به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن بیآن که به میراث بر جا مانده از دولت قبل و تبعات ماندگار آن اشاره کند، در تیتر اول خود نوشت: «پارسال تکلیف روشن بود. راحت تیتر زدم: «ای سال برنگردی...». سالی که به خون و خشونت و ستیز گذشته بود. امسال اما تکلیف به آن روشنی نبود. نه تعارض به شدت پارسال بود و نه درعینحال، وعدهها و امیدها برای تغییر و چرخش رنگی از عملی شدن بر خود گرفت. گویی، سال تعلیق بود. یا سال انتقال. نهفقط در سیاست و انتخابات، کار به تماشا گذشت و تکلیف میان اعتراض و مشارکت، روشن نشد، در اقتصاد نیز، سال، سال تعلیق بود. اخبار و گزارشهای رسمی و حتی بینالمللی از افزایش رشد و کاسته شدن از نرخ تورم حکایت داشت، دلار و سکه کمی آرام گرفتند، مسکن به رکود رفت، تولید ظاهراً کمی جان گرفت، اما چنان که مقامات کشور از رهبری تا نمایندگان و دولتیان هم گفتند، اثر آن بر سفره مردم پیدا نبود. هر روز که گذشت، کوچکتر هم شد. آنهم درحالیکه نسبت به سالهای آخر دولت قبل زمانی که ترامپ فشار حداکثری بر اقتصاد ایران میآورد، راه فروش نفت و دریافت پول آن و صادرات و واردات، چنانکه آمارها نشان میدهد؛ گشودهتر است. اما سهم مردمان از این آمارها و گزارشهای بهبود، فقط تماشاست و نگاه پردغدغه به آینده و حتی همین چند روز بعد. دولتی که غرق در بیسیاستی است چگونه انتظار دارد که مردم و رسانهها برخلاف واقع از آن تعریف کنند؟. به قول سهراب سپهری؛ ما هیچ، ما نگاه.
این روزنامه همچنین در یادداشتی مینویسد: «آقای رئیسی پس از دیداری که با مدیران رسانهها داشت، اعلام میکند که انتظار دارد رسانهها تیتر بزنند دولت او، خدمتگزار است و تمام همتش گرهگشایی از زندگی مردم است و بهدنبال تشکیل ایران قوی است! رئیس دولتی که در مقایسه با وعدههایش تقریباً هیچ دستاورد ملموسی ندارد، انتظار دارد که رسانهها بهجای نقد و نظارت چنین تیتری بزنند. این دولتی است که متعهد شده بود، تورم را تکرقمی کند ولی همچنان حول و حوش ۴۰ درصد نگه داشته شده است. آقای رئیسی بهتر است توجه کنند که رسانهها و مردم کاری به انگیزههای دولتها ندارند. برای ما و مردم، عملکرد شما مهم است. عملکردی که در آیینه آمار بازتاب بیابد. دولتی که غرق در بیسیاستی است چگونه انتظار دارد که مردم و رسانهها برخلاف واقع از آن تعریف کنند؟ اگر این دولت حتی اندکی از موفقیتهای دوره اول دولت روحانی را داشت چه انتظاری از رسانهها میداشت؟»
گردانندگان هممیهن اگر گرفتار بیانصافی و وقاحت نبودند، باید مینوشتند که بیکفایتی و فرصت سوزی هشت ساله با معدل رشد اقتصادی نزدیک صفر (۶ دهم درصد) به معنای عمیق شدن وضعیت رکود اقتصادی و رکود تورمی چند لایه است و برطرف کردن آثار آن از جمله تورم ۶۰ درصدی و بدهکاری انباشته ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی و کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۴۰۰، حتما زمان میبرد.
آنها اگر انصاف داشتند، باید مینوشتند که ایجاد رشد اقتصادی ۴ درصدی، احیای چند هزار کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل، کاهش تورم از ۶۰ درصد به ۴۴ درصد، تسویه چند صد هزار میلیارد تومان بدهی و تعهد انباشته، تدارک ساخت بیش از دو میلیون و چهار صد هزار واحد مسکونی، افزایش فروش نفت از سیصد هزار بشکه به ۱/۵ میلیون بشکه
(بدون برجام و با وجود دو برابر شدن تحریمها در دولت روحانی)، واکسیناسیون گسترده کرونا و ریشهکن کردن بیماریای که روزانه چند صد نفر را در پایان دوره دولت روحانی میکشت و... همه جزو خدمات و موفقیتهای مهمی است که در دولت رئیسی اتفاق افتاده و نشانه امیدواری بیشتر در آینده است. به گوشهای از آمارها در دولت رئیسی توجه کنید: تسویه ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات، تسویه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی اصل و سود اوراق، تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص ۴۰ هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان، و تسویه ۵۴ هزارمیلیارد بدهی به بانک مرکزی.
مجموعه این اقدامات در حالی رخ داده که به گفته وزیران روحانی، خزانه دولت در تیر ماه ۱۴۰۰ به قدری خالی بود که حتی قادر به پرداخت حقوق کارکنان دولت نبودند و بودجه ارزی سال به صفر رسیده بود.
نهایتا باید درباره کارکرد جریان رسانهای مغرض، این گزارش تلخ اکبر گنجی (از اصلاحطلبان مقیم خارج) را یادآوری کرد که اسفند ۱۳۹۸ درباره کارکرد جریان رسانهای وابسته به غرب نوشت: «وظیفه ما کارمندان بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی، نابودی ایران و ایرانیان است. وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی یا مدافع حقوق بشر هستیم. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم های تاریخ نتوانست انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».
میبینید که در قاموس این طیف از رسانهها چیزی به نام امید آفرین تعریف نشده است. بنابراین باید به آنها حق داد(!) که به جای سرافکندگی و عذرخواهی از خیانتی که به معیشت مردم کردهاند، به زبان درازی و تحریف و یأسآفرینی بپردازند.