به گزارش مشرق، موضوع آلودگی هوا و کمبود اکسیژن، سالهاست که دامنگیر شهروندان برخی از شهرهای ایران شده و درباره صدمات جسمی ناشی از آن، مطالب زیادی منتشر شده است، اما کمتر کسی به مسائل روانی ناشی از آلودگی هوا پرداخته است. تحقیقات نشان میدهد آلودگی هوا و کمبود اکسیژن میتواند خشم و ناسازگاری را در میان مردم افزایش دهد.
اکسیژن که کافی نباشد، زودرنج، حساس و بداخلاق میشویم
دکتر «حسین ابراهیمی مقدم» روانشناس و استاد دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار روزنامه ایران درباره تأثیر آلودگی هوا بر خلقیات افراد گفت: مهمترین ماده مصرفی مغز، قند یا همان گلوکز است که این قند در مجاورت اکسیژن، اکسید میشود و به سوخت و ساز خودش ادامه میدهد. طبیعی است زمانی که اکسیژن کاهش پیدا میکند و ما دچار هیپوکسی میشویم، سوخت و ساز قند خون بخوبی صورت نمیگیرد و غذای مورد نیاز و کافی در اختیار مغز قرار نمیگیرد. در این زمان است که مغز مسائل را بخوبی تجزیه و تحلیل نمیکند و حواس ما را نمیتواند بدرستی هدایت کند. اختلالهای حرکتی هم در همین زمان صورت میگیرد. کمبود اکسیژن در این سطح، میتواند آسیبهای بسیار جدی را برای انسان به وجود آورد و ما تنها آثار اولیه را مشاهده میکنیم. به طور مثال با وجودی که استراحت کردهایم، احساس خستگی میکنیم و با وجودی که خواب کافی داشتهایم وغذای مناسبی خوردهایم اما احساس ضعف، بیحالی، افسردگی و کسالت میکنیم. این خستگیهای مفرط، هم حس بدی ایجاد میکند و سبب کاهش انگیزه میشود و هم در دیگران احساسات نامطلوبی بر جا میگذارد و بر کار و میزان درآمد هم تأثیرگذار است.
در این شرایط، به فردی زود رنج، حساس و حتی بد اخلاق تبدیل میشویم که این امر روابط اجتماعیمان را هم تحت تأثیر قرار میدهد و کم کم انزوا و گوشهگیری فردی را بهوجود میآورد.
وی افزود: در برخی از افراد که دارای اختلال روانی هستند، آلودگی هوا باعث تشدید مشکلات روانی میشود زیرا همه ما تلاش میکنیم با قدرت تفکر و تعقل رفتارهایمان را مدیریت کنیم، طبیعی است که در شرایط نامطلوب، وقتی که تفکر ما دچار مشکل شود، تعقل ما درست عمل نخواهد کرد و مدیریت بسیاری از افکارمان هم دچار مشکل خواهد شد.
ابراهیمی مقدم خاطرنشان کرد: بسیاری از اختلالات جسمانی با آلودگی هوا ارتباط مستقیم دارند مثل آسم، برونشیت و تنگی نفس. طبیعی است زمانی که هوا آلوده میشود فرد تحت فشار جسمانی بالا دچار مشکل میشود و این حالت از لحاظ روانی هم روی وی تأثیر میگذارد. واقعیت امر این است که حالتهای روانی و جسمی مانند شیر و شکر در هم آمیختهاند و زمانی که ما از یک بعد دچار مشکل میشویم از بعد دیگر هم عملکرد مناسبی نخواهیم داشت و مشکلات خاص خود را تجربه میکنیم کما اینکه در زندگی روزمره این موضوع را تجربه کردهایم. برای مثال زمانی که دچار سرماخوردگی میشویم، انرژی هم نداریم و افسرده و بیرمق میشویم.
کاهش انگیزه و افزایش اضطراب
این روانشناس عنوان کرد: در تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۸ میلادی صورت گرفت، پژوهشگران متوجه شدند که سطح بالای آلودگی هوا میتواند باعث افزایش قتل، تجاوز، سرقت و جرایم خشونتآمیز شود. در بررسیای که انجام شده مشخص شد که آلودگی هوا روی سلامت روان افراد به شدت تأثیرگذار است. در آزمایش دیگری که روی موشها انجام شد و تحت تأثیر ذرات آلوده هوا قرار گرفتند، روشن شد که تأثیر ذرات آلوده هوا به حدی تأثیرگذار بود که موشها نتوانستند از مسیرهای مارپیچ عبور کنند و به عبارتی عملکرد مغزشان به طور صحیح انجام نشد. همچنین علائم افسردگی و گوشهگیری در آنها افزایش یافت؛ موشها خیلی سریع در مقابل شرایط دشواری که در مقابلشان قرار میگرفت تسلیم میشدند و علاقه خود را برای فعالیتهای معمول حتی برای خوردن یک جرعه آب قند هم از دست میدادند.
بررسیها نشان داد که آلودگی هوا میتواند باعث ایجاد اضطراب و تشدید آن شود و به طورمعمول همه عنوان میکنند که اعصابشان خرد است. آلایندههای هوا در بدن افراد باعث بروز بیحالی و بیانگیزگی میشوند و بهرهوری مغزی را کاهش میدهند و از بعد دیگر ذرات آلوده میتوانند روی پوست و مو هم از لحاظ زیبایی شناسی تأثیر بگذارند.
کاهش یادگیری و افزایش اختلالات عصبی
دکتر ابراهیمی مقدم افزود: زمانی که هوا آلوده است در بحث یادگیری و انجام کارهای مهم فکری عملکرد مغز کاهش مییابد و گاهی فرد در شرایط مهم نمیتواند تصمیمی قاطع و بموقع بگیرد. تمامی این موارد حائز اهمیت است اما آنچه خیلی مهم است و نباید فراموش کنیم، تأثیر آلودگی بر سیستم مرکزی عصبی است که شامل مغز و نخاع میشود. این دو بخش عملاً تحت تأثیر مستقیم آلایندهها قرار میگیرند.
وی با اشاره با اینکه آلودگی هوا میتواند بر احساس رضایت ما از زندگی تأثیر بگذارد، خاطرنشان کرد: افرادی که بیشتر تحت تأثیر آلودگی هوا هستند، به طور مثال رانندهها، عملاً بیشتر حالتهای اضطرابی را تجربه میکنند و سیستم عصبیشان تحریک میشود.
این استاد دانشگاه گفت: یکی دیگر از معایب هوای آلوده و مضر، مختل کردن عملکرد مغزی در افراد اوتیسم و بیشفعال است. یک بچه بیشفعال هنگام قرار گرفتن در معرض آلایندهها تجربههای سختتری خواهد داشت. همه ما میدانیم که آلودگی هوا آلزایمر و پارکینسون را هم تشدید میکند.
استرسهای چندباره
دکتر «مهسا ساداتی» روانشناس، در این زمینه گفت: آلودگی هوا باعث تغییر بزرگی در زندگی روزمره ما شده است؛ به طور مثال این آلودگی یک تغییر اساسی در رویه مدارس کودکان ایجاد کرده است. با آغاز هر بار آلودگی، مدارس آنلاین میشود و هربار که مدارس آنلاین میشود، پدر و مادرها با مشکل فرستادن فرزندانشان به مدرسه روبهرو هستند. این تنها یک بعد از ماجراست، زیرا برخی از کودکان برای حضور دوباره سرکلاسها مقاومت میکنند و با خشم با والدینشان برخورد میکنند.
به عبارتی آن اضطراب و جدایی که در ابتدای سال برای دانشآموزان وجود داشت و با تلاش والدین، درمان و برطرف شده بود، بار دیگر دوباره تکرار میشود. علاوه بر آن نگرانی خانوادهها برای فرزندانشان به این موضوع دامن میزند. هر خانواده ترس و نگرانی خاص خود را دارد که فرزندش با حضور در مدرسه مریض شود و به همین دلیل اضطرابش را به فرزند خود منتقل میکند و باعث میشود خلق و خوی بچهها متشنج شده و خشمشان افزایش یابد و گاه کودکان بیشتر از خشم دچار اضطراب میشوند و با پدر و مادر با خشونت و مقاومت برخورد میکنند.
این روانشناس در ادامه اظهار کرد: از سوی دیگر آلایندههای موجود در هوای آلوده قادر است بر توانمندی انسان تأثیر بگذارد یعنی توانمندی مغز را کاهش میدهد. برای مثال زمانی که ما ورزش میکنیم و اکسیژن کافی به مغز میرسانیم، سطح تمرکز، حافظه و شناخت فردیمان را افزایش میدهیم و عملکرد مغز بسیار بالا میرود اما بر عکس در هوای آلوده بهدلیل کاهش اکسیژن و افزایش ریزآلایندههای موجود، عملکرد مغز کاهش مییابد و در درازمدت اثر مستقیمی بر خلقیات، تمرکز و یادگیری فرد خواهد داشت. این رویه درباره دانشآموزان نیز صادق است زیرا میتواند میزان تمرکز و یادگیریشان را کاهش دهد.
کاهش تعاملات اجتماعی، حس انزوا و افزایش پرخاشگری
دکتر «حسین ایمانی جاجرمی» جامعهشناس، درباره تأثیر آلودگی هوا بر روان و خلقیات فردی گفت: مهمترین تأثیرآلودگی هوا در ابعاد اجتماعی، کاهش تعاملات انسانی است که عملاً در مسأله روابط اجتماعی و زندگی روزمره اختلال ایجاد میکند؛ بخصوص در بخشهایی از جامعه که صدایی ندارند یعنی در عرصههایی که درمرتبه قدرت، مقام و اداره امور قرار نگرفتهاند و آسیبپذیر هستند.
برای مثال در مدارس، به محض اینکه مسأله آلودگی هوا شدت میگیرد اولین راه حلی که به ذهن مدیران میرسد تعطیلی مدارس است در حالیکه بخش عمدهای از اهداف زندگی جمعی، پرورش نسل آینده است. بهعنوان راه حلی برای مقابله با آلودگی هوا، مدارس تعطیل میشوند، همه میدانیم تعطیلی باعث کاهش کیفیت تحصیل میشود که عملاً در فراگیری کودکان اختلال ایجاد میکند و یک بیعدالتی در جامعه صورت میگیرد، یعنی افرادی که نقشی در آلودگی ندارند قربانی میشوند به همین دلیل باید به این موضوع بیشتر توجه شود.
وی افزود: نکته دوم این است که زندگی شهری یک زندگی مبتنی بر کم تحرکی و مصرف غذاهای پر کالری و تنشهای عصبی و روانی زیاد است. به عبارتی زندگی در کلانشهرها آسان نیست و آلودگی هوا باعث میشود بسیاری از فعالیتهایی هم که میتوان در مکانهای عمومی انجام داد، دچار اختلال شود مثل ورزش و پیادهروی. عملاً ما در بعد جسمی، حرکتی، ورزشی و سلامت هم دچار مشکل میشویم و آسیب میبینیم.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: زمانی که اکسیژن درمواقع آلودگی کاهش مییابد و آلایندهها هوا را پر میکند، قطعاً کیفیت زندگی ما تحت تأثیر قرار میگیرد. این روند علاوه بر جسم، بر روان افراد هم تأثیر میگذارد. ما شاهدیم که در زمان آلودگی، آمار مرگ و میر ناشی از حملههای قلبی یا مشکلات تنفسی، افزایش مییابد. از لحاظ دیگر هنگام آلودگی اغلب افراد بخصوص گروههای حساس مثل سالمندان و مبتلایان به بیماریهای زمینهای در خانه میمانند.
این مورد بویژه برای سالمندان وخیمتر است، زیرا منزوی شدن و احساس گیر و در تله افتادن به فرد دست میدهد و امکان خروج از منزل به شدت کاهش مییابد. در زمان آلودگی به این افراد گفته میشود که از خانه خارج نشوند در حالیکه هیچ برنامه خاص و مدونی برای آنها در نظر گرفته نمیشود و این منزوی شدن، بر روح و روان و شادابی افراد تأثیر میگذارد و میزان پرخاشگری و خشم را با توجه به افزایش آلایندهها در پی خواهد داشت. به همین دلیل باید تمهیداتی در این ارتباط در نظر گرفته شود.
برای مثال برنامههای سرگرم کنندهای در شبکههای اجتماعی یا تلویزیون پخش شود که روحیه این افراد با توجه به خانهنشینی بالا نگه داشته شود تا کمتر دچار افسردگی و بیتحرکی شوند.
تأثیر آلودگی هوا بر رتبه شهرها در گزارشهای جهانی
ایمانی جاجرمی گفت: نکته سوم مربوط به موضوع آبروی شهری است که هر سال گزارشهای جهانی درباره کیفیت زندگی و شهرها منتشر میشود. موضوع این است که میزان سلامت آب و هوا، یکی از شاخصهای مهم این ارزیابیها در رتبهبندی شهرها در دنیاست و نشان دهنده جایگاه آن کلانشهر در اقتصاد جهانی و جذب سرمایه است.
در چنین شرایطی بهعنوان مثال کلانشهرهای کشورمان در سطح پایین رتبهبندی قرار میگیرند و از جذابیتهای شهر برای توجه گردشگران و جذب سرمایه میکاهد.