری اسلامی جانشینی برای اقتدار، هوش و... قاسم سلیمانی ندارد.» فرضیه باطلی که با عملیات ۷ اکتبر الاقصی فرو ریخت و رژیم صهیونیستی و حامیانش را سنکوب کرد.