به گزارش مشرق، مدتی است که بیشتر اسم بازی «مافیا» به گوش میرسد. تقریباً ۴ سال پیش یکی از شبکههای تلویزیونی برنامهٔ «شهروند و مافیا» را با حضور چند سلبریتی روی آنتن برد و نام این بازی را بیشتر سر زبانها انداخت. بعد از آن شبکههای نمایش داخلی هم به میدان آمدند و تمهای مختلفی از برنامه ساختند. با «احسان رحمانیان» عضو هیئت عامل اسباببازی ایران و عضو تولیدکنندگان این صنف به گفتوگو نشستیم تا کمی دربارهٔ بازی مافیا برایمان بگوید.
بازی ابزار تربیت و پرورش، نه صرفاً سرگرمی
اسلام بازی را از چندین جنبه برای فرد و در تربیت او مهم میداند: ۱. تربیت جسمانی (افزایش قدرت بدنی، ورزیدگی و توانمندی)؛ ۲. تربیت عقلانی (افزایش قدرت تشخیص، ارزیابی و قضاوت)؛ ۳. تربیت عاطفی (برای ایجاد شخصیتی قوی و سالم)؛ ۴. تربیت اخلاقی (آموزش صفات پسندیدهٔ اخلاقی و اجتماعی و آشنایی با راه و رسم زندگی)؛ ۵. تربیت اجتماعی (آموزش همکاری، مبارزه و نظام و انتظام زندگی، مقید بودن به برنامهٔ زمانبندیشده و دقت عمل).
حالا تصور کنید در یک بازی با تمام اثر و اهمیتی که گفتیم، به جای پرورش اخلاقیات و رفتارهای پسندیده برای یک زندگی سالم، فرد را ترغیب کنیم به اینکه حرفهایتر دروغ بگوید و لو نرود! این بازی چه اثراتی بر آینده و روابط فردی و اجتماعی فرد خواهد گذاشت؟ آیا به این نکته فکر کردهایم؟
به راستی بازی مافیا چه دردی از جوان ما دوا میکند؟
مافیا و پرورش مهارت دروغگویی
چندی پیش «حسین مهری» بازیگری که در دو مجموعهٔ بازی مافیا در شبکهٔ نمایش خانگی حضور داشت، در صفحهٔ اینستاگرام خود از این برنامهها خداحافظی کرد. او که این فضاها را مناسب خود نمیدانست، گفت: «به عقیدهٔ من این بازی با یک سیاست نادرست وارد کشور شده؛ بازیای که تفرقهانداز است و مهارت دروغ گفتن را در افراد رشد میدهد.».
پیش از مهری، «جهانگیر الماسی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز از ترویج این بازی انتقاد کرده بود: «بازی مافیا چه دردی از جوان ما درمان میکند؟ با این برنامه دارند به ظواهر و چهره و قیافه اصالت میبخشند. این بازی همهاش کلاهبرداری و دروغ و کلک و نیرنگ است. همهٔ اینها به مرور وارد عرصههای اجتماعی و سیاسی ما شده.». به گفتهٔ الماسی از دهها سال پیش بازیگران بعد از اتمام کار سر صحنه میماندهاند و ساعتها مافیا بازی میکردهاند.
با چه توجیهی مافیا به تلویزیون رفت؟
بازی مافیا را یک بازیساز روس طراحی کرده است. این بازی تم ایتالیایی-مافیایی دارد. به خاطر جذابیتش، صداوسیمای ما هم برایش برنامهسازی کرد که با یک عده سلبریتی در بهترین ساعت روز در شبکهٔ نسیم پخش میشد. رحمانیان در بیان مضرات این بازی میگوید: «مافیا شارلاتانسیم و دروغگویی، و از طرف دیگر بیحیایی و پردهدری را ترویج میکند. چون در این بازی اغلب موقع اثبات خود، احترام بزرگترها خدشهدار میشود. ضمناً دروغپردازی را در ضمیر ناخودآگاه افراد جا میاندازد. این بازی هیچ چیز مثبتی ندارد. چرا صداوسیما یک اتاق فکر ندارد که تعیین کنند کدام بازیها برای انتشار از تلویزیون مناسبند و آیا با فرهنگ و تیپ شخصیت ایرانیها همخوانی دارند یا نه؟».
بازیها با چه استانداردی وارد کشور میشوند؟
به تازگی یک بازی کارتی به نام «شبپرهٔ متقلب» در کافهگیمها مطرح شده که به شدت مورد استقبال جوانان قرار گرفته. این بازی ۳ قانون جالب دارد که کل بازی را پیش میبرد: ۱. افراد بتوانند کارتهای همدیگر را بدزدند؛ ۲. بتوانند دروغ بگویند؛ ۳. بتوانند تقلب کنند.
حجم وسیعی از این بازیها در حال ورود به کشور هستند و اثرشان را در ضمیر ناخودآگاه فرد میگذارند. جالب است بدانید آلمان در مسابقات مافیا جایزه گرفته. اما با این حال ترویج این بازی در آلمان ممنوع است. چون آلمان به شدت در مورد بازیهایش سختگیر است و استانداردهای سختگیرانهای را برای بازیها در نظر میگیرد. در حالی که به گفتهٔ رحمانیان «در کشور ما عملاً هیچ ارگانی هیچ استانداردی روی بازیها لحاظ نمیکند. کانون پرورش فکری کودکان هم که باید بازوی اجرایی در ماجرای بازیها باشد، تبدیل به یک ارگان تجاری شده که صرفاً لیبل میفروشد.».
نمونهای از عروسکهایی با ظاهر نامتعارف
وقتی قانون نباشد، سلیقه حاکم میشود
رحمانیان میگوید: «وقتی واردات اسباببازی آزاد بود، سازمان استاندارد و کانون پرورش فکری بر اسباببازیها نظارت میکردند و اگر یک محصول از فیلتر اینها رد نمیشد، گمرک به ما اجازهٔ واردات نمیداد. سال ۱۳۹۳ یک آدمآهنی وارد کردم که با صدای خیلی ضعیفی میگفت «Fire» (آتش) و آهنگ خیلی ضعیفی هم پخش میکرد. کانون، آن را رد کرد و گفت برای بچهها ضرر دارد. ولی الان متأسفانه در تهران عروسک باربی و عروسکهای شیطانپرستی با لباسهای بسیار ناهنجار و نامتعارف تولید میشود که هیچ همخوانی با فرهنگ و اعتقادات ما ندارد. نظارتی هم بر این امر وجود ندارد. اصلاً قانونی وجود ندارد. این موارد تناقضات بزرگ این حوزه هستند.».
منچ یک بازی فردمحور است که به کودک میگوید: «فقط به فکر خودت باش!»
«منچ» این نوستالژی ویرانگر!
بسیاری از بازیهای فکری اثرات منفی بر جامعه دارند و میتوانند به صورت هدفمند جامعه را به سمت و سویی که میخواهند ببرند. رحمانیان با بیان این نکته بازی منچ را مثال میزند که آلمان ۸۸ سال پیش به ایران وارد کرد: «منچ یک بازی فردمحور است و جامعه را به سمت فردمحوری میبرد. با این تاکتیک که حریف را با خودخواهی کامل بزنید تا خانههای خودتان را پر کنید. منچ این گزاره را در ضمیر ناخودآگاه فرد مینشاند که «فقط به فکر خودت باش!». افراد با این انگارهٔ ذهنی وقتی بزرگ میشوند، ممکن است در صف مرغ و گوشت هم همدیگر را بزنند. این طور نیست که ما به عنوان ایرانی بیفرهنگ باشیم. بلکه خودمان به دست خودمان چیزهایی برای بچههایمان ساختهایم که به تدریج نتایجش را میبینیم. این اقدامات فرهنگی در ضمیر ناخودآگاه بچههای ما اثر میگذارد. در نوجوانی و جوانی دیگر نمیتوان تغییر آنچنانی در آن ایجاد کرد، با مشاوره درمانش کرد یا با کتابهای دینی به آن جهت داد.».
بازیسازان ایرانی مشغول کارند و مسئولان مشغول کملطفی!
مسئولان از بازیهای فاخر داخلی حمایت کنند
در مقابل تمام بازیهای ویرانگری که در حال حاضر وجود دارند، بازیهای جذاب و در عین حال آموزنده و سازندهای طراحی و ساخته شده که در سایهٔ کملطفی مسئولان کمتر دیده میشوند. مثلاً به جای بازی مونوپولی، بازیسازان ایرانی بازی «مونوپولی۱۴۰۰» را ساختهاند که مفاهیم و ارزشهای پولیِ ایرانی و اسلامی را تفهیم میکند، مثل قرض، وام مضاربه، وام قرضالحسنه و...؛ در این بازی وقتی بچهها ربا میگیرند، در دور سوم بازی قطعاً میبازند. ولی در بازی مونوپولی اصلی، قرضدادن ممنوع است. با این حال این بازی به راحتی در ایران فروخته میشود.
رحمانیان در پایان میگوید: «از سال ۱۳۹۷ تولیدات اسباببازی بهصورت قارچگونه افزایش یافته، چون وارداتش ممنوع یا محدود شده. اما هیچ قانون، نظارت یا ممنوعیتی در تولید اسباببازی وجود ندارد. مسئولین در حرف از تولیدات ما استقبال میکنند، ولی اینکه کاری بکنند و قانونی بنویسند مهم است. خوراک بچهها و نسلهای بعدی ما نباید بدون قانون باشد. سلبی هم نمیشود عمل کرد. اگر بگوییم نباید فلان اسباببازی را تولید کنید، شاید دهها هزار نفر در ایران بیکار شوند. باید هیئتی از صنف و متخصصان دانشگاهی مرتبط، به تولیدات اسباببازی جهت بدهند.».