به گزارش مشرق، مجتبی زارعی دانشیار، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در ایتا نوشت:
بین ۱۲ نگاه به عاشورا ، نگاه امام خامنه ای به واقعه عاشورا شاهکارِ جهاد تبیین است
به نظرمی رسد کمابیش دوازده نگاه رامی توان در باره عاشورای حسینی اکتشاف کرد:
۱) نگاه تراژیک و سوگواره ای ۲) نگاه تاریخی _ توریستی ۳) نگاه قهرمان _ اسطوره ای۴) نگاه شفاعت طلبانه_ تطهیری ۵) نگاه شهادت طلبانه_ انقلابی ۶) نگاه مناسکی _ آیینی ۷) نگاه عاشقانه_ سکولاری ۸) نگاه علمیِ فقهی _ کلامی ۹) نگاه فلسفه_تاریخی ۱۰) نگاه ملّیتی_ هویتی ۱۱) نگاه الهیاتی_ امامتی۱۲ )نگاه احیاگری _ تعلیمی
درنگاه اول؛ تاریخ و رنج همراه هم هستند و مگر رنجبارتر ازعاشورا چیزی درجهان می توان یافت؟ اما عاشورا فراتر ازتراژدی و تطهیر تاریخ با فلسفه رنج است
نگاه دوم می گوید هرچند فاجعه باراما حادثه ای بودکه دردهم محرم سال ۶۱هجری پدید آمدو تمام شد
نگاه سوم برآن است که عاشورا بستری برای به وجود آوردن قهرمان _ اسطوره بود ؛ عرصه ای برای نشان دادن رستم و سهرابی دیگر.
نگاه چهارم یعنی نگاه شفاعتی _ تطهیری رویکردی مسیحی به گناه انسان است؛ مسیح به صلیب کشیده شد تاگناهان انسان شسته شود؛ حسین (ع) و عاشورا وسیله ای برای بخشیده شدن ازگناهان پی درپی گناهکاران اند
درنگاه پنجم، عاشورا اساسا رویکردی انقلابی بوده و امام برای شهادت درکربلاساکن شده است؛ این رویکرد شهادت را هدف امام در عاشورا اعلام می کند
در نگاه ششم که آیینی_ مناسکی است عاشورا تحت الشعاع مناسک و عَلَم و کُتل و طبل و سنج و طبخ های نذری قرارگرفته است ؛
نگاه هفتم که عاشقی_سکولاری است مخصوص روشنفکرانی است که صحنه هایی دلربایانه ای ازکربلارا توصیف می کنندکربلا دراینجا فقط واجد عشق و محبت های فردی است، مالامال از بهجت اما دستان تطاول یزیدیان پنهان می شود این قبیله از بازسازی تاریخ پرهیز داده و میگوید حال مابا حسین راخراب نکنید!
در نگاه هشتم اما غلبه با مباحث علمی _فقهی _ کلامی است ؛آیا امام باعلم به شهادت و اسارت درکربلا سُکنی گزیده است ؟ دراین صورت عِلم امام باوجود آیه تهلکه درقرآن چگونه توجیه می شود ؟
دررویکرد نهم اما تاریخ، سنّت و فلسفه داردو فلسفه _ تاریخی است؛ خط حسین علیه السلام ویزید هیچگاه به هم نمی رسند و تغییرماهیت نمی دهند واین قانون فلسفه و تاریخ است ؛ انسان باید یا حسبنی باشد یایزیدی و راه سومی وجود ندارد راه سومش هم فقط زینبی است
نگاه دهم و ملّیّتی_ هویتی اما نگاهی است که حاج قاسم سلیمانی آن را به ارمغان آورد وتکامل یافته ملّیّتِ دینی ایران است؛ ملیت در ایران ضمن اینکه باسکولاریسم( دولت_ ملت های وستفالیایی اروپایی ) ربطی تاریخی نداردبلکه همین ملیت دینی، با امام حسبن پیشرفته ترهم شدو به ملت امام حسین (ع) ارتقاء یافته است
نگاه یازدهم و الهیاتی_امامتی به عاشورا نگاهی متعالی و پیشرفته است که امام حسین و عاشورا رانه حرکتی کور و یا حادثه ای دور افتاده در تاریخ بلکه ستاره ای درخشان درمنظومه وفلسفه ارسال رُسُل و انزال کتب می شناسد؛حرکتی فرایندی که درچارچوب نظام رسالت_ امامت _ اُمت معنا می یابد
اما موثر ترین وکارآمد ترین نگاه به عاشورا ، دوازدهمین نگاه است و آن نگاه احیاء گرانه _ تعلیمی به آن است؛ بنیانگذاران این نگاه؛ امام خمینی (ره )استاد شهید مطهری و امام خامنه ای حکیم اندکه به سه گانه ی علت های شکل گیری عاشورا، درس های عاشورا وبخصوص عبرت های آن توجه می دهند؛ امام خمینی برآن است که تمامی حرکات امام حسین سیاسی بود و اساسا امام حسبن می خواست حکومت رابدست بگیرد و به دست گرفتن حکومت ازسوی او یک فخر به حساب می آمدبرای اینکه حکومت باید دردست مثل سید الشهدایی باشد و استاد شهید معتقد بود عاشورای امام حسبن تجدید حیات و اساسا آموختن مبانی اسلام از نو است گواینکه می گفت عاشورای امروز فلسطین است و شمرِ ۱۴۰۰ سال پیش مُرد ؛شمرِ امروز موشه دایان است!
امام خامنه ای حکیم اما ازحیث فلسفه ی سیاست صاحب نظریه ای بدیع در ساحت عاشوراست؛ این نگاه نوعی احیاء گریِ تعلیمی است ؛ نگاهی که با اکتشاف عبرت های عاشورا و تبیین نقش عوام وخواص درشکل گیری این مصیبت عظیم تاریخ بر نقش تعلیمی _احیاگرانه عاشورا برای بهزیستی امروزمان تآکید دارد؛ سوال مهم امام خامنه ای در این باره این است : ملت اسلام ازموضع عبرت گیری از عاشورا باید فکرکند که چرا ۵۰ سال بعد رحلت پیامبرکار جامعه به اینجا رسیده که مردم مسلمان اعم از؛ وزیرشان، امیرشان، سردارشان، عالِم شان، قاضیشان، قاریشان و اوباش شان و... آنگونه یکپارچه و با آن طرز فجیع جیگر گوشه ی پیامبر راکشتند ؟!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.