به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اشارات نوشت:

رد خون|روایت اول:

پادشاه بنی اسرائیل قصد کرد با یکی از محارمش نکاح کند؛ آنگاه یحیی سر به مخالفت نهاد... معشوقه‌اش، سر یحیی را شرط نکاح کرد. پادشاه بنی اسرائیل سر یحیی را در تشتی از طلا برای او فرستاد... نوشته اند وقتی سر یحیی را بریدند خون او به زمین ریخت و همواره می‌جوشید... بنی اسرائیل کوشید روی خون او خاک بریزد تا خونش پاک شود.. . اما نشد... تا اینکه بخت النصر بر آنان حاکم شد چند هزار نفر از آنان را کشت... انتقام یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد...

رد خون|روایت دوم:

یزیدبن معاویه در دین محمد بدعت کرد... حسین با او بیعت نکرد... پسر زن بدکاره‌ای را برای بیعت ستاندن نزد او فرستاد. حسین بر علیه او خروج کرد با اهل و عیال و خانواده... پسر زن بدکاره سر از تن نوه‌ی رسول خدا جدا کرد. سر شیرخواره اش را در حالیکه زبانش مثل ماهیِ از آب بیرون افتاده بازی بازی میکرد گوش تا گوش برید. خانواده اش را به اسارت برد و سر حسین را در تشتی از طلا برای یزید فرستاد... خون حسین به زمین ریخت، خون حسین هنوز می‌جوشد... منتقمش روز جمعه‌ای در حالیکه به دیوار خانه خدا تکیه زده فریاد میزند: کجاست آنکس که خونخواه مظلوم کربلا باشد...

رد خون|روایت سوم:

فرزند نحس یهود خانه‌ی مقدس را به نکاح نامشروعش درآورده، یحیی و دوستانش سر به مخالفت نهادند...فرزند نحسِ صهیون خونِ سر فرزندانِ اسماعیل را همچون ضحاک می‌نوشد... خون یحیی باز به زمین ریخت... خونِ یحیی می‌جوشد... می‌جوشد... می‌جوشد... تا روزی که هزاران هزار از آنها کشته شوند،تا انتقام خون یحیی گرفته شود...

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.