به گزارش مشرق، بامداد جمعه ۶ آبان، بهدنبال خبر قتل پسر جوانی در یکی از بیمارستانهای پایتخت، بازپرس موسی رضازاده دستور تحقیقات و رازگشایی از این جنایت را صادر کرد. در نخستین گام مشخص شد پسر جوان به نام امیر درجریان درگیری با پسر موتورسواری جانش را با ضربه چاقو از دست داده است.
دختر جوانی که همراه مقتول در صحنه جنایت بود در تحقیقات گفت: به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم معتاد شدم. چند ماه قبل با امیر آشنا شدم و از او مواد میخریدم. کم کم با هم دوست شدیم. اما من گاهی از پسری به نام سهیل هم مواد میخریدم و وقتی امیر متوجه شد با هم اختلاف پیدا کردیم. شب حادثه با امیر بودم و سر همین مسأله دوباره باهم دعوایمان شد. من هم به حالت قهر به سمت دیگر خیابان رفتم و ایستادم اما ناگهان دو پسر جوان که کلاه کاسکت بر سر داشتند، با موتورسیکلت به سمت امیر که او نیز سوار موتور بود، آمدند. آنها به بهانه خرید موتورسیکلتی که امیر سوارش بود به ما نزدیک شدند اما بعد دعوا شد و با چاقو امیر را زدند و فرار کردند. من فکر میکنم این دو نفر از طرف سهیل اجیر شده بودند.
خالکوبی پروانه
کارآگاهان به سراغ سهیل رفتند. اما مرد جوان، منکر جنایت بود و در بررسیهای پلیسی نیز مشخص شد که سهیل در این جنایت نقشی نداشته است. بدین ترتیب این شاخه از تحقیقات با بنبست مواجه شد.
از سویی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت پرداختند. باتوجه به اینکه زمان درگیری شب بود، تصویر متهمان چندان واضح نبود اما آنچه که نظر افسر پرونده را به خود جلب کرد، خالکوبی پروانهای بود که روی گردن یکی از ضاربان دیده میشد.
شناسایی در زندان
تصویر بهدست آمده از متهم فراری به دختر جوان نشان داده شد و او با دیدن خالکوبی پروانه، هویت قاتل را برملا کرد و گفت: در محله مان پسری به نام حامد است، که از اراذل و اوباش منطقه است و بارها به خاطر زورگیری و سرقت بازداشت شده است. خالکوبی روی گردن حامد با خالکوبی روی گردن متهم یکی است. حامد یک بار با آب و تاب از خالکوبی روی گردنش حرف میزد و میگفت این مدل خالکوبی پروانه در ایران وجود ندارد.
با اطلاعاتی که وی در اختیار تیم جنایی قرار داد، کارآگاهان به سراغ حامد رفتند. اما تحقیقات میدانی حکایت از آن داشت که حامد به اتهام سرقت بازداشت شده و در زندان به سر میبرد. با مشخص شدن این موضوع، به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، پسر جوان از زندان به اداره آگاهی منتقل شد. حامد در تحقیقات اولیه، به قتل ناخواسته اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
۲۶ سال دارد و ۱۲ بار به اتهام زورگیری، مواد مخدر و انواع سرقت به زندان افتاده است.
چه شد که تصمیم به قتل گرفتی؟
اصلاً نمیخواستم کسی را بکشم. فکرش را هم نمیکردم که امیر مردهباشد. با خودم گفتم یک ضربه چاقو خورده و چند روز در بیمارستان بستری و بعد هم مرخص میشود.
با همدستم در حال عبور از خیابان بودیم که امیر را دیدم در حال دعوا با دختر جوانی بود چون چهرهاش مثل خلافکارها بود با خودم گفتم احتمالاً موتور زیر پایش هم سرقتی است. با این تصور به سمت او رفتیم. من خودم سارقم میخواستم موتورش را به نحوی از چنگش دربیاورم اما امیر گفت موتور برای خودش است و سر همین مسأله باهم دعوایمان شد.
همیشه با خودت چاقو حمل میکنی؟
چون خلاف میکنم گاهی اوقات با خودم چاقو حمل میکنم که اگر موقع سرقت گیر افتادم بتوانم فرار کنم.
چرا چنین خالکوبیای روی گردنت زدی؟
چند وقت قبل یک سریال دیدم و به عشق بازیگر آن سریال نقش این پروانه خاص را روی گردنم خالکوبی کردم.
چطور دستگیر شدی؟
دو روز بعد از درگیری با آن پسر یک موتورسیکلت را که کنار خیابان پارک شده بود سرقت کردم، با موتورسیکلت سرقتی در خیابان در حال حرکت بودم که پلیس به من شک کرد و با استعلام شماره پلاک مشخص شد سرقتی است و بازداشت شدم. دو روز بعد از جنایت هم در زندان بودم و حتی اگر میخواستم هم نمیتوانستم به محل درگیری برگردم.