به گزارش مشرق، کانال تلگرامی کمیته ضدجنگ و تحریم در مطلبی با عنوان مصادره یک نژاد؛ «یهودی-ستیزی» یا «سامی-ستیزی» نوشت:
اصطلاح anti-semitic را ویلهم مار (Wilhem Marr) در قرن هجدهم به فرهنگ لغات نژادی اضافه کرد. از قضا ویلهم خود یک ضدیهود پر و پا قرص بود و این اصطلاح را تولید کرد تا بتواند به راحتی منظور خود را به جامعه روشنفکری آلمان برساند. در نگاه او یهودیان زرسالار سپهر سیاسی و اقتصادی المان را مصادره کرده بودند و او می خواست آلمان را از خطر این مصادره و خطرهای احتمالی آتی آگاه کند. اصطلاح او الهام گرفته از مقاله هایی بود که در قرن هجده با بهره گیری از یافته های زبان شناسی درخت نژادها را ترسیم می کرد، در این درخت آلمان ها نژادی «آریایی» و یهودیان نژادی «سامی» بودند.
ویلهم در این صحنه نژادی، برای تسهیل و ترویج این تقابل، تمام شاخه های متعدد «نژاد سامی» را، که از فرزندان سام/شام/شِم هستند به یهودیان تقلیل می دهد (یهودیانی که خود تنها یک قبیله از ۱۲ قبیله بنی اسرائیل بودند)، و با این تقلیل گرایی در تمام دهه ها و سده های بعد، یک نژاد متکثر و چندشاخه را به تنها نام یک قبیله، قبیله یهودیان، مصادره کرد. او اصطلاحی را به واژگان فرهنگی-سیاسی-نژادی افزوده کرد که بعدها تنها برای اهدافی، خلاف اهدافی که خود او داشت به کار گرفته شد.
ابن خلدون شاید برجسته ترین متفکر مسلمان باشد که در قرن چهاردهم به دسته بندی عمده نژاد سامی اشاره کرده است: اعراب، عبریان و سبائیان (بازماندگان تمدن باستانی سبا در یمن کنونی).
جالب است که ابن خلدون در این تقسیم بندی با ظرافت به «عبریان» و نه «یهودیان» اشاره کرده است تا یهودیان را تنها یک قبیله (tribe) در زیرمجموعه نژاد بزرگ تر (عبریان) در نظر گرفته باشد.
بسیاری از مردم شناسان هم اکنون نیز متعقد به این سرشاخه های اصلی نژاد سام، فرزند حضرت نوح، هستند.
در این دسته بندی نژادی یهودیان در کنار اعراب و بازماندگان قوم سبا همه سرشاخه های یک درخت نژادی هستند.
با این وصف اصطلاح anti semitism در معنای واقعی اش، همان اندازه که «یهود ستیزانه»، همان اندازه «عرب-ستیزانه» و همان اندازه «یمنی-ستیزانه» است.
خوب است بدانیم که فلسیطینیان همان اندازه سامی هستند که یهودیان، و یمنی ها همان اندازه سامی هستند که ساکنان سرزمین های اشغالی.
البته که در هم آمیختگی نژادی، کوچ روی و امتزواج بین نژادی تاثیرات قابل توجهی روی مرزهای مشخص نژادی گذاشته اند، اما هنوز هم اصطلاح «یهود-ستیزی» مصرانه و لجبازانه روی این نفرت زدایی نژادی تاکیدی وسواس گونه دارد.
اگر ادبیات موجود در سپهر فرهنگی از ویلهم مار عبارت «یهود-ستیزی» را وام گرفته ما هم می توانیم عبارت «سامی-ستیزی» را برای فرهنگ سازی احقاق حقوق نژادهای سرکوب شده در این زمین به کار ببریم و «سامی-ستیزی» را به عنوان امری مضموم ترویج کنیم.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.