به گزارش مشرق، چند روز قبل راننده تاکسی اینترنتی در تماس با پلیس از سرقت خودرواش خبر داد.
او در تحقیقات پلیسی گفت: مدتی است که با خودروام مسافر جابهجا میکنم و ساعاتی قبل مرد جوانی درخواست خودرو داد.
من هم قبول کردم؛ دو نفر مسافر سوار شدند و مقصد تهرانپارس بود. هنوز به مقصد نرسیده بودیم که ناگهان یکی از آنها چاقویی را از پشت سر روی گلویم قرار داد از ترس خودرو را نگه داشتم و آنها با تهدید چاقو، من را از خودرو بیرون انداخته و ماشین را به سرقت بردند.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در تحقیقات اولیه شماره پلاک خودرو پژو ۲۰۶ سرقتی به واحدهای گشت پلیس اعلام شد. چند روزی از سرقت خودرو گذشته بود که مأموران گشت پلیس در خیابان خزانه، با خودرو پژویی مواجه شدند که حرکات راننده مشکوک بهنظر میرسید.
با استعلام شماره پلاک، مشخص شد که سابقه سرقت آن به پلیس گزارش شده است. بدین ترتیب مأموران وارد عمل شده و راننده خودرو را بازداشت کردند. مهران، متهم بازداشتشده در تحقیقات اولیه به سرقت خودرو با همدستی پسر جوانی به نام شهاب اعتراف کرد.
با اعتراف مرد جوان، همدستش نیز بازداشت شد و به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرارگرفت.
سرقت به دلیل پرداخت مهریه
مهران، ۲۳ سال دارد و بهتازگی ۲۰۰ میلیون تومان به همسرش پرداخت کرده تا او را راضی کند از مهریه ۳۱۳ سکهایاش چشمپوشی کند اما همین بدهی بهدلیل پرداخت مهریه و هزینه موادمخدر، او را وارد مسیری کرد که به زندان ختم شد.
سابقه داری؟
نه اما همدستم چند سال قبل به دلیل درگیری یک هفته به زندان افتاده و با رضایت شاکی آزاد شده است.
چطور با همدستت آشنا شدی؟
برای ترکاعتیاد به کمپ رفته بودم، مدتهاست که مواد میکشم و هربار تصمیم به ترک میگیرم به کمپ ترک اعتیاد میروم. اینبار هم ۳ ماه بود که در کمپ بستری بودم و همدستم ۴۰ روزی بود که به آنجا آمده بود. مدتی که در کمپ بودم با شهاب آشنا شدم و چند روز بعد از ترخیص از کمپ همدیگر را دیدیم.
ایده سرقت از طرف کی بود؟
وقتی از کمپ برگشتیم هر دو دوباره مواد مصرف میکردیم برای هزینه مواد هم نیاز به پول داشتیم. به آدمهای معتاد کسی کار نمیدهد. اگر هم کار گیرمان بیاید، نمیتوانیم آن را انجام دهیم. به هر حال ما نیاز به پول داشتیم به شهاب گفتم، بیا دزدی کنیم. من برای پرداخت مهریه ۳۱۳ سکهای همسرم مجبور شدم ۲۰۰ میلیون تومان به او بدهم.۲۰۰ میلیون تومان آن را با قرض تهیه کرده بودم و باید بدهیهایم را پرداخت میکردم. اینطور شد که ایده سرقت به ذهنم رسید.
چرا سرقت خودرو؟
قیمت خودرو روز به روز بالا میرود و لوازم یدکی آن هم همینطور. گفتم سرقت خودرو کار سختی نیست.
شگردتان برای سرقت چه بود؟
یک سیمکارت از مرد معتاد کارتنخوابی خریدم و با آن درخواست خودروی اینترنتی دادم. با شهاب، سوار خودرو شدیم و چاقو را هم من زیر گلوی راننده قرار دادم و خودرو را سرقت کردم. ابتدا ضبط و باندش را فروختیم.
اما فقط ۷۵۰ هزار تومان نصیب من شد به همین دلیل تصمیم گرفتم به شهاب کلک بزنم و خودور را خودم بفروشم.
تصمیم داشتم آن را اوراق کنم و تکهتکه بفروشم و چند اوراقی را هم پیدا کرده بودم که وسایلی که نمیتوانستم بفروشم را آنها از من خریداری کنند.
اما هنوز نقشهام را اجرا نکرده بودم که پلیس دستگیرم کرد.