گروه فرهنگي مشرق- سفرامام حسين(ع) به همراه کاروان از مکه نقطه آغاز خط سرخ شهادت و قيام است. امام(ع) از مکه تا کربلا منازل متعددي را طي کردند که هر يک از اين منازل و اشاراتي که امام در آنها داشته اند، کلاس درسي است.مشرق ان شاء الله تا ماه محرم مي کوشد تا بصورت مداوم آنچه در تاريخ از اين منازل نقل شده است را در اختيار خوانندگان بگذارد. روايت اين منازل همگي از کتاب گران سنگ استاد "محمد رضا سنگري"، "آئينه داران آفتاب" است. براي اين بزرگوار نيز اجري جزيل و توفيقي مضاعف آرزومنديم.
*****
منزل پنجم: وادي عقيق
در اين منزل برخي براي حج احرام ميبستند. وادي به معناي مسيل و سرزمين گود ميان دو کوه يا تپّه است. بودن آب اين منزل را توقفگاه کاروانياني ميکرد که از دو سوي مکه به کوفه و کوفه به مکه حرکت ميکردند.
امام با درنگي کوتاه در اين مکان، طرح اهداف حرکت، و بيان تلويحي فرجام راه با ذکر سرگذشت حضرت يحيي، به سمت ذات عرق حرکت کرده است.
وادي عقيق به مکه نزديکتر از ذوالحليفه است. (مقتل الحسين، عبدالرزاق مقرم، ص 204)
احتمال دارد که به دليل عبور سريع امام از اين منزل آن را در محاسبه منازل محسوب نکردهاند. سماوي در ابصارالعين، دريافت نامه يحيي بن سعيد بن عاص و عبدالله بن جعفر را به اين منزل نسبت داده است. (ابصارالعين، السّماوي، ص 6)
وادي عقيق ميتواند منطقهاي باشد که چندين منزل را شامل ميشده است.
منزل ششم: ذات عرق
عرق نام کوهي است در راه مکه که عراقيها از آن مسير وارد مکه ميشدند. منزل ذات عرق ميان مکه و عراق محل ميقات احرام براي مناطق شرقي مکه است. فاصله اين منزل تا مکه حدود دو منزل است. [تقريباً 92 کيلومتر]
توقف حضرت اباعبدالله الحسين(ع) در اين منزل حدود دو روز است. از دو سو کاروانها ميرسيدند. يکي از ملاقاتهاي امام با بشربن غالب اسدي صورت گرفت. وي که از سمت عراق ميآمد، چهرهاي آشنا و هوشمند بود که مردم کوفه را به خوبي ميشناخت. امام به شيوههميشگي، اوضاع عراق را پرسيد و او پاسخ داد: دلها با تو شمشيرها بَر توست. [شبيه پاسخ فرزدق]
امام فرمود: صدق اخو بني اسد. اِنّ الله يفعلُ ما يشاء و يحکم ما يُريد.
اين پاسخ ترجمان همان رضا و تسليم امام است و اشارت روشن به جهتگيري و رويکرد امام در حرکت بزرگ و سترگِ تاريخي خويش.
دوّمين ديدار امام با ريّاش بود. شيوه برخورد ريّاش از عشق و علاقه او به اباعبدالله نشان داشت.
خيمههاي افراشته در ذات عرق ريّاش را کنجکاوانه به سوي خيمهها کشاند. صداي دلنشين و زمزمه قرآن امام از خيمه بيرون تراويده بود. ريّاش نزديک شد. سلام کرد و وارد شد و پرسيد: جانم فدايت اي فرزند فاطمه! در اين بيابان چه ميکني؟
پاسخ امام تحليل و تبيين اوضاع سياسي و حاکميت کشتار و وحشت و پيمانشکني مردم کوفه و فرجام و عاقبت شوم کردارشان است. امام فرمود: اِنّ هؤلاءِ اخافوني و هذِهِ کُتُب اهل الکوفه وَ هُم قاتلي فاذا فعلوا ذلک وَلَمْ يَدْعُوا لِلّه محرَّماً اِلّا انتهکوهُ بَعَث اللهُ اليهم من يقتلُهُ حتّي اهل الکوفه وَ هُم قاتلي فاذا فعلوا ذلک وَلَمْ يَدْعُوا لِلّه محرَّماً اِلّا انتهکوهُ بَعَث.