به گزارش مشرق،کانال ابوقاسم در ایتا مطلبی با عنوان راهبردهای ایالاتمتحده برای تقابل با روسیه، چین و ایران در اوراسیا منتشر کرد:
اندیشکده هادسون در ایالاتمتحده امریکا با انتشار مقاله ای تحت عنوان "آمریکا به یک حمله دیپلماتیک در سراسر اوراسیا نیاز دارد"، به بررسی ۱۰ راهبرد استراتژیک برای تقابل با مسکو و تحکیم نفوذ واشنگتن در اوراسیا بویژه در آسیای مرکزی پرداخته است.
در این مقاله آمده است : ضعفهای روسیه در اوکراین و کاهش نفوذ مسکو در اوراسیا، فرصتی را برای پیشبرد منافع ملی واشنگتن فراهم کرده است. برای استفاده از این فرصت، واشنگتن باید یک حمله دیپلماتیک در سراسر منطقه برای به حداکثر رساندن نفوذ ایالات متحده، ایجاد روابط دوجانبه و چندجانبه جدید و احیا یا بهبود روابط موجود انجام دهد:
احیای تعامل ایالات متحده با سازمان دموکراسی و توسعه اقتصادی-گوآم (گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی)؛
تعامل با سازمان کشورهای ترک: اعضای سازمان کشورهای ترک در کنار هم، بخش مهمی از اقتصاد جهان و غنی از منابع طبیعی از جمله نفت، گاز و مواد معدنی خاکی کمیاب هستند. برخی از مهم ترین مسیرها و مقاصد ترانزیتی - تجاری جهان، مانند تنگه ترکیه، کریدور میانی و شکاف گنجه، در قلمرو کشورهای عضو OTS هستند.
ایالات متحده باید روابط خود را با OTS به عنوان یک اقدام اعتمادساز برای روابط ایالات متحده و ترکیه که نیاز به بهبود دارد، تقویت کند. در ابتدا، واشنگتن باید جاهطلبی و انتظارات خود از تعامل ایالات متحده با OTS را تعدیل کند. مقامات مربوطه ایالات متحده باید با همتایان OTS خود ملاقات کنند تا راه را برای نشست US-OTS در سطح وزیر خارجه هموار کنند و در نهایت، این می تواند به نشست سران US-OTS منجر شود.
تبدیل پلتفرم C5+1(کشورهای آسیای مرکزی+امریکا) به C5+2 با اضافه کردن آذربایجان:
اندیشکده هادسون، سومین راهبردی را که ایالاتمتحده باید اتخاد کند، توسعه پلتفرم C5+1 دانسته است که واشنگتن باید با اضافه کردن رسمی آذربایجان به این جمع، پلتفرم C5+1 را به C5+2 تبدیل کند. آذربایجان دروازه آسیای مرکزی برای جامعه ترانس آتلانتیک است و بسیاری از پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و ترانزیتی را با این منطقه از طریق آذربایجان می تواند به اشتراک گذارد.
واشنگتن باید واقعیت جدید ژئوپلیتیکی در قطب شمال را بپذیرد و یک قالب جدید "متفقین قطب شمال" برای همکاری طراحی کند.
افزایش تعامل با جبهه مقاومت ملی افغانستان(NRF):
نگارنده در مقاله اندیشکده هادسون می نویسد: پس از خروج ایالات متحده از افغانستان در اوت ۲۰۲۱ و تسلط طالبان به این کشور، افغانستان بار دیگر به پناهگاه تروریستها تبدیل شده است و بیش از دهها گروه مختلف تروریستی آزادانه در افغانستان فعالیت می کنند که بیشتر آنها از مهماننوازی و حمایت طالبان برخوردارند.
تنها نیروی مخالف مسلح واقعی و غیر افراطی علیه حکومت طالبان، (NRF) و احمد مسعود است که به موازات مبارزات مسلحانه، یک تلاش دیپلماتیک را در وین رهبری کرده و پیش می برند تا جنبشهای مختلف ضد طالبان را همسو کنند.
دولت ایالاتمتحده باید همکاری و تماس با اعضای NRF را افزایش دهد تا درباره این گروه، اهداف و نیازهای آن اطلاعات بیشتری کسب کند. فرماندهی مرکزی ایالات متحده همچنین می تواند یک افسر رابط را برای NRF مستقر در خارج از سفارت ایالات متحده در دوشنبه-تاجیکستان تعیین کند.
فشار برای احداث خط لوله ترانس خزر:
ایالات متحده در دهه 1990 نقش کلیدی در قفقاز جنوبی و مناطق خزر ایفا کرد و از پروژههای خط لوله بزرگی مانند باکو-تفلیس-جیهان حمایت کرد. در این شرایط باید ترانس خزر در نقطه تمرکز باشد. این امر مستلزم افزایش تعامل دیپلماتیک با آذربایجان و ترکمنستان به عنوان بخشی از تلاش هماهنگ بین ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ترکیه است. با گذشت زمان، این گروه باید امکان گنجاندن میادین گازی قزاقستان با استفاده از اتصالات داخلی را نیز بررسی کند.
در این بخش آمده است: با سیگنالهای مثبت از عشق آباد و باکو و کاهش نفوذ روسیه و ایران در منطقه، اکنون زمان فشار ایالات متحده برای ایجاد خط لوله ترانس خزر فرا رسیده است.
احیای مشارکت ایالات متحده در طرح سه دریا؛
توجه به پتانسیل کریدور میانی برای امنیت اقتصادی و انرژی منطقه و تمرکز برای توسعه زیرساختهای آن:
با تحریمهای بین المللی روسیه و ایران، بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال مسیرهای تجاری و ترانزیتی بهتر بین اروپا و آسیا هستند. تنها یک گزینه مناسب برای تجارت شرق و غرب برای دور زدن روسیه و ایران وجود دارد؛ کریدور میانی. مسیر حمل و نقلی دیگری نیز وجود دارد که می تواند تجارت و ارتباطات منطقه ای را تقویت کند؛ (کریدور زنگزور.)
همانطور که ایالات متحده در دهه 1990 از پروژههای منطقهای مانند خط لوله باکو-تفلیس-جیهان حمایت سیاسی کرد، اکنون نیز باید از احداث زیرساخت های جدید ترانزیتی و انرژی منطقهای در امتداد کریدور میانی حمایت کند. ایالات متحده همچنین باید از خطوط ترانزیتی که ارمنستان را به منطقه متصل می کند، حمایت سیاسی کند. اگر صلح واقعی وجود داشته باشد و ایده خط لوله ترانس خزر محقق شود، دولت های منطقه می توانند برای ایجاد خط لوله گاز ترکمنستان - آذربایجان - ارمنستان - نخجوان - ترکیه (TAANAT) تلاش کنند.
گسترش نفوذ نرم و تقویت توان اطلاعاتی؛
اصرار به گفتگوی مستمر و افزایش حضور همهجانبه در اوراسیا (بویژه آسیایمرکزی)
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.