به گزارش مشرق، زینب نجیب طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: روزنامه اعتماد نوشت «چرا مردم مانند گذشته از مقاومت فلسطین حمایت نمیکنند؟» این پرسش مبتنی بر یک گزاره خبری است و آن عدمحمایت مردم ایران از مقاومت فلسطین است؛ ادعایی که تنها برگرفته از واکنشهایی است که در فضای مجازی ذیل برخی پستها مشاهده میشود. عجیبتر آنکه پس از اصالت دادن به این واکنشها که هر عقل سلیمی میپذیرد این نحوه از آمارگیری و قضاوت درباره رویکرد یک جامعه درست نیست، اذعان میدارد که دلیل این واکنشها را باید در نوع رفتار دوگانه و متناقض حکمرانی در ایران جستوجو کرد. اعتماد گفته است نمیشود از یکسو کشتار مظلومان و مسلمانان را در نقطه یا نقاطی از جهان محکوم کرد و در همراهی با آنها از توان لجستیک کشور هم مایه گذاشت، اما وقتی مسلمانان در نقطه دیگر به دست حکومت دوست کشته میشوند، سکوت کرد.
این سخنان را در رابطه با روسیه و اوکراین مطرح میکند و در ادامه میگوید، چیزی به نام ظلم خوب و ظلم بد، متجاوز و اشغالگر خوب و بد وجود ندارد؛ ظالم، ظالم است.
در پاسخ باید گفت، این سخنان از دهان کسانی خارج میشود که یا هیچ اطلاعی از جنگ شناختی ندارند یا متأسفانه خود از قربانیان این جنگند. دیکتاتوری رسانه غرب یکی از اصلیترین بسترهای این جنگ شناختی است. او خود تصمیم میگیرد کدام جبهه وسعت اثرگذاری و حق بازی داشته باشد. حال آیا در چنین فضایی میتوان به راحتی حمایت همهجانبه و روزافزون یک ملت بزرگ همچون ایران را در طول تمام سالهای پس از انقلاب نشان داد. آیا در چنین فضای استکباری میتوان به راحتی تولید محتوا کرد و شاهد واکنشهای مثبت هم بود. امروز صهیونیست در فضای حقیقی در مقابل انظار عمومی ظلم کرده و بعد مظلومنمایی میکند، فضای مجازی که دیگر در مشتشان است. آنها به راحتی تولیدات رسانهای را مدیریت میکنند، اما نهفقط در بحث محتوا بلکه در نشاندادن واکنشها و حتی دیدهشدن یا دیدهنشدن انواع آن نقش دارند. پس شما چه بخواهید، چه نخواهید، چه خوشتان بیاید، چه خوشتان نیاید، در معرض اطلاعات غلطی هستید تا محاسبهتان آن شود که آنان میخواهند.
از طرفی، امروز پس از کسب چنین پیروزی بزرگی از سوی جبهه مقاومت، شاهد آنیم که عدهای از رسانهها به جای حمایت، همدردی، طلب کمک برای جبهه مقاومت و حتی تمدید همراهی با آنها، در گوشهای نشستهاند و به تحلیلهای غیرعلمی و غیرمنصفانه بسنده میکنند. آنها به جای اینکه از قدرت رسانهای در جهت به کارگیری حمایتهای خرد و کلان همه جوامع و ملتها استفاده کنند و تمام تمرکزشان را بر تجمیع حمایتها قرار دهند و به نفع ملت مظلوم فلسطین کنشگری کنند، درست برعکس آن، بر طبل ادعاهای پوچ میکوبند و بازوی دشمن را در جابهجایی حقایق قوت میبخشند و با ایجاد شک و تردید، جبهه مقاومت را سست میکنند.
از سوی دیگر به جنگ روسیه و اوکراین اشاره کردند و معتقدند جمهوری اسلامی در برابر ظلم به مسلمانان در نقطه دیگری، توسط حکومت دوست منفعل بودهاست. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب از موضع ثابت ایران که برگرفته از آموزههای اسلامی و انقلابی و رویکرد انساندوستانه است، سخن گفتند و فرمودند: «ما با جنگ و تخریب در هر جای دنیا مخالفیم، این حرف ثابت ماست، ما با کشتهشدن مردم، با تخریب زیربناهای ملتها مخالفیم.» ایشان در ادامه تأکید کردند که: «ما در اوکراین طرفدار توقف و خاتمه جنگ هستیم.»
ضمن اینکه آیا جنگ در اوکراین که دارای حکومت، دولت و رئیسجمهوری مستقل است، محاصره نشده و از حمایتهای غرب هم با تمام تجهیزات برخوردار است، اما حمایت مردم خود را به دلیل نداشتن مقبولیت ندارد، با جنگ اسرائیل علیه فلسطین که سرزمینشان را اشغال کردهاند، سالها آنها را محاصره کرده و در اوج مظلومیت کشتهاند، به خاک و خون کشیدهاند یا بیخانمان کردهاند، قابلقیاس است؟ اصلاً ریشه جنگ در اوکراین بحرانسازی امریکاست، اما ریشه جنگ در سرزمینهای اشغالی نابودی ملت مظلوم فلسطین است اینها هرگز قابلقیاس نیست. با تمام این تفاسیر آیا هرگز جمهوری اسلامی از جنگ علیه اوکراین حمایت کرد؟
نکته پایانی اینکه امروز نیز در همان فضای مجازی که بستر آگاهی شما را فراهم کردهاست، رسانهها و مقامات اسرائیلی و غربی، اینطور القا میکنند که ایران یکی از طراحان اصلی عملیات طوفانالاقصی علیه اسرائیل است، این در حالی است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «حامیان رژیم و بعضی از افراد خود رژیم غاصب، یاوهگوییهایی در این دو، سه روز کردهاند و ادامه دارد، از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرفی میکنند؛ اشتباه میکنند. البته ما از فلسطین دفاع میکنیم... ما به آنها افتخار میکنیم. اما آنهایی که میگویند «کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است» ملت فلسطین را نشناختهاند.»
آری برخی اغلب اهل محاسبه غلطند و به همین دلیل نتانیاهو مدتی پیش اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران دانست.