به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: آفتاب یزد دیروز نوشت: «از رد صلاحیت روحانی عدهای خشنود شدند و عدهای ناراحت اما گروه سومی هستند که از رد صلاحیت رئیسجمهور سابق ناامید شدند. آنها که خشنود شدند کینه از او داشتند چون هشت سال خون به جگرشان کرده بود. آنها هم که ناراحت شدند بیشتر بابت منافع خودشان است زیرا روحانی را به سان پل و فرصتی میبینند که اگر به موقعیتی برسد آنان نیز ذینفع هستند ولی جنس ناامیدی اینگونه است که در عین بیتفاوتی نسبت به موضوع، دلتان به درد میآید که چرا و چطور ممکن است کسی در همین مجلس خبرگان کرسی دارد و ۸ سال رئیسجمهور بوده و ایضا ۳۲میلیون به وی رای دادهاند، صلاحیت حضور ندارد. اینها یأس و ناامیدی ایجاد میکند».
پاسخ این پرسش، در گزارش روز قبل آفتاب یزد و اذعان به سقوط پایگاه اجتماعی او قید شده. این روزنامه در گزارش مفصلی با عنوان «شورای نگهبان به داد حسن روحانی رسید»، نوشته بود: «لابد تیتر انتخابی به مذاق خیلی از هواداران حسن روحانی چندان خوش نیاید اما بر این باوریم، رد صلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان، لطفی بود که شامل حال حسن روحانی شد.
اولاً رد صلاحیت در انتخابات مجلس خبرگان با رد صلاحیت در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس، تفاوتهایی دارد. ثانیاً بارها اعلام شده، تأیید و رد صلاحیتهای قبلی در بررسیهای بعدی تأثیری ندارد. ثالثاً عضویت چندین دورهای در مجلس خبرگان نیز تضمینی برای تایید صلاحیت نیست. رابعاً کسی منکر جایگاه سیاسی- امنیتی روحانی و همچنین خدمات او به انقلاب نیست اما خدمات و رد صلاحیتها را در یک مجموعه قرار دادن به عنوان دلیلی برای تایید صلاحیت ضمن آن که رنگ و بوی گروکشی میدهد این موضوع که در کنار خدمات شاید خطاهایی نیز صورت پذیرفته را منتفی نمیکند (مرحوم هاشمی رفسنجانی در گفتوگویی صمیمانه با دانشجویان در زمان حیات خود در پاسخ به این پرسش که آیا خیانت کردهاید؟ گفت: «خیانت قطعاً نه اما حتماً خطاهایی داشتهام!)»
آفتاب یزد در ادامه افزوده بود: شورای نگهبان به داد حسن روحانی رسید! در فقره اخیر یعنی؛ رد صلاحیت روحانی از سوی شورای نگهبان، سخت معتقدیم این رد صلاحیت برای حسن روحانی، سراسر لطف بود. برخی، در نقد این رد صلاحیت نوشتهاند: «هزینه سنگینی برای نظام دارد» که در پاسخ باید گفت: اول این که؛ نظام (تقریباً هیچ نظامی در دنیا) قطعاً قائم به فرد نیست، دو دیگر این که؛ تایید صلاحیت میشد و رای لازم را کسب نمیکرد هزینهسازتر بود، یا رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان!؟
نظرات موافق و مخالف بسیاری را مطالعه کردیم. هشت سال حسن روحانی نیز پیش چشممان است. نه حسن روحانی آن رئیسجمهور خارقالعادهای بود که برخی تلاش میکنند به رخ بکشند و نه اساساً حسن روحانی در هشتساله ریاستجمهوری، مدیریت آنچنانی داشته که نبود او را یک خسران نگرانکننده به شمار آوریم هرچند معتقدیم او در چینش کابینه از نخبگانی کاربلد بهره برد که دولت سیزدهم در انتخاب کابینه به این مهم چندان توجهی نشان نداد.
در کنار برخی سوءتدبیرها، ناپاسخگوییها، عزل و نصبها، دخالتها و انتقادها را برنتافتنها و منهای برجام که عمری کوتاه داشت و عملاً به بار ننشسته، خشکید و همچنان معتقدیم اگر بسیاری از اتفاقات از جمله بدعهدی ترامپ نبود برجام میتوانست بسیاری از مشکلات قبلی و فعلی کشورمان را حل کند، با نیمنگاهی به کارنامه دولت حسن روحانی، باید دوران هشتساله او را من حیثالمجموع، ناموفق دانست، حال اینکه، چون دولت سیزدهم تا به اینجا کارنامه موفقی نداشته، دلیل بر قوت و قدرت دولت و رئیس دولت قبل نیست که برخی اینگونه بر سر و سینه میکوبند و یا بالا بودن تورم در دولت فعلی، پیچیده شدن معضلات معیشتی و اقتصادی در دولت سیزدهم، سختتر شدن مالیات ستانی در دولت سیدابراهیم رئیسی و... به منزله صفر بودن تورم یا گل و بلبل بودن وضعیت معیشتی و نیز معاف بودن همه از مالیاتدهی نیست. شاید بهتر باشد سادهتر به موضوع نگاه کنیم و آن اینکه؛ شخصی (که دست بر قضا هشتسال رئیسجمهور بوده و چندین دوره نیز عضو مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی) در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کرده و موفق نشده تا از فیلترهای شورای نگهبان عبور کند دلیل را به قول حسین شریعتمداری، فرد ردصلاحیتشده میتواند از شورای نگهبان بپرسد و اعلان عمومی کند!