به گزارش مشرق، سالار نامدار، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود، تحلیلی برای گزارش جدید مرکز ویلسون ارائه کرده است:
«روبین رایت» در مطلبی که توسط مرکز ویلسون منتشر شده به پنج خطر جهانی ناشی از جنگ غزه پرداخته است. او جنگ جاری اسرائیل علیه غزه را به لحاظ مقیاس به درگیری کشوری به اندازه «نیوجرسی» با قلمرویی به اندازه «فیلادلفیا» تشبیه می کند که پیامدهای آن بسیار بزرگتر و در مقیاس جهانی مطرح هستند.
پیامد اقتصادی
مطابق با گزارش ۳۰ اکتبر بانک جهانی، جنگ اسرائیل علیه غزه می تواند به یک شوک اقتصادی در سطح جهانی منجر شود. تحت تاثیر این شوک قیمت نفت احتمال دارد تا ۱۵۰ دلار نیز افزایش یابد. این سناریو در صورتی تحقق پیدا می کند که همانند جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳، اوپک اقدام هماهنگی را به منظور تحریم اسرائیل و ایالات متحده انجام دهد.
آسیب پذیری نظامی
حجم تسلیحات و نیرویی که ایالات متحده از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه در منطقه مستقر کرده و مطابق با برخی از گزارش ها بالغ بر بیش از ۱۵۰ هواپیمای جنگی، مقادیر بسیار زیادی موشک و بیش از 2 هزار نیروی آماده می شود، بیش و پیش از هر چیز اهداف نظامی محسوب می شوند که در موقع لزوم می توانند مورد هدف قرار گیرند. مطابق با گزارش های رسمی حدود ۲۵۰۰ نیروی نظامی آمریکایی در پایگاه های این کشور در عراق و بالغ بر ۹۰۰ نیرو نیز در سوریه مستقر هستند. گسترش جنگ اسرائیل علیه غزه نیروهای آمریکایی در منطقه را با خطر مواجه می کند.
تغییر در آرایش سیاسی
جنگ اسرائیل علیه غزه به ویژه در صورت طولانی شدن این ظرفیت را دارد که موجب تغییر در آرایش سیاسی در سطح جهانی شود. این تغییر به ضرر اسرائیل بوده و موجب می شود نیروهای ضداسرائیلی برجسته شده و طرفداران زیادی را به خود جذب کنند. روبین رایت در تایید این گزاره به تجمع حامیان فلسطین روز ۳۱ اکتبر مقابل کنگره ایالات متحده که موجب اختلال در جلسه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه شد اشاره می کند و می نویسد: «این ایده که دیپلماسی می تواند خاورمیانه متفاوتی را از طریق توافق ابراهیم و ارتباط جدید بین اسرائیل و دشمنان دیرینه عرب ترسیم کرده و منسجم کند، اکنون حداقل در میان خشم عمومی با موانع بزرگی مواجه است».
چالش های جدید راهبردی
روبین رایت ادعا می کند یکی از برندگان جنگ جاری اسرائیل علیه غزه، «چین» است. برای بیش از دو سال ایالات متحده تعهد تمام عیاری را به حمایت از اوکراین در برابر روسیه از خود نشان داده و اکنون با مورد مشابهی در مورد اسرائیل مواجه شده است. این مشغولیت های راهبردی در حالی است که اساساً چین با چنین چالش های راهبردی مواجه نیست و به آن اجازه می دهد تا در سایه با تقویت توان نظامی و اقتصادی خود بپردازد. علاوه بر این طی سالهای گذشته چین پیوندهای عمیقی با کشورهای در حال توسعه جنوب که عمدتاً حامی فلسطین هستند ایجاد کرده است. در این چارچوب موضوع فلسطین می تواند به عنوان ابزاری برای کسب حمایت این کشورها از «رهبری چین» مورد بهره برداری قرار گیرد.
چالش گروه های شبه نظامی
در نهایت، جنگ اسرائیل علیه غزه چالش شبهنظامیانی که به اندازه کشورهایی که ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی رسمی دارند، مسلح، یا آموزشدیده نیستند را پیش روی ایالات متحده قرار می دهد. در حالی که بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۳ اسرائیل چهار جنگ کلاسیک داشته است، طی بیش از ۵۰ سال گذشته تماما با گروه های شبه نظامی (محور مقاومت) جنگیده است. ایالات متحده نیز با چالش دردناک مشابهی مواجه است. نکته قابل توجه این است که موازنه قدرت بین ارتش های کلاسیک و گروه های شبه نظامی- یا ارتش های بزرگ و کوچک - دیگر لزوماً یک الگوریتم قابل محاسبه بر اساس تعداد سلاح ها و افراد نیست.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.