به گزارش مشرق، دونالد ترامپ اخیراً با حضور در کنوانسیون ملی جمهوری‌خواهان و با ظاهری جدی و گوش باندپیچی شده، نامزدی حزب جمهوریخواه آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری 2024 را پذیرفت. رئیس جمهور سابق آمریکا در بخشی از این سخنرانی، روایتی معکوس و دروغین را در خصوص کشورمان بیان کرد که در نوع خود قابل تامل است:

"اگر من رئیس‌جمهور بودم، ایران الان ورشکسته بود، ایران هیچ پولی نداشت. حالا ایران 250 میلیارد دلار دارد. آن‌ها همه این پول را در دو و نیم سال گذشته به دست آورده‌اند. آن‌ها ورشکسته بودند. در آن زمان، ایران آماده بود که توافق کند اما الان ( در دوران دموکراتها) با چین وارد معامله شده است."

بدون شک روایتگری ترامپ نسبت به آنچه در دوران ریاست جمهورش‌اش و در قبال کشورمان گذشته مخدوش است. استراتژی فشار حداکثری ترامپ با هدف سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه‌ریزی شد. نقطه اوج این توطئه، خروج رئیس جمهور سابق آمریکا از برجام بود. پس از آن، ترامپ مدعی بود ایران تحت تأثیر تحریم‌ها به توافقی که مدنظر وی می‌باشد، تن خواهد داد اما این تصور او اشتباه بود! چنانچه حتی برخی نزدیکان ترامپ نیز اذعان کرده‌اند، تقابل مطلق دولت ترامپ با ایران به ضرر وی تمام شد.

ایران پای میز مذاکره با دولت وقت آمریکا حاضر نشد و در مقابل، توانست استراتژی مقاومت فعال را در برابر استراتژی فشار حداکثری به خوبی پیاده سازد. در چنین شرایطی ترامپ تبدیل به نماد شکست در برابر جمهوری اسلامی ایران شد. نباید فراموش کرد که جان بولتن، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا مدعی بود کمتر از یکسال پس ازخروج واشنگتن از توافق هسته‌ای، فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و ایران شکل می‌گیرد اما ایران محکم و قدرتمند در برابر آمریکاایستاد. بولتن و ترامپ از معادلات قدرت حذف شدند، اما نظام و ملت ایران پابرجا ماندند.

در این معادله، تفاوتی میان دو حزب سنتی امریکا وجود ندارد. بر همین اساس، نمی‌توان دوگانه دموکرات -جمهوریخواه یا کبوتر-باز را در قبال پرونده برجام متصور شد. دولت بایدن علی‌رغم انتقاد از استراتژی فشار حداکثری ترامپ، در حال تکرار همان رویکرد می‌باشد. حضور سیاستمدارانی مانند آنتونی بلینکن و جیک سالیوان در کنار بایدن، در تشدید این روند مؤثربوده است. مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال توافق هسته‌ای و احیای آن از ابتدا مشخص بوده است.

«برجام دفرمه شده» و «رفع قطره‌چکانی تحریم‌های ضد ایرانی» قطعاً موردپذیرش کشورمان نخواهد بود، زیرا منجر به افزایش دامنه تعهدات ایران و کاهش دامنه اقدامات متقابل غرب خواهد شد. بهتر است مقامات کاخ سفید و تروئیکای اروپایی به‌جای پیچیده‌سازی صورت‌مسأله ( کاری که تاکنون انجام داده‌اند) یک‌بار برای همیشه تصمیم خود را در قبال توافق برجام و احیا یا عدم احیای آن اعلام کنند. اکنون جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری برای مواجهه با هر گزینه و رفتار غرب در قبال این موضوع آمادگی دارد.

این آمادگی فزاینده، هم در عرصه راهبرد پردازی ( در قالب سیاست خارجی چندوجهی و متوازن ) و هم در عرصه تاکتیک‌ها و ابزارها خود را نشان داده است. این همان رمز غلبه ما بر توطئه‌های دشمن در گذشته، حال و آینده بوده و خواهد بود.