به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه آرمان در مطلبی با همین عنوان نوشت: «دکتر ظریف، همراهی خود با کارزار انتخاباتی دکتر پزشکیان را از متن جامعه مدنی کلید زده و با موفقیتی چشمگیر به سرانجام رساند. انتصاب او به معاونت راهبردی و «ریاست کابینه مدنی» تداوم و تکمیل همان نقش بود. حتی اگر او به معاونت اولی رئیسجمهور هم منصوب شده بود، به این اندازه جای خشنودی و امیدواری نداشت. تصمیم او به کنارهگیری از چنین نقش کارسازی، یک شوک تأسفبار بود. جامعه مدنی (رسانهها، اندیشکدهها، سازمانهای مردمنهاد در بخشهای حقوقی، سیاسی، اجتماعی، علمی- آموزشی، کار و اقتصاد و جز آن)، ستونها و سامانههای کارسازی هستند که «زیرساخت دموکراسی» بهشمار میروند و کمک به بالندگی آنان، یعنی توسعه و تحکیم این زیرساخت.
بنای مردمسالاری بر این ستونها برساخته و استوار میشود. این سامانهها هستند که استخوانبندی و رگ و پی دموکراسی و توسعه را در اندام جامعه میدوانند. اینها سلولها و اجزای شکلدهنده این اندام هستند و همچنین، طنابهای محافظی هستند که بار مردمسالاری را پیوسته استوار میدارند. اینها هم موجد دموکراسیاند و هم حافظ و ضامن آن. وجود همین نهادها و توسعه و تعمیق فرهنگیِ برخاسته از آنهاست که یک نظام مردمسالار را از گردبادها و طوفانهای خودکامگی و استبداد محفوظ میدارد. من نام این سامانهها را «کابینه مدنی» میگذارم که از عمق بدنه جامعه میجوشد. همه رسانهها (حتی رسانههای جناحی یا حکومتی و غیرمستقل)، همه نهادهای پرشمار مدنی در متن جامعه، به مثابه وزارتخانههای این کابینه هستند.
به نظرم آقای دکتر ظریف، بهعنوان معاون راهبردی دکتر پزشکیان، هوشمندانه در رأس این کابینه قرار گرفت و امیدهای بسیاری را زنده کرد. در واقعیت، او روی دیگر سکه ریاستجمهوری بود: دکتر پزشکیان روی اجرائی این سکه بود و دکتر ظریف روی مدنی آن. من اهمیت این روی دوم را نه کمتر از روی اجرائی آن بلکه همپا و برتر از آن میدانم. جالب است که دکتر ظریف، همراهی خود با کارزار انتخاباتی دکتر پزشکیان را از متن جامعه مدنی کلید زده و با موفقیتی چشمگیر به سرانجام رساند. انتصاب او به معاونت راهبردی و «ریاست کابینه مدنی» تداوم و تکمیل همان نقش بود. حتی اگر او به معاونت اولی رئیسجمهور هم منصوب شده بود، به این اندازه جای خشنودی و امیدواری نداشت. تصمیم او به کنارهگیری از چنین نقش کارسازی، یک شوک تأسفبار بود. بهعنوان یک خبرنگار دور از میهن که نفع شخصیای در این آمد و رفتها ندارد، امید دارم که در این تصمیم بازنگری شود. امیدوارم چهرههایی که امکان رایزنی و مصالحهجویی را دارند، اجازه ندهند این فرصت و ظرفیت کارساز از دست برود».
یادآور میشود رئیس کابینه، رئیسجمهور است اما گویا افراطیون مدعی اصلاحات اصرار دارند در عمل و یا با ادبیاتسازی جعلی، امثال ظریف را رئیس دولت جا بزنند. به همین علت هم نویسنده خارجنشین روزنامه زنجیرهای ادعا کرده «سکه ریاستجمهوری دو رو دارد، یکی پزشکیان و دیگری ظریف»!
نکته دوم این که ظریف ادعا کرده بود بعد از پایان کار شورای راهبری، هیچ سمت دولتی بر عهده نخواهد گرفت. اما برای خود معاونتی را جعل و تاسیس کرد که برخلاف معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، بالاتر از دفتر و در جایگاه معاونت رئیسجمهور و در همین حال تعیینکننده راهبرد دولت باشد.
این نکته هم گفتنی است که شورای موسوم به شورای راهبری با ترکیب غالبی که از برخی محکومان امنیتی و عناصر تندرو سیاسی و برخی عناصر غنیمتطلب یا ذینفع پیدا کرد، هیچ ربطی به مردم یا جامعه مدنی نداشت و هویتش هویت یک شرکت سهامی حزبی با حضور برخی عناصر دارای سوءسابقه بود.