به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: منشأ خارجی یا داخلی خرابکاری مذکور، پس از بررسی به مراجع ذیربط مربوط میشود. اما در مقام تحلیل، و مسبوق به برخی خرابکاریهای قبلی، نباید از نقشآفرینی احتمالی سرویسهایی مثل سازمان سیا و امآیسیکس غفلت کرد. ضمن این که اغلب خرابکاریها از طریق استخدام مزدور انجام میشود.
به عنوان نمونه، «یاهونیوز» شهریور ۱۳۹۸ درباره حمله سایبری سیا و موساد به تأسیسات نطنز در سال ۱۳۸۹ فاش کرد: «ویروس استاکسنت، به منظور خرابکاری در برنامه هستهای ایران راهاندازی شد و به طور مؤثر آغازگر جنگ سایبری و دیجیتالی در قرن ۲۱ بود. شخصی که این بدافزار را به تأسیسات نطنز انتقال داد، از سوی سازمان سیا و موساد اجیر شده بود. یک مهندس استخدامشده از سوی سرویس جاسوسی هلند به آمریکاییها گفت که کدهای هدف موردنظر را به سیستمهای سایت نطنز از طریق یک فلش USB منتقل کنند. سیا و موساد از طریق این مهندس مکانیک شاغل در نطنز، سلاح دیجیتالی را به داخل منتقل کردند. کار او به عنوان مهندس مکانیک، شامل نصب سانتریفوژ نمیشد، اما در موقعیتی مناسب برای جمعآوری اطلاعات تنظیم سیستمهای آنجا قرار داشت و چند ماه، چندبار به نطنز بازگشت. اطلاعاتی که او فراهم کرد، به مهاجمان کمک کرد بدافزار خود را روزآمد کنند و دقت لازم برای انجام حمله را بالا ببرند».
اما فارغ از این که اتفاق صبح دوشنبه را هک یا خرابکاری بدانیم، چند واقعیت را باید مدنظر داشت:
۱) خرابکاریها یا اقدامات تروریستی کور که بعضا در گوشه و کنار اتفاق میافتد، قرار بود اواخر شهریورماه- در سالگرد اغتشاشات پاییز پارسال- به شکل ترکیبی انجام شود و برای آن زمان تدارک شده بود؛ اما آن عملیات مشترک، به خاطر بیمحلی تحقیرآمیز ملت ایران، به بنبست خورد؛ و پس از آن هم، عملیات سهمگین «طوفان الاقصی» در تاریخ ۱۵ مهرماه، همچنان که کمر رژیم صهیونیستی را میشکست، نقشه اغتشاش در ایران با چاشنی خرابکاری و ترور را پنبه کرد.
۲) هدف از اقدامات ایذایی، تروریستی و خرابکارانه چیست؟ ملتهب کردن جامعه، ترساندن یا عصبانی کردن مردم، و روحیه دادن به اپوزیسیون، برای آمدن به میدان و برپایی آشوب و ناامنی. اقدامات مذکور، قرار بود به جامعه ایران شوک بدهد، بحران بسازد و از ظرفیت مردم علیه کشورشان استفاده شود. اما واکنش متین و خونسرد مردم، مانند آب یخی بود که روی آتش فتنه و فرماندهان خارجی اتاق عملیات ریخت.
۳) با توجه به تکرار اخلال سامانه سوخت، باید روشن شود که در فاصله دوساله، چه تجاربی به دست آمده، نقطه آسیب کجا بوده و چرا ایمنسازی سامانه به طور کامل انجام نشده است؟ در عین حال، باید عنایت داشت که حملات سایبری و هک و خرابکاری، ماجرائی پرتکرار در دنیاست و هرچه اتکا به فناوریهای جدید بیشتر میشود، آسیبپذیری هم افزونتر میگردد.
۴) عملیات خرابکاری دیروز تقریبا ظرف چند ساعت جمع شد و این قطعا برخلاف خواست طراحان آن، و بهخاطر پختگی مردم در کنار تدابیر دستگاههایهای ذیربط برای مهار چالش بود. هدف دشمن، بحرانسازی و دادن شوک بود؛ اما برعکس، موجب هوشیاری بیشتر شد. کمتر از ۲۴ساعت پس از حادثهای که عملیات روانی پیرامون آن، هزار برابر بزرگتر از خود رویداد بود، موضوع در ذهن مردم بایگانی شده، و شکست طراحان ماجرا قطعی است. آنچه رخ داد، رزمایش فنی در کنار آشنایی بیشتر با کلاهبرداریهای رسانهای در فضای مجازی است.
۵) التهابآفرینی و منفیبافی، به بهانه وقوع یک خرابکاری، همبازی شدن با خرابکاران است و همانگونه که تروریستها و خرابکاران، دشمن شمرده میشوند، رسانههای همبازی نیز باید به چشم دشمن دیده شوند. آنچه به بدگمانی بیشتر دامن میزند، این است که شبکه رسانهای مذکور در اغتشاشات پارسال هم با گروهکهای تروریست و تجزیهطلب همپوشانی گستردهای داشت. در واقع همین طیف است که به اقدامات طیف دیگر، ضریب و پژواک میدهد وگرنه خرابکاریها به خودی خود، چیزی جز عملیات ایذایی محسوب نمیشود؛ و ضمنا خالی بودن سیا و موساد و MI۶ از اهرمهای قوی را آشکار میکند.
یادآور میشود در اغتشاشات پارسال، شبکهای که زیر نظر موساد و از مبدأ لندن دعوت به شرارت، جنایت و ترور و تجزیهطلبی میکرد، توسط معاون متواری وزارت ارشاد در دولت خاتمی، سردبیری میشد. رمضانپور بهنگام حضور در ایران، سردبیر چند نشریه متظاهر به اصلاحطلبی هم بود. این سابقه، سرنخ مهمی است درباره این که چرا برخی رسانههای نقابدار در داخل، از خرابکاری منسوب به موساد ذوقزده شدند و البته به کاهدان زدند. شناسایی و بازداشت چند جاسوس از این طیف در حد عضو تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین معاون اسبق وزیر دفاع، عمق نفوذزدگی در طیف مذکور را نشان میدهد.