به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: وبسایت رادیو فردا در تحلیلی نوشت: یازده سال پیش، در خردادماه ۱۳۹۲، وقتی حسن روحانی در رقابتهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری از جیب خود کلیدی بیرون آورد و وعدۀ باز شدن قفل تحریمهای هستهای را مطرح کرد، نقطۀ عطفی در باب اهمیت فعالیتهای هستهای پدید آمد؛ ترازی تازه برای ارزیابی وعدهها و شعارهای انتخاباتی و عملکرد رؤسای جمهور در ایران. روحانی با عنایت به همان وعدهها برای رفع تحریمها و توافق با قدرتهای جهانی موفق شد بر رقبای خود که رویکرد مشخص و راهگشایی در قبال گفتوگوهای هستهای و تحریمهای شورای امنیت نداشتند، پیروز شود.
او در شرایطی موفق شد از گفتمان «حل مسئله هستهای» برای پیروزی خود در انتخابات آن سال بهره ببرد که شورای امنیت سازمان ملل در مدت هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، شش قطعنامه علیه تهران تصویب کرده و با این حال، رئیسجمهور وقت آن قطعنامهها را «کاغذپاره» خوانده بود.
حالا گروهی از تندروهای وابسته به حلقههای مرکزی قدرت، نگران تکرار تجربۀ سال ۹۲ هستند. بهنظر میرسد پس از ۱۸ ماه، کشورهای غربی و بهویژه اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که رویکرد پیشین در قبال ایران پاسخگو نیست و مقامهای جمهوری اسلامی قصد ندارند گامی مثبت در جهت تنشزدایی و اعتمادسازی بر سر برنامۀ هستهای خود بردارند. البته چه بسا این قطعنامه، گام نخست برای نابودی کامل توافق هستهای موسوم به برجام پیش از انقضای آن در سال آیندۀ میلادی باشد تا محدودیتهایی که در ۱۰ سالگی این توافق به پایان میرسند، عملاً از میان بروند.
هرچند بهنظر میرسد تندروهای حکومت از تبدیل شدن برجام و مذاکرات هستهای به محور کلیدی مباحث انتخاباتی هراس دارند و کوشیدند با تکرار تهدیدهای پیشین، کشورهای غربی را از صدور این قطعنامه منصرف کنند اما بر اساس روال تعیین نامزدهای ریاست جمهوری در انتخابات ایران، این شورای نگهبان است که مشخص میکند چه فردی مجوز نامزدی در انتخابات را دارد.
با این حال، برای مشاهدۀ خروجی نهائی شورای نگهبان باید چند روز دیگر تأمل کرد تا روشن شود که نهایت، چه سازوکاری برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در نظر خواهند گرفت.
اگر فرض بگیریم یک نامزد اصلاحطلب و یا فردی مانند علی لاریجانی که در سالهای اخیر بیش از آنکه یک اصولگرا باشد به شخصیتی میانهرو و نزدیک به حسن روحانی مبدل شده، بتوانند از فیلتر سخت شورای نگهبان عبور کنند، آیا میتوان کار را پایانیافته تلقی کرد و دولت آینده را کابینۀ میانهروها و اصلاحطلبان دانست؟ میتوان انتظار داشت که هر نامزد میانهرو یا اصلاحطلبی که در فهرست نامزدهای نهائی قرار بگیرد از ظرفیت حل اختلافات در مذاکرات هستهای و احیای برجام و مسائلی مشابه سخن خواهد گفت.
همین حالا هم گروهی از آنها با شعار «راهگشایی کنیم»، بیانیهای را با امضای ۱۵۱ نفر منتشر کردهاند که از ایرانیان خواستهاند با حضور در انتخابات اجازه ندهند «مسیر افراطگرایی در سیاست خارجی و دو قطبیسازی و اعمال تحریمها علیه ایران» ادامه یابد.
با این حال، بعید به نظر میرسد که حتی این وعدهها هم بتوانند مؤثر بیفتد. حتی کسانی که در جریان رقابتهای انتخاباتی از لزوم احیای برجام و مذاکرات هستهای و رفع تحریمها سخن بگویند، نمیتوانند چشم خود را بر عمر کوتاه دستاوردهای دیپلماسی دولت حسن روحانی در این عرصه ببندند. با وجود شوق و امیدی که بعد از حصول آن توافق در ایران ایجاد شد، همۀ آرزوهای آن دوران خیلی زود بر باد رفت و حالا دیگر از برجام، چیزی جز یک نام باقی نمانده است.