به گزارش مشرق، جعفرعلیاننژادی یادداشتی را با عنوان ورزش قهرمانی ایرانی در کانال خود در ایتا منتشر کرد که اشاره ای به دیدار رهبر انقلاب با برخی از ورزشکاران دارد:
بیان رهبری در دیدار با ورزشکاران قهرمان، میتواند مقدمهای برای طرح ایده «ورزش قهرمانی ایرانی» باشد. نگارنده در این یادداشت میخواهد با بهرهگیری از روح این بیان و فرازهای از آن، تلاشی برای صورتبندی ایده «ورزش قهرمانی ایرانی» صورت دهد.
در ورزش قهرمانی تنها برنده و بازنده نداریم. به بیان بهتر نمیتوان ورزش قهرمانی را با منطق برد و باخت تعریف کرد. ورزش قهرمانی از آن دست مقولههایی است که در آن هم برنده داریم، هم «برندهتر»، هم بازنده داریم هم «بازندهتر».
مفهوم بازی جوانمردانه و تبلیغ گسترده آن در سطح جهانی به همین دلیل است. بین برندهای که رقابتی را جوانمردانه پیروز شود با برندهای که همان رقابت را بدون رعایت اصول جوانمردی پیروز شود، حتما تفاوت وجود دارد.
برد در زمین وقتی تکمیل میشود که به برد در باور هواداران دو تیم تبدیل شود. همین موضوع برای یک بازنده سرافراز صدق میکند. برد و باخت طبیعت رقابت است، اما تیمی در باور تماشاگران برنده واقعی خواهد بود که هم تمام توانش را خرج کند، هم اصول جوانمردی را رعایت نماید.
اما چه چیزی میتواند، هم بدن ورزشکار را آن چنان آماده نگاه دارد که در میدان رقابت، تمام توان و غیرتش را خرج کند و هم ذهن او را آن چنان قوی و آسیب ناپذیر نگاه دارد که در زمین بازی و خارج از آن، احساسی، عصبانی و خشن نشود؟
چه ضمانتی وجود دارد که یک ورزشکار با وجود ممارست، تمرین و آمادگی جسمانی، تمام توانش را در زمین بازی خرج کند، یا با شکست احتمالی و عقبافتادن، احساسی و عصبانی نشود؟ از نظر نگارنده، ورزشکار با «بدن بیدار و ذهن برنده»، میتواند در زمین بازی و بیرون آن «برندهتر» باشد.
داشتن بدن بیدار و ذهن برنده، بستگی به انگیزه بالای ورزشکار دارد، اینکه بعد از عقب افتادن در امتیازات یا گل خوردن، انگیزهاش کم نشود، خود را نبازد، احساسی و عصبانی نشود و با همان توان و نیرو ادامه دهد. با این نمایش حتی اگر ورزشکار رقابت را واگذار کند، بازندهای سرافراز است نه بازندهتر.
ورزشکار بازندهتر، کسی است که نتواند انگیزهاش را بازیابد یا آن را حفظ کند، ناامید شود و تلاشی برای بازگشت نکند و با خشونت و عصبانیت بخواهد عقب افتادگیاش را جبران کند. چنین انگیزه ای و قدرتی ، بستگی به استحکام شخصیت ورزشکار دارد.
شخصیت مستحکم و مقاوم، از باور قوی و ایمان پر شور حاصل میشود. مایه باور و ایمان قوی نیز ارزشهای یک ورزشکار است. تشخص یک ورزشکار به باور عمیق او مربوط میشود. از همین جا منطق تاکید رهبری روی حاشیههای ارزشی یک ورزشکار معلوم میشود.
ارزشمداری در کنار تاثیر مستقیم روی استحکام شخصیت ورزشکار و حفظ انگیزه و اراده او حین رقابت برای رعایت بازی غیرتی و جوانمردانه، تشخّص ورزشکار ایرانی و هویت ملی او را در مقابل چشک میلیون ها تماشاگر نشان می دهد و ثبت میکند.
در واقع ورزشکار ایرانی با نمایش ارزشها در زمین و بیرون آن، یعنی صحنههایی نظیر شکرکردن ، سجده رفتن، با حجاب روی سکو رفتن، دست ندادن با نامحرم حین اهدای مدال و عدم رقابت با ورزشکاران رژیم اشغالگر، دلیل پیروزی خود را و تفاوت منطق خود را به مردم جهان نشان می دهند. همان دلیلی که به ما میگوید کدام ورزشکار یا تیم «برندهتر» است و کدام «بازندهتر».
در مضمون بیان رهبری، ورزش قهرمانی ایرانی، بخشی از قدرت ملی است، قدرتی که نشان میدهد داشتن بدن بیدار و ذهن برنده، به حفظ انگیزه بستگی دارد و حفظ انگیزه ناشی از شخصیت مستحکم است.
ورزش قهرمانی، شخصیت محکم ملی را نمایش می دهد، روحیه ملی را افزایش می دهد. ایران قوی به ورزش قوی نیاز دارد، زیرا شخصیت مقاوم مردم را نمایندگی میکند و موجب امتنان و افتخار او میشود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.