سرویس ورزش مشرق- تیم ملی والیبال در سال های گذشته، نمودی از بازیکن سالاری و رهاشدگی بوده. حتما یادتان می آید که در مراسم افتتاحیه المپیک ریو چه افتضاحی رخ داد و در پایان نیز هیچ برخوردی نشد که نشد. این ماجرا در رویدادهای مختلف دیگر نیز رخ داد و حتی در جابجایی سرمربیان وقت تیم ملی نیز رد و اثری از آن دیده یا شنیده شده. سوء مدیریت محمدرضا داورزنی موجب شد تا این پدیده، در گذر زمان در والیبال کشور نهادینه شود که تبعات و نتایج مخرب آن را می شد دید اما انگار اراده ای برای تغییر این مسیر وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
میراث تلخ و سیاه بازیکن سالاری
انتخاباتی که ناامیدکننده بود!
از وقتی تقوی به عنوان رئیس جدید انتخاب شده، شائبه هایی درباره نداشتن ظرفیت مدیریتی قابل اعتنا در وی وجود داشت اما اتفاقی که در تیم ملی و صابر کاظمی رخ داد، نشان داد که گویا فدراسیون کنونی نیز دغدغه ای برای اصلاح این وضعیت ندارد. بازیکنی که به تیم ملی پشت کرد و با محرومیت هم مواجه شد، حالا با پادرمیانی رئیس فدراسیون در حال بخشیده شدن و بازگشت است! اسم این رویکرد منفعلانه و بازیکن سالارانه را نیز رفتار پدرانه می گذارند اما فراموش کرده اند که اینجا یک فدراسیون و سازمان است؛ نه خانه و منزل!
گویا بایستی باور داشت که مدیریت کنونی فدراسیون والیبال نیز ادامه مسیر غلط پیشین است و باید اینجا را شهر بی کلانتر نامید!