به گزارش مشرق، انتشار چهلمین چاپ رمان دینی «نامیرا»، نوشته صادق کرمیار بهانه ای شد تا از آثار دیگر نویسندگانی مانند رضا امیرخانی، احمد دهقان و مصطفی مستور یاد کنیم که بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ شده اند.
قصه و ساختاراگر درست و اصولی باشد، نتیجه داستان یا رمانی میشود که مخاطب از آن استقبال میکند و به چاپهای متعدد میرسد. رمان «نامیرا»، یکی از آن رمانهایی است که این ویژگیها را دارد و چند روز پیش خبر رسید که نشر نیستان آن را برای چهلمین بار تجدید چاپ کردهاست. «نامیرا» نوشته صادق کرمیار و برنده جایزههای «جلال آلاحمد» و «کتاب سال» است که اولین بار در سال ۱۳۸۸ منتشر شد. این رمان روایتی از دختر و پسری به نامهای «سلیمه» و «ربیع» اهل کوفه است که به دنبال حقیقت میگردند و بین حمایت از امام حسین(ع) و وفاداری به یزید تردید دارند. «دشتهای سوزان»، «حریم» و «مستوری» از دیگر آثار داستانی صادق کرمیار هستند. به انگیزه چهلمین چاپ رمان پرمخاطب و خوشخوان «نامیرا» که یکی از پرفروشترین آثار در سبک رمان های تاریخی دینی در سالهای اخیر بودهاست، از چند رمان مشهور ایرانی که در سه دهه اخیر، بیش از ۳۰بار تجدید چاپ شدهاند، نوشتهایم.
رمانی کم نظیر با بیش از ۳۰ بار تجدید چاپ
«سفر به گرای ۲۷۰ درجه»، نوشته احمد دهقان از نگاه خیلیها بهترین رمان جنگ و دفاع مقدس است. این رمان مشهور و محبوب تاکنون بیش از ۳۰بار تجدید چاپ شدهاست. اولین چاپهای این کتاب را دو نشر «صریر» و «سوره مهر» و تازه ترین چاپهای آن را «نشر نیستان» منتشر کردهاند. احمد دهقان که یکی از نویسندههای منحصربه فرد حوزه ادبیات داستانی و ادبیات دفاع مقدس است، به دلیل نگارش خاص «سفر به گرای ۲۷۰ درجه»، جایزه ۲۰سال داستاننویسی، جایزه ۲۰سال ادبیات پایداری و جایزه چهارمین دوره کتاب سال دفاع مقدس را از آن خود کرد. داستان این کتاب را شخصیتی به نام «ناصر» روایت میکند؛ رزمنده جوانی که بارها درس و مشق را رها میکند و به جبهه میرود تا اینکه از قریبالوقوع بودن عملیاتی به نام «کربلای ۵» مطلع میشود. «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» پس از ترجمه به زبان روسی توانست در سال ۲۰۱۵ به عنوان بهترین داستان شرقی، جایزه «سرزمین ناشناخته» را به خود اختصاص دهد. این رمان همچنین به زبانهای صربی، ایتالیایی، اسپانیایی و لهستانی هم ترجمه شدهاست.
«ارمیا» و «منِ او»، همچنان پرفروش
نامِ رضا امیرخانی، نویسنده شناختهشده ایرانی، با اولین رمان خود، «ارمیا» سر زبانها افتاد و بعدها با انتشار «من او»، «بیوتن»، «قیدار» و... به شهرتش اضافه شد. نثر و سبک خاص نگارش امیرخانی یکی از وجوه تمایز او با دیگر نویسندگان ادبیات داستانی در دهههای اخیر است. «ارمیا»، روایتی از زندگی شخصیتی به همین نام است که در خانوادهای ثروتمند بزرگ شده و برخلاف خانوادهاش که به مفاهیمی مانند پایداری و مقاومت و ایثار بیاعتنا هستند، این مفاهیم برایش اهمیت دارند و بخشی از دغدغههایش هستند. رمان «ارمیا»، تاکنون ۳۳ بار تجدید چاپ شدهاست.
از دیگر آثار محبوب و پرفروش رضا امیرخانی، رمان «منِ او» است؛ روایتی از شخصیتی به نام «علی فتاح»، از خانوادهای مرفه که عاشق «مهتاب»، دختر خدمتکار خانهشان میشود. بستر اصلی رمان «من او»، عشق این دو نفر است که در ادامه با سیاست و عرفان همراه میشود. امیرخانی در جایی از کتاب، به استقلال الجزایر اشاره و به نوعی آن را با انقلاب اسلامی ایران مقایسه میکند. رمان «من او» تاکنون بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ شدهاست. این رمان تا به حال به زبانهای روسی، اندونزیایی و عربی ترجمه شدهاست.
در انتظار صدتایی شدن
از دیگر نویسندههای پرمخاطب سالها و دهههای اخیر، مصطفی مستور است. از قضا اولین رمان این نویسنده، محبوبترین و پرفروشترین اثر او هم هست؛ برخلاف خیلی از نویسندههای دیگر که معمولاً اولین کتابشان خیلی پرمخاطب نمیشود. «روی ماه خداوند را ببوس»، نام اولین رمان مصطفی مستور است که برای نخستین بار در سال ۱۳۷۹ در نشر مرکز به چاپ رسید؛ رمانی با موضوعی فلسفی و هستیشناسانه و در تلاش برای جواب دادن به سوالهایی که در جدال بین عقل و دل مطرح میشوند. در معرفی این کتاب میخوانیم: «نوشتههای پارسا را خواندم. گمان میکنم او عاشق شده بود. اما فکر نمیکنم خودکشی او ربطی به معشوقش داشته باشد.
احتمالاً او خودکشی کرد چون درکش کوتاهتر از ارتفاع عشق بود. او به جای کنترل بر عشق، مغلوب مفهومی شد که برای او تازگی داشت. او نه از معشوق که از عشق به شدت شکست خورد. حتی چنین به نظر میرسد که معشوقش کوشیده بود تا او را در فهم عشق یاری دهد، اما ذهن پارسا نتوانسته بود همه ابعاد و پیچیدگیهای معنای عشق را درک کند. گویی عشق چنان غریب بر پارسا تابیده بود که با خطکشهای او اندازه نمیشد و به همین سبب او قادر نبود آن را در کنار بقیه چیزها در آن کتاب دستنویسش بچیند». این رمان تاکنون بیش از ۹۷ بار تجدید چاپ شده و در انتظار صدمین چاپ خود به سر میبرد. «روی ماه خداوند را ببوس» در سال ۱۳۸۱ جایزه جشنواره قلم زرین را از آن خود کرد و تا به حال به زبانهای روسی، عربی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شدهاست.