حمله ایران به اسرائیل

افسر سابق سازمان سیا و پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها ضمن تحلیلی تأکید کرد ایران پس از حمله مستقیم به اسرائیل تهاجمی‌تر شده و بازدارندگی اسرائیل و آمریکا در مقابل ایران از بین رفته است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روئل مارک گرشت در تحلیلی برای مؤسسه هوور نوشت: پس از جنگ غزه واکنش اسرائیل به رگبار موشک‌ها و پهپادهای ایران، آیا در خاورمیانه چیزی- غیر از تلفات جانی وحشتناک- تغییر کرده است؟ مسئله فلسطین مسلماً تقویت شده است و این کار را برای اعرابی که از مسئله فلسطین خسته شده بودند، دشوارتر می‌کند که چگونه با اسرائیل به طور علنی تماس داشته باشند. پیمان ابراهیم، که بسیاری از اسرائیلی‌ها فکر می‌کردند دوران جدیدی را آغاز می‌کند، احتمالاً به شکلی کم‌قدرت باقی خواهد ماند. پیش از این حاکمان عرب به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند فلسطینی‌ها را دور بزنند. خشم شدید می‌تواند بسیاری از فلسطینی‌ها را در خود فرو برد و این واقعیت سخت است که اسرائیلی‌ها، چپ یا راست، دیگر مایل به پذیرش «ریسک‌های صلح» نیستند.

معاهدات صلح با اسرائیل فقط حاکمان مسلمان را موظف می‌کند که دیدگاه ضد صهیونیستی خود را برجسته کنند. از این طریق، آنها می‌توانند بیشتر از آنچه به اسرائیل می‌دهند، از ایالات متحده دریافت کنند. با وجود این‌، هفت اکتبر ممکن است احتمال پیوستن عربستان به این توافق را از بین ببرد. اسرائیلی‌ها آن‌قدر امتیاز ندارند که بتوانند به سعودی پیشنهاد دهند. اجازه دادن به اسرائیل برای پرواز در آسمان ریاض خطر مهمی برای هر رهبر سعودی است- این کشور عمیقاً اسلامی است و بن‌سلمان تعداد قابل‌توجهی از دشمنان را در خانواده خود، نهاد مذهبی و دایره گسترده‌تر جمع‌آوری کرده است.

حتی اگر شاهزاده تمایل داشته باشد خطرات ارتباط نزدیک با دولت یهود را بپذیرد، اما اسرائیل در رویارویی‌ها با تهران قابل اعتماد و اتکا نیست. اما چیزهای بیشتر از آمریکا برای به رسمیت شناختن اسرائیل به وضوح کمک خواهد کرد.

پروژه‌های زیرساختی عظیم و از بین ‌برنده بودجه «۲۰۳۰» ولیعهد، که قابلیت‌های شکننده‌اش را می‌توان به راحتی با موشک‌های ایران از بین برد، ولیعهد را به سمت هماهنگی بیشتر با تهران سوق داده است. او پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ که ترامپ، به جز اعزام نمادین تفنگداران دریایی هیچ کاری برای آن انجام نداد، به طور جدی به سمت دیدگاه سنتی‌تر و معاملاتی در واشنگتن چرخش پیدا کرد.

جنگ غزه در ایالات متحده، دانشگاه‌ها را به‌هم ریخته و سرخوردگی چپ سیاسی آمریکا را از اسرائیل افزایش داده است. وضعیت در اروپا حتی بدتر است، جایی که چپ و راست اغلب اسرائیل را به عنوان یک دولت آپارتاید به‌شمار می‌آورند. اما هیچ یک از اینها جدید نیست: تعهد حزب دموکرات به اسرائیل برای سال‌ها رو به کاهش بوده. جنگ غزه به تازگی به اروپایی‌هایی که همیشه اسرائیل را به خاطر وضعیت موجود فلسطین سرزنش می‌کنند، دلیلی برای حمله بیشتر داده است.

احتمالا تنها دو نقطه وجود دارد که ۷ اکتبر و جنگ غزه ممکن است وضعیت موجود را به طور قابل‌توجهی تغییر داده باشند. اول، دیدگاه ایران در مورد اسرائیل است- توانایی تل‌آویو برای بازدارندگی در برابر اقدامات ایران و دوم محاسبات ایران در مورد تغییر سیاست هسته‌ای. ایران از طریق «محور مقاومت» و برنامه‌های پهپادی و موشکی، استراتژی بسیار تهاجمی‌تری را علیه دشمنان خود در پیش گرفته است. حمله مستقیم به اسرائیل- به‌ویژه پس از کشته شدن ژنرال زاهدی که نقش کلیدی در ایجاد این محور داشت و احتمالاً رابط اصلی ایران با حماس بود- گام منطقی بعدی در این دوئل بود. در نگاه رهبران تهران شلیک سیصد موشک و پهپاد به سوی اسرائیل جسورانه بود و منجر به صعود ایران شد. در پاسخ، اسرائیل این کار را نکرد.

در ۱۹‌ آوریل، اسرائیل فرصتی برای اقدام در مورد برنامه هسته‌ای و کارخانه‌های تولید موشک ایران داشت. اگر تهران تنش را تشدید می‌کرد، بایدن احتمالاً مجبور می‌شد وارد عمل شود. سیاستمداران و نظامیان اسرائیلی اغلب در مورد چنین واکنش زنجیره‌ای خیال‌پردازی کرده‌اند. با این حال، زمانی که فرصت پیش آمد، نتانیاهو و بنی ‌گانتس پلک زدند. تنها وزیر جنگ، یوآو گالانت، ظاهراً خواستار تشدید تنش بود. ایران قطعاً از توان رهگیری موشک‌ها و پهپادهای اسرائیلی- آمریکایی آگاه شد. از همه مهم‌تر، به وضوح دید که نه اسرائیل و نه آمریکا نمی‌خواهند در روز مبادا علیه برنامه هسته‌ای ایران اقدام کنند. این برنامه به قدری پیشرفت کرده‌ که جمهوری اسلامی را به یک دولت در آستانه هسته‌ای تبدیل کرده است.

پاسخ محدود اسرائیل نشان داد که آنها از ترس تشدید تنش، از اقدام منصرف شدند. نگرانی از آمریکا و اسرائیل، که مطمئناً عامل مهمی در توضیح اینکه چرا تهران به تدریج به سمت ساخت و آزمایش بمب هسته‌ای حرکت کرده، ممکن است در ۱۹‌ آوریل از بین رفته باشد. ما دقیقاً نمی‌دانیم چرا تهران انتخاب کرده که به آرامی به سمت عبور از نقطه‌ گریز پیشروی کند. تهران می‌توانست تاکنون سلاحی را آزمایش کرده باشد. رویکرد تهاجمی‌تر ایران قطعاً به خوبی نشان می‌دهد که چرا عبور از نقطه گریز می‌تواند موقعیت جمهوری اسلامی را تا حد زیادی ارتقا بخشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 2
  • IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۰
    1 0
    فقط بمب هیدروژنی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس