به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- قرار است بیست و نهمین اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان ملل با عنوان «کاپ ۲۹» از ۲۱ آبان تا ۲ آذر ماه در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان برپا شود. اجلاسی که همه ساله در چارچوب یکی از کنوانسیونهای سازمان ملل برگزار میشود و مقصود و هدف و کارویژهای که برای آن تعریف شده است «مقابله با انتشار گازهای گلخانهای» است.
برخی از خبرها حکایت از آن دارند که قرار است آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم کشورمان در رأس هیئتی در این اجلاس شرکت کنند! اگر این خبر که غربگرایان داخلی به شدت روی آن اصرار میورزند، صحت داشته باشد، جناب پزشکیان به دام و تله خطرناکی پای نهاده و خسارتهای سنگینی را به جمهوری اسلامی ایران و شخصیت خود تحمیل خواهند کرد! خطرها و خسارتهای حضور رئیسجمهور کشورمان - و یا هر هیئت دیگری از ایران- در اجلاس یاد شده از چند سوی قابل ارزیابی است. بخوانید!
۲- نگاهی به جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی بیندازید! قتل عام بیش از ۴۵ هزار انسان بیگناه. ریختن هزاران تن بمب بر سر مردم مظلوم غزه و لبنان. موشکباران هر نقطهای که رنگ و بوی حیات دارد. بمباران بیمارستانها، مدارس، چادرهای محل اسکان آوارگان و... حتماً میپرسید حضور آقای پزشکیان در اجلاس باکو چه ربطی به جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی دارد!؟
پاسخ آن است که «اسحاق هرتزوک» رئیسجمهور رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل هم به این اجلاس دعوت شده و در آن شرکت خواهد کرد! آیا برای شخصیت برجستهای نظیر رئیسجمهور کشورمان با آن مواضع انقلابی و انساندوستانه علیه رژیم کودککش صهیونیستی حضور در این اجلاس پشت پا زدن به خونهای به ناحق ریخته مظلومان، نادیده گرفتن شخصیت ضدصهیونیستی ایشان و برباد دادن حیثیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار سرافراز مبارزه با صهیونیستهای جنایتکار نیست!؟ البته که هست و ساحت دکتر پزشکیان از این اقدام ناشایسته دور بوده و خواهد بود.
۳- جمهوری آذربایجان نیز به عنوان یک کشور مسلمان حق نداشته و ندارد از رئیسجمهور رژیم وحشی و جعلی اسرائیل برای حضور در اجلاس باکو دعوت کند. دعوت از این جرثومه فساد و تباهی خیانت آشکار به اسلام و ملتهای مسلمان و خونهای بهناحق ریخته مظلومان است.
انتظار از رئیسجمهور کشورمان آن است که نه فقط از حضور در اجلاس خودداری کنند که به یقین چنین خواهند کرد بلکه باید دولت باکو را به شدت مورد اعتراض قرار بدهند. ضمن آن که دولت باکو به ارسال سوخت و کالا برای رژیم صهیونیستی در جریان جنگ اخیر نیز متهم است.
۴- سال گذشته اجلاس یاد شده (کاپ ۲۸) در امارات برپا شده بود و در حالی که خبری از حضور هیئت رژیم صهیونیستی در میان نبود، شهید رئیسی به علت انتقاد نسبت به توافقنامه مورد اشاره از حضور در اجلاس خودداری کرد و آقای محرابیان، وزیر نیروی دولت سیزدهم را به دوبی فرستاد ولی هنگامی که معلوم شد هیئتی از رژیم صهیونیستی نیز به اجلاس دعوت شده است، آقای محرابیان در اقدامی خداپسندانه و انقلابی و برخاسته از احترام به خون شهدای فلسطینی و نفی موجودیت کثیف رژیم صهیونیستی، از حضور در اجلاس خودداری کرد و به کشور بازگشت و مورد تشویق و قدردانی شهید رئیسی قرار گرفت.
با شرحی که گذشت، بدیهی است که نه جناب پزشکیان و نه هیچ هیئتی از ایران اسلامی نباید در اجلاس باکو شرکت کنند و بیتردید شرکت نخواهند کرد... گفتنی است، اصرار برخی از سیاسیون غربگرا برای شرکت رئیسجمهور محترم کشورمان در اجلاس باکو، ماجرای پلشت دیگری است که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
و اما، توافق پاریس که اجلاس باکو در بستر آن انجام میپذیرد نیز برای کشورمان با خسارتهای فراوانی همراه است که دلیل روشن دیگری بر ضرورت عدم حضور آقای پزشکیان در اجلاس یاد شده است. بخوانید!
۵- اجلاس باکو (کاپ ۲۹) برگرفته از معاهده پاریس است. توافقنامه پاریس یک توافق اقلیمی بینالمللی است که در آن دولتها بهطور جمعی متعهد شدهاند با انجام اقداماتی در جهت کاهش گرمایش جهانی گام بردارند. در سال ۲۰۱۵ میلادی، با هماهنگی سازمان ملل در پاریس نمایندگان ۱۹۵ کشور برای رسیدگی به تغییرات آب و هوایی و تأثیرات منفی آن و مبارزه با تغییرات اقلیمی و سازگاری با اثرات آن توافقنامه اقلیمی پاریس را تصویب کردند. بر اساس این توافقنامه، کشورهای عضو متعهد میشوند به تناسبی که برای آنها در نظر گرفته میشود استفاده از سوختهای فسیلی (نفت و گاز و...) را کاهش دهند تا از انتشار بیشتر گازهای گلخانهای جلوگیری شده باشد.
۶- انتشار بیش از اندازه و خطرآفرین گازهای گلخانهای، از سوی کشورهای بزرگ صنعتی صورت میپذیرد که از بیشترین سوخت فسیلی در گردش چرخ صنایع و کارخانهها و تاسیسات صنعتی خود استفاده میکنند و سهم کشورهای در حال توسعه، نظیر ایران در تولید گازهای گلخانهای به اندازهای ناچیز است که تقریباً به حساب نمیآید. بنابراین تنها نتیجه پیوستن ایران به این توافقنامه، جلوگیری از پیشرفتهای صنعتی کشورمان خواهد بود. وقتی در مجلس پنجم موضوع پیوست ایران به توافق پاریس مورد بحث قرار گرفته بود و سخن از کمک مالی کشورها، برای ترمیم حفرهای بود که گازهای گلخانهای در لایه اوزون ایجاد کرده بود، مرحوم حجتالاسلام عباس عباسی، نماینده بندر عباس ضمن ارائه چند دلیل مستحکم با آن مخالفت کرد و جمله معروفی گفت که اگر چه با تمسخر برخی از غربگرایان روبهرو شد ولی جان کلام بود. آن مرحوم گفته بود «لایه اوزون را کشورهای بزرگ صنعتی سوراخ کردهاند، ما چرا باید هزینه آن را بدهیم!؟ خودشان بروند سوراخ ایجاد شده را بدوزند». رحمهالله علیه.
۷- حالا در این ۴ گزاره دقت کنید.
اول: زمستان سال ۹۴ خانم معصومه ابتکار از سوی دولت آقای روحانی برای پیوستن به توافق پاریس به فرانسه رفت. ایشان متاسفانه با پیوستن ایران به توافق یاد شده موافقت کرد و در بازگشت از پاریس در مصاحبهای گفت: «ایران بدون هیچگونه شرطی متعهد شده است انتشار گازهای گلخانهای را چهار درصد کاهش دهد و همچنین مشروط به برداشته شدن تحریمها، انتشار گازهای گلخانهای را هشت درصد دیگر کمتر کند»!
دوم: آقای روحانی رئیسجمهور وقت کشورمان بعد از پی بردن به ماهیت توافق پاریس به حق، علیه آن موضع گرفت و گفت: «کشورهای بزرگ صنعتی که بزرگترین کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای هستند زیر بار عمل به مفاد این توافق نرفتهاند چرا ما با الزام کشور به چنین تعهدهایی جلوی پیشرفت و توسعه کشور را بگیریم و معیشت مردم را به خطر بیندازیم»؟
سوم: در ۱ ژوئن سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت ایالات متحده اعلام کرد که این کشور تمامی مشارکتهای خود در توافقنامه ۲۰۱۵ پاریس در رابطه با کاهش تغییرات اقلیمی را متوقف میکند، و اعلام کرد که این توافقنامه اقتصاد آمریکا را «تضعیف کرده» و یک ضرر دائمی برای این کشور خواهد بود.
چهارم: مجلس نهم با وجود دلایل مستحکم فراوانی که از خسارتبار بودن توافق پاریس حکایت میکرد، پیوست ایران به این توافق را تصویب کرد اما خوشبختانه شورای نگهبان پس از ارزیابی و بررسی کارشناسان، این مصوبه را رد کرد و...
۸- با توجه به نکات یاد شده، معلوم نیست برخی از سیاسیون غربزده با چه انگیزهای رئیسجمهور محترم کشورمان را به شرکت در اجلاس باکو ترغیب میکنند!؟ یعنی هنوز نفهمیدهاند که حضور آقای پزشکیان با عنوان رئیسجمهور ایران و یا هر هیئت دیگری از کشورمان در اجلاس باکو، پای نهادن در تله خطرناکی است که دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و مردم این مرز و بوم برای ایران اسلامی و رئیسجمهور محترم و انقلابی کشورمان تدارک دیده و کار گذاشتهاند!؟