به گزارش مشرق، پایگاه خبری العهد در مقالهای به بررسی رویکردهای جنگ غزه و گزینههای فراروی رژیم صهیونیستی در پی استمرار این جنگ پرداخت و نوشت که پیگیری تحولات جنگی در ابعاد نظامی و میدانی این گونه نشان میدهد که انگیزهای برای توقف جنگ و ویرانی و جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه وجود ندارد. در طرف مقابل نیز مقاومت فلسطین به دنبال تسلیم شدن یا عقبنشینی از اهداف خود بعد از تمامی این جانفشانیها نیست. با این وجود به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی در تمامی ابعاد با فشار گسترده مواجه بوده و دچار فرسایش شده است. این ابعاد عبارتند از:
ابعاد میدانی و نظامی
ارتش رژیم صهیونیستی در شمال نوار غزه از تحقق کوچکترین دستاورد ملموس برای خود که بتواند به صورت حتی نسبی یا معقول اهداف عملیاتی آن را محقق شده تلقی کند، ناکام مانده است. از جمله این دستاوردها میتوانست تخریب زیرساختهای حماس یا آزادی اسرای اسرائیلی بدون تبادل و در جریان عملیات نظامی یا افزایش فشار بر حماس باشد. این در حالی است که ارتش رژیم صهیونیستی در عملیات زمینی خود با پاتکهای گستردهای مواجه شده و روز به روز تلفات و خسارات آن و تخریب تجهیزات زرهی ارتش به صورت کلی یا جزئی و از طریق حمله با بمبهای ضد نفر یا ضد زره و خمپاره و راکت افزایش پیدا میکند.
افزایش روزافزون تلفات صهیونیستها نشان میدهد که آنها دیگر مانند گذشته قادر به مخفی کردن آمار تلفات خود نیستند و نمیتوانند پیامدهای دردناک این تلفات و تاثیرات آن بر جامعه وحشت زده صهیونیستی در نتیجه طوفان الاقصی را مهار کنند.
از سوی دیگر در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی به معنای کامل در شمال نوار غزه در لاک دفاعی فرو رفته بود، مجبور شد جبهه نظامی جدیدی به سمت خانیونس باز کند تا شاید از این طریق بتواند دستاورد مشخصی را محقق کرده یا گریز گاهی از منظر تبلیغات رسانهای برای فرار از بحران کنونی محقق کند. نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی تلاش کردند از فضای باز شمال خان یونس برای پیشروی استفاده کنند، اما حمله به نیروهای صهیونیستی در این عملیات شدت بیشتری به خود گرفته و یگانهای ارتش بیش از پیش در کمین نیروهای مقاومت گرفتار میشوند. لذا رژیم صهیونیستی مجبور است بیش از گذشته به تلفات نظامیان خود اذعان کند. علاوه بر اینکه خسارتهای دشمن در شمال غزه به ویژه در منطقه الشجاعیه و جبالیا نیز متوقف نشده است.
ابعاد سیاسی و داخلی
بر اساس این گزارش در این زمینه دو محور وجود دارد که در سایه ادامه جنگ نامتوازن و شکست خورده در غزه به اهرم فشار بر حاکمیت رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. این محورها عبارتند از:
پرونده اسرا
در شرایطی که تمامی ارزیابیها نشان میدهد اقدامات نظامی و امنیتی دشمن نمیتواند هدف رژیم صهیونیستی از آزادی باقیمانده اسرا که بیشتر آنها نظامی یا جزو نیروهای ذخیره هستند را محقق کند، موج حملات شدید خانواده این اسرا ضد کابینه و ارتش رژیم صهیونیستی به شکل بیسابقهای افزایش پیدا کرده است. این روند همانند غلت زدن یک گلوله برفی رو به افزایش است و ممکن است یک انفجار سیاسی و اجتماعی ایجاد میکند که کابینه نتانیاهو قادر به مهار آن نخواهد بود.
اختلاف سردمداران نظامی و سیاسی
العهد می افزاید که در شرایطی که حاکمیت صهیونیستها در اوضاع جنگی کنونی نیازمند بیشترین حد از همبستگی هستند، و حتی باید اختلافات سیاسی یا حزبی را کنار بگذارند، سران صهیونیست در حال حاضر با اختلافات عمیق و بیسابقهای مواجه هستند، اتهامزنیهای متقابل بین بنیامین نتانیاهو و یواف گالانت وزیر جنگ این رژیم همچنان رو به گسترش دارد و مسئولان سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی و فرماندهان ارتش و وزرا نیز هر کدام دیگری را مسئول شکست در جنگ غزه یا عملیات طوفان الاقصی معرفی میکنند.
اضافه شدن شکستهای میدانی و تلفات بی سابقه ارتش رژیم صهیونیستی به اختلافات سیاسی و داخلی باعث ایجاد هرج و مرج و فقدان توازن داخلی و ناتوانی در حل پرونده اسرا شده است، علاوه بر اینکه فشار افکار عمومی جهان به علت جنایتهای ضد انسانی و نسلکشی رژیم صهیونیستی در جنگ غزه رو به گسترش دارد و حتی دولتهایی که پیش از این حامی تل آویو بودند نیز نمیتوانند موضع بیطرف یا بیتوجه اتخاذ کنند. در همین راستا سازمانهایی نظیر دیدهبان حقوق بشر و سازمان عفو بینالملل مجبور شدند اقدامات صهیونیستها در نسلکشی در غزه یا حملات رژیم صهیونیستی ضد روزنامهنگاران را محکوم کرده و آن را جنایتهای جنگی توصیف کنند.
در نتیجه اوضاع خسارت باری که رژیم صهیونیستی در عرصه میدانی و نظامی و سیاسی و داخلی بینالمللی با آن مواجه است، دیگر نمیتواند در ادامه خود بزرگ بینیهایش به مسیر جنایتکارانه خود ادامه دهد و هرگونه تاخیر در درک این واقعیت، تاثیرات این خسارتها را بیشتر خواهد کرد. همزمان با انسداد افق نظامی فراروی رژیم صهیونیستی و افزایش فشارها بر این رژیم، به نظر میرسد که این فشارها بیشتر از قدرت تحمل تل آویو است و آنها باید غیر از گزینه زور و نظامی به دنبال راهکار دیگری برای آزادی اسرای خود باشند.