به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: وبسایت شبکه اینترنشنال که ماههاست در اثر شکستهای پیاپی پیمانکار صهیونیستش روزگار نکبتباری را تجربه میکند، در توجیه برهنه شدن گاه به گاه برخی مدعیان «جنبش زن، زندگی، آزادی» در کشورهای غربی و حتی مورد اعتراض واقع شدن از سوی برخی گروههای اپوزیسیون، نوشت: «انبوه بدنها با انبوه مطالبات و نیازها در نظام سلطه تبعیض و سرکوب زیر سایه حکومت، مجال «بودن» پیدا نکردهاند؛ پس چرا نباید از بدنها حرف بزنیم؟ و چرا زنان نمیتوانند پیشقراولان تظاهرات بدنهای ستمدیده باشند؟
مالکیت و تصاحب تاریخی بدن زن به مرور شکلهای مختلف به خود گرفته است؛ ممنوعیت سقط جنین، ازدواج و بارداری اجباری، خشونتهای ناموسی، تجاوز و آزار جنسی، حجاب اجباری و حتی اجباری بودن برداشتن حجاب، و موارد دیگر که گویای این هستند: بدن زنان همواره محل تاخت و تاز و سلطه پدر/مردسالاری بوده است.
جنبش زن، زندگی، آزادی علیه نظامهای درهم تنیدهای از سلطه شکل گرفت و صحبت از بدن و بدنها در آن یک اصل غیر قابل انکار بود. مسئله حجاب اجباری که جرقه این جنبش بود، به روشنی با بدن زنان پیوند خورده، با بدنی که دهههاست نادیده گرفته شده، سرکوب شده و امروز قیام کرده است. زن، زندگی، آزادی در مسئله حجاب اجباری خلاصه نمیشود، اما این بدان معنا نیست که مسئله بدن در این جنبش یک حاشیه است. در این مبارزه و مقاومت روزمره زنان که از آغاز زن، زندگی، آزادی تا به امروز ادامه داشته است تقابلی بین ذهن و بدن وجود ندارد که بخواهیم با ارزشگذاری بر آنها یکی را نشانه تفاخر و دیگری را مظهر ابتذال بدانیم. هیچ ابتذالی در مفهوم بدنها و حتی در برهنگی وجود ندارد و زنان این را به روشهای مختلف و با «کنش»های گوناگون در این یک سال و اندی نشان دادهاند.
برهنگی شاید عریانترین شکل تظاهر بدنهایی باشد که میخواهند نظام را به چالش بکشند؛ با این همه هنوز بدنهای بسیاری نتوانستهاند به صراحت قیام کنند؛ هنوز بوسه دو مرد همجنسگرا در خیابانی از خیابانهای ایران در مقابل چشم عموم اتفاق نیفتاده، هنوز مردانی با وجود میل باطنی جرات نمیکنند در انظار عمومی لباس صورتی و قرمز بپوشند... یادمان نمیرود که نوار بهداشتی که تا همین چند وقت پیش نماد شرمساری زنان بود، و حتی فروشندگان آن را در کیسههای سیاه به دست مردم میدادند، چگونه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به یکی از ابزارهای مبارزه زنان تبدیل شد.
در آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، شاعر و پناهجوی ساکن هلند در یکی از تجمعهای اعتراضی، با بدن برهنه ظاهر شد و گفت: «امروز خواهران و برادران من در ایران به خاطر پس گرفتن بدنشان میجنگند.» با وجود همراهی صورت گرفته با او، موجی از انتقادها و حتی سرکوبها نیز او را در برگرفت. چرا که برای زیر سؤال بردن هویت اجتماعی و سیاسی زنان، بدن آنها همواره دستمایه قرار میگیرد و سرکوبگران، چه سرکوبگران حکومتی و چه اپوزیسیون، زنان مبارز را که از بدنهایشان در مبارزه استفاده میکنند «خطاکار» و «منحرف» نامیدهاند. زنانی که به انتشار تصاویر برهنه از خود دست زدند، از سوی برخی به عبارتهایی همچون «تنفروش»، «مبتذل»، «اوبژه جنسی»، «هرزه» و «پرستو» ملقب شدند. حال آنکه در به کار بردن همه این عبارتها تحقیری جنسیتزده نهفته است».
تقلای رسانه وابسته به موساد برای توجیه برهنگی و جا زدن آن به عنوان موفقیت، در حالی است که برهنگی مربوط به دوره ماقبل تمدن است. از سوی دیگر سرویسهای جاسوسی بیگانه ید طولایی در استفاده از اوباش و اجامر و فواحش خیابانی برای سرکوب نهضت ملت ایران به ویژه در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و براندازی نهضت ملی شدن نفت داشتند؛ اما بازسازی شبیه آن نقشه در پاییز ۱۴۰۱ با انزجار گسترده ملت ایران و شکست مطلق موساد و سیا و امآیسیکس مواجه شد.