به گزارش مشرق، از شروع جنگ اوکراین تا کنون روسیه بحرانی جدی در مقبولیت بینالمللی پیدا کرد؛ به ویژه در جهان غرب که تا قبل از آن نیز از محبوبیت بالایی برخوردار نبود.
در ماههای ابتدایی جنگ روسیه تنها به نظر میرسید به جز ایران و بلاروس و تا حدی هند و پاکستان بقیه کشورها به صورت قاطع این حمله را محکوم کنند. اما اکنون شرایط کمی فرق کرده است و تحرکات و ارتباطات روسیه با کشورهای خاورمیانه جدیتر شده است.
در بیستمین مجمع دوحه که در سال ۲۰۲۲ برگزار شد، زلنسکی سعی کرد تا با مانور بر روی اقلیت مسلمان اوکراین توجه اعراب را به خود جلب کند. اما اکنون در بیست و یکمین دوره مجمع، لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در مجمع سخنرانی میکند و به خوبی تمرکز را از جنگ اوکراین بر جنگ غزه منتقل میکند.
آن چیزی که ورق را برای روسیه عوض کرده است، چیزی جز جنگ غزه نیست. اکنون با توجه به وحشیگری و نسلکشی اسرائیل، افکار عمومی دنیا با دقت موضعگیری دولتهای مختلف را رصد میکنند و غرب از این جهت دچار یک رسوایی اخلاقی از منظر دنیا شده است.
روسیه اما نه تنها علیه خشونت اسرائیل موضع گرفته است، بلکه حماس را نیز به رسمیت شناخته است. از آن سو اما زلنسکی بدون وقفه حماس را شدیداً محکوم کرده است. جنگ غزه به جایی برای نبرد رسانهای و نرم روسیه و اوکراین تبدیل شده است.
این البته اولین بار نیست که روسیه و اسرائیل با یکدیگر دچار چالش میشوند. در این سالها روسیه همواره با این چالش مواجه بوده که روابط خود را با ایران و اسرائیل تنظیم کند.
در این سالها روسیه در کنار همکاری با ایران در سوریه و نبرد با غرب همواره با اسرائیل، به ویژه در دوران بنیامین نتانیاهو، نیز همکاریهایی داشته است.
روسها علاوه بر همکاری با سپاه قدس در سوریه، با اسرائیل نیز در حمله به نیروهای سپاه پاسداران و محور مقاومت در سوریه همکاریهایی داشتهاند.
اکنون اما بازی روسیه در غرب آسیا دچار تغییراتی جدی شده است. رابطه با رژیم صهیونیستی خدشهدار و رابطه با کشورهای عربی نسبت به شروع جنگ اوکراین بهتر شده است.
پوتین از ابتدا مقصر جنگ غزه را آمریکا معرفی کرده است و میخواهد این را به کشورهای غرب آسیا القا کند که در بحبوبه جنگ غزه، آمریکا با اسرائیل تفاوت دارد و این گونه دل آنها را بدست بیاورد و باعث نزدیکی بیشتر کشورهای عربی خلیج فارس به ویژه امارات و عربستان به روسیه شده است.
استقبال باشکوه
نمود این را در سفر پوتین به امارت متحده عربی و عربستان سعودی در ماه دسامبر به وضوح میتوان دید. استقبالی که این دو کشور از رئیسجمهور روسیه کردهاند به شدت پر زرق و برق بوده و تعجب بسیاری را برانگیخته است.
این در واقع پیام محمد بن زاید و محمد بن سلمان به واشنگتن بوده که سیاست مستقل خود را مخابره کنند و این را به دنیا القا کنند که تنها به سمت قدرت غربی متمایل نشدهاند و همچنان استقلال خود را در برابر ایالات متحده حفظ کردهاند.
در طی این سالها کشورهای حاشیه خلیج فارس به این سمت رفتهاند تا به جای متحد صرف غرب بودن پلی میانۀ قدرتها باشند و به اصطلاح موازنۀ مثبت بین قدرتها ایجاد کنند.
بنزاید و بن سلمان نمیتوانند و یا نمیخواهند که روسیه را جایگزین آمریکا در زمینۀ همکاریهای امنیتی و ضمانتهای امنیتی کنند؛ اما رابطه با روسیه را هم برای اعلام خودمختاری به آمریکا و هم برای همکاریهای اقتصادی نیاز دارند.
در گفتوگویی که پوتین و بن سلمان با یکدیگر داشتند بر اهمیت گفتوگو و همکاری برای تضمین ثبات و پیشرفت تأکید کردند. رئیسجمهور روسیه با بیان اینکه روابط کشورش با عربستان سعودی «به سطحی رسیده است که قبلاً هرگز ندیده بود»، تأکید کرد که «تبادل اطلاعات و ارزیابی از آنچه در منطقه میگذرد بسیار مهم است».
بن سلمان با بیان اینکه همکاری ریاض با مسکو باعث تقویت امنیت در سراسر خاورمیانه شده است، گفت: «تعامل و همکاری سیاسی آیندۀ ما بدون شک تأثیر مثبتی بر وضعیت جهانی خواهد داشت.»
به گفتۀ کارشناسان از جمله پاتریک تروس، سفیر سابق آمریکا در قطر، پوتین بیشتر برای حفظ نفوذ خود در خاورمیانه این سفر را انجام داده است و نه دستیابی به نفوذ! ایالات متحده همواره به اعراب فشار آورده است که روابط خود با روسیه را قطع کنند اما آنها ارتباط با روسیه را در راستای منافع ملی بلندمدت خود میبینند.
روسیه نیز از فرصت جنگ غزه استفاده کرده و از آتشبس از طرق سازوکارهای بین المللی حمایت کرده است. به این ترتیب سعی کرده است تا به جهان گسترده عرب-اسلام این تمایز خود با آمریکا را مخابره کند. این برای امارت و عربستان نیز فرصت ایجاد کرده است تا خود را با جهان جدید که چند قطبی است بیشتر سازگار کند.
ایران، بازیگر متمایز
روسیه در نزدیک کردن خود به کشورهای عربی همان چالشی را دارد که در ارتباط خود با اسرائیل دارد؛ ایران. ابوظبی و ریاض در یک سال اخیر به دنبال کاهش تنش خود با ایران بودهاند و روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتهاند اما همچنان بسیار بدبین هستند و واضحاً در این زمینه با روسیه اتفاق نظر ندارند.
نمود این را بر سر جزایر سهگانه میتوان دید که روسیه با اعراب برای بیانیه دادن علیه حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه همکاری میکند تا توازن را حفظ کند.
از طرفی تهران نیز برای مسکو بسیار ارزشمند است. جمهوری اسلامی ایران از کشورهایی است که در جنگ اوکراین با روسیه مخالفت نکرده است و رابطه با ایران را برای روسیه بسیار ارزشمند کرده .
به گفتۀ بسیاری این سفر پوتین به ریاض و ابوظبی با افزایش همکاریهای امنیتی و نظامی با ایران (به ویژه اخباری مبنی بر فروش سوخو-۳۵ به ایران) مرتبط بوده است تا نگرانی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را بابت ایران کاهش دهند.
تحریمهای امریکا اثری ندارد
ایالات متحده و اتحادیه اروپا فشارهای زیادی بر امارت آوردهاند تا روابط تجاری خود با روسیه را قطع کنند.
وزارت خزانه داری ایالات متحده تحریمهایی را علیه برخی شرکتهای مستقر در امارات به اتهام کمک به خرید روسیه اعمال کرد. با این وجود، توانایی ایالات متحده و متحدان غربی آن برای ایجاد فاصله بین روسیهدوستترین اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) و مسکو مورد تردید است. تا کنون نتایج تلاشهای دولت بایدن برای انجام این کار موفقیت خاصی نداشته است.
به زبان ساده یکی از علتهایی که کشورهای حاشیه خلیج فارس از مسکو فاصله نمیگیرند، این است که آنها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند روسیه را از ایران دور کنند و از این جهت ارتباطشان با روسیه حیاتی است.