به گزارش مشرق، یاسر نوروزی در هفت صبح درباره مجموعه «جوکر» که این روزها فصل دوم آن پخش میشود، نوشت:
فرض کنید کسی میخواهد جوک یا لطیفهای تعریف کند. بعد همه را جمع کند بگوید: «میخوام یه جوکی براتون بگم برید تو دیوار، دست و پا بزنید، دل و رودهتون ببره، از هم وا شه، پخش زمین بشید، جر و واجر بشید، ریسه برید، مغزتون بیاد کف زمین، آب روغن قاطی کنید...»
خب قطعا خیلی از شما همینجا خواهید گفت: «چقدر لفتش میدی! جوکت رو بگو دیگه!» و آن فرد دوباره همان جمله را کش بدهد و سه ساعت دیگر درباره جوکی که میخواهد بگوید حرافی کند. چه اتفاقی میافتد؟ «جوکر ۲» در واقع همین است؛ یک پیشمقدمه طویل و بیسرانجام که هرگز تعریف نمیشود و تا پایان در همان حالت تعلیق میماند.
حاضران در برنامه جوکر به شکل گعدهای و دیمی، موقعیتی برای خنداندن ایجاد کنند. طبیعتا هم این اتفاق نمیافتد و برنامه تبدیل میشود به نماهای فراوان از احسان علیخانی که دائم به ما گوشزد میکند «عجب چیزی بود!»، «بابا اصلا فوقالعاده بود!»، «دیگه ترکیدم از خنده!»، «خود خودش بود!».
حرفم این است «جوکر ۲» اصلاً هیچوقت شروع نمیشود! فقط ما عدهای را میبینیم که حول و حوش چیزی که گویا باید به آن بخندیم، میچرخند و به کیفیتی که هنوز خنده ایجاد نکرده، میخندند. این کیفیت که قرار است موقعیتی کمیک یا جملاتی طنز باشد، تولید نمیشود و زمانی ماجرا بیمزهتر میشود که همین کیفیت عقیم را به نمایش میگذارند برای خنداندن ما. مقصر البته بازیگران نیستند.
چون اصلاً فکر یا برنامهای پشت ماجرا نیست که قرار باشد آنها را در موقعیت خنداندن قرار دهد. همه چیز فیالبداهه و فستفودی و بیبرنامه اتفاق افتاده است. این بیبرنامهگی را شما میتوانید در دعوت از جوکرها هم ببینید. آنها روی صحنه میآیند بدون نمایشنامهای که از قبل با کمک و همفکری نویسندگان و کارگردان تهیه و به آنها داده شده باشد. البته استثنائاتی هم وجود دارد. اما عمدتاً برنامه به همین شکل جلو میرود؛ افرادی که دور هم نشستهاند و قرار است بیهیچ برنامهای بخندند.
درحالیکه سادهترین روشها برای خنداندن بازیگر و مخاطب، تعریف موقعیتهای متنوع کمیک، حتی زمانی است که آنها روی مبل روبهروی هم نشستهاند. به عنوان مثال میتوان به بخشهایی از برنامه «اسکار» اشاره کرد که برای ایجاد سرگرمی و خنده، متنی سخت برای بازیگران خوانده میشد و از آنها خواسته میشد جملات را به شکل املا بنویسند. یا لغاتی سخت که از بازیگران خواسته میشد معانی آنها را بگویند.
همینطور تنوع در ایدههای مختلفی که در «اسکار» وجود داشت. در «جوکر ۲» اما فقدان گروه نویسندگان به شدت به چشم میآید. برای همین است که آدمهایی دعوت میشوند تا به شکل گعدهای و دیمی، موقعیتی برای خنداندن ایجاد کنند. طبیعتا هم این اتفاق نمیافتد و برنامه تبدیل میشود به نماهای فراوان از احسان علیخانی که دائم به ما گوشزد میکند «عجب چیزی بود!»، «بابا اصلا فوقالعاده بود!»، «دیگه ترکیدم از خنده!»، «خود خودش بود!».
و سوالی که پیش میآید این است که دقیقا چه چیز، خود خودش بود؟! اصلاً مگر موقعیت طنزی ساخته شده که قرار باشد خود خودش باشد؟! یا چه مقدمهای از خنده آغاز شده که ما باید آن را دنبال کنیم و برسیم به خنده؟! میدانید؟ زمان پخش «جوکر ۱»، چند نفری از جمله بنده نوشتم این بساط «جوکر ۱» فوقالعاده بینمک است و پهلو به ابتذال میزند.
اما خب، گوش شنوایی نبود جز پاسخهای بیربط ادمین صفحه مجازی «جوکر ۱». حالا اما تعداد کسانی که به شدت به این برنامه تاختهاند بسیار بیشتر شده و باید خطاب به کارگردان و تهیهکننده گفت: «حالا خوب شد تعداد کسانی که دادشون دراومده بیشتر شده؟ خوبه الان به برنامهت میگن جلف و مبتذل؟ برات قشنگه تیتر میزنن: خود گویی و خود خندی؟!»