به گزارش مشرق، رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی که خود را در رده «ریش سفیدان» اصلاحات می داند در مصاحبه با خبرآنلاین از جمعیت 50 میلیون نفری! طرفداران جریان اصلاح طلب خبر می دهد.
او همچنین با اشاره به جریان فتنه سال 88؛ در خصوص کسانی که اصلاحطلبان را به "فتنهگری" متهم کردهاند، میگوید: بنده از تمام کسانی که تهمت به اصلاح طلبان زدهاند، شکایت دارم.
در ادامه گزیدههایی از مصاحبه مطوّل منتجبنیا را به انتخاب مشرق میخوانید:
* تا این لحظه حزب اعتبار قانونی خودش را دارد و آن را از دست نداده است. مسئولین وزارت کشور هم به قانونی بودن و عدم مشکل برای ادامه فعالیت های حزب اشاره کرده اند. ولی بنا به چند دلیل ما موفق به ادامه کار نشدیم.
- یکی آنکه بعد از حمله به حزب در دوران انتخابات 88، تمام اسناد و مدارک حزبی و تشکیلاتی و نرم افزار و سخت افزار ها، از دفتر خارج گشت و تا این لحظه هم هیچ نهادی مسئولیت آن را به عهده نگرفته است.
- دوم مشکلی که برای دبیر کل حزب وجود دارد و هنوز آقای کروبی به عنوان دبیر کل حزب در حصر خانگی به سر می برند و نه شورای مرکزی جلسه ای برای تعیین جانشین دبیر کل داشته است و نه جانشینی برای ایشان تعیین شده است.
ولی حزب کماکان به قوت خودش باقی است و نه توقیف و تعطیل شده و نه لغو امتیاز.
* نیازی به کارت دعوت نیست. همین که آقایانی که حرف ایشان قابل استناد هست، تایید بکنند که کاندیداهای اصلاح طلب بر اساس معیار های قانون اساسی سنجش و تایید یا رد صلاحیت می شوند، نه با معیار های دیگر و مسائل و تهمت هایی که در این چند سال به بعضی از افراد و چهره های انقلاب زده اند را تکرار نخواهند کرد، شرط کافی برای حضور اصلاح طلب ها در انتخابات است.
* مجمع روحانیون مبارز که میراث مستقیم خود حضرت امام هست.
* اصلاح طلب ها نه ابزاری برای تبلیغات و دفاع از خود دارند، نه تامینی و تضمینی برای شرکت در انتخابات وجود دارد.
* تا زمانی که در رسانه های آن ها به اصلاح طلب ها، به مسئولین سابق نظام و به چهره های مطرح توهین می کنند و تهمت و دروغ و افترا می بندند، این بدان معناست که آقایان دل خوشی ندارند که اصلاح طلب ها در انتخابات شرکت کنند و این توهین به مسئولین سابق کشور، توهین به جامعه و کشور است.
* من خودم به عنوان یک اصلاح طلب کوچک، صدها مرتبه در رسانه ها و مصاحبه های مختلف، بیان کردم که اصلاح طلبی یعنی چه و هدف و منظور آن چیست. خود آقای خاتمی بارها بیان کرده اند که ما در چهارچوب نظام هستیم و فعالیت ما در راستای خط و تفکر امام است.
* در انتخابات مجلس گذشته اصلاح طلبان حتی از کلمه تحریم هم استفاده نکردند و حتی آقای خاتمی، من و سایر دوستان، رای دادیم به این معنا که ما اصل نظام را قبول داریم و در چهارچوب آن حرکت می کنیم و در فکر براندازی و امثالهم نیستیم؛ چرا که ما برای این نظام زحمت کشیده ایم.
* بنده اثبات می کنم از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، حداقل 50 میلیون نفر آن ها اصلاح طلب هستند، می توانید برای آن نظرسنجی و رای گیری برگزار کنید.
* می گویند اصلاح طلبان آمریکایی اند، این ها اسرائیلی اند، این ها ضد انقلاب اند، این ها فتنه گر هستند، اینها ضد ولایت فقیه هستند و امثالهم، این دیگر وظیفهی اولیه دادستانی و مدعی العموم است که از حق ایشان دفاع کند و جلوی ظلم را بگیرد.
* بنده الان به عنوان یک اصلاح طلب، نسبت به تمام کسانی که تهمت به اصلاح طلبان زده اند، شکایت دارم. نمایندگانی که آمده اند و پشت تریبون مجلس فحش و ناسزا گفتند و تمام صورت جلسات فیلم های آن موجود هست، نسبت به ایشان شکایت دارم! روزنامه ی کیهان از ابتدای ورود آقای شریعتمداری به این روزنامه، هزاران مرتبه به تمام ما اصطلاح طلبان توهین کرده و ناسزا گفته، بنده شکایت دارم.
* من از طریق همین تریبون اعلام می کنم به قوه قضاییه که بنده به عنوان یک اصلاح طلب، از تمام نمایندگان و افراد دولتی و روزنامه ها و رسانه هایی که تهمت و ناسزا به ما و اصلاح طلبان گفته اند، شکایت دارم.
* در دوم خرداد 76 گذاشتند و آن حماسه رخ داد. بعد از انتخابات دوم خرداد، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان فرمودند که من نگران بودم که آیا مردم شرکت می کنند یا نه و خواستم از مقلب القلوب که این کار انجام شود و بحمدالله آن شرکت عظیم رخ داد و مقلب القلوب کار خودش را کرد.
* شما اجازه دهید اصلاح طلبان وارد صحنه شوند، اگر حضور مردم بیشتر از دوم خرداد 76 نبود، اگر توطئه های آمریکا و اسرائیل خنثی نشد! اگر نظام بیشتر تثبیت نشد و انسجام مردم و دولت به حداکثر خود نرسید!
* متاسفانه مرزها مشخص نشده و نه تعریف اصلاحات روشن است، نه تعریف جنبش سبز. به هر حال بعد از انتخابات 88، حرکت اعتراضی جدیدی شکل گرفت و به جنبش سبز مشهور شد. از طرفی، اصلاحات هم جبهه سیاسی قوی نظام بود و در انتخابات هم شرکت داشت و از آقای موسوی هم طرفداری می کرد و بعد از آن تشابهاتی بین اصلاحات و جنبش سبز به وجود آمد. از جنبش سبز هم روایت های گوناگونی و ضد نقیضی وجود دارد که نمی توان گفت کدام در حد و مرز های واقعی جنبش سبز وجود دارند، و کدام خیر. اما عرض بنده، اعم از اصلاحات و جنبش سبز، در تلقی جامعه به عنوان جریانی انتقادی و اعتراضی که هم اصلاحات این ویژگی را دارد، و هم جنبش سبز، شامل این گروه بزرگ می شوند.
* من قبول دارم که اگر اصلاحات چهارچوب خود را مشخص کند و بگوید ما در چهارچوب این نظام و قانون اساسی رفتار می کنیم و این اصول را قبول داریم، ریزشی در مجموعه ایجاد خواهد شد و دیگر این رقم 50 میلیون قابل اعتنا نیست و تغییراتی ایجاد خواهد شد.
* عملکرد دولت فعلی موجب شده که محبوبیت اصلاح طلبان در جامعه افزایش یافته است.
* نداشتن رهبر جزو امتیازات و نکات مثبت اصلاح طلب هاست.
* اما اشکالاتی که به اصلاحات وارد است، عمده ترینشان، مسئله ی عدم تعریف روشن و مشخص برای اصلاحات است.
* ما مدعی هستیم که بیشترین وفاداری و تبعیت از شخص آقای آیه الله خامنه ای را ما ریش سفیدهای اصلاحات داشته ایم.
او همچنین با اشاره به جریان فتنه سال 88؛ در خصوص کسانی که اصلاحطلبان را به "فتنهگری" متهم کردهاند، میگوید: بنده از تمام کسانی که تهمت به اصلاح طلبان زدهاند، شکایت دارم.
در ادامه گزیدههایی از مصاحبه مطوّل منتجبنیا را به انتخاب مشرق میخوانید:
* تا این لحظه حزب اعتبار قانونی خودش را دارد و آن را از دست نداده است. مسئولین وزارت کشور هم به قانونی بودن و عدم مشکل برای ادامه فعالیت های حزب اشاره کرده اند. ولی بنا به چند دلیل ما موفق به ادامه کار نشدیم.
- یکی آنکه بعد از حمله به حزب در دوران انتخابات 88، تمام اسناد و مدارک حزبی و تشکیلاتی و نرم افزار و سخت افزار ها، از دفتر خارج گشت و تا این لحظه هم هیچ نهادی مسئولیت آن را به عهده نگرفته است.
- دوم مشکلی که برای دبیر کل حزب وجود دارد و هنوز آقای کروبی به عنوان دبیر کل حزب در حصر خانگی به سر می برند و نه شورای مرکزی جلسه ای برای تعیین جانشین دبیر کل داشته است و نه جانشینی برای ایشان تعیین شده است.
ولی حزب کماکان به قوت خودش باقی است و نه توقیف و تعطیل شده و نه لغو امتیاز.
* نیازی به کارت دعوت نیست. همین که آقایانی که حرف ایشان قابل استناد هست، تایید بکنند که کاندیداهای اصلاح طلب بر اساس معیار های قانون اساسی سنجش و تایید یا رد صلاحیت می شوند، نه با معیار های دیگر و مسائل و تهمت هایی که در این چند سال به بعضی از افراد و چهره های انقلاب زده اند را تکرار نخواهند کرد، شرط کافی برای حضور اصلاح طلب ها در انتخابات است.
* مجمع روحانیون مبارز که میراث مستقیم خود حضرت امام هست.
* اصلاح طلب ها نه ابزاری برای تبلیغات و دفاع از خود دارند، نه تامینی و تضمینی برای شرکت در انتخابات وجود دارد.
* تا زمانی که در رسانه های آن ها به اصلاح طلب ها، به مسئولین سابق نظام و به چهره های مطرح توهین می کنند و تهمت و دروغ و افترا می بندند، این بدان معناست که آقایان دل خوشی ندارند که اصلاح طلب ها در انتخابات شرکت کنند و این توهین به مسئولین سابق کشور، توهین به جامعه و کشور است.
* من خودم به عنوان یک اصلاح طلب کوچک، صدها مرتبه در رسانه ها و مصاحبه های مختلف، بیان کردم که اصلاح طلبی یعنی چه و هدف و منظور آن چیست. خود آقای خاتمی بارها بیان کرده اند که ما در چهارچوب نظام هستیم و فعالیت ما در راستای خط و تفکر امام است.
* در انتخابات مجلس گذشته اصلاح طلبان حتی از کلمه تحریم هم استفاده نکردند و حتی آقای خاتمی، من و سایر دوستان، رای دادیم به این معنا که ما اصل نظام را قبول داریم و در چهارچوب آن حرکت می کنیم و در فکر براندازی و امثالهم نیستیم؛ چرا که ما برای این نظام زحمت کشیده ایم.
* بنده اثبات می کنم از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، حداقل 50 میلیون نفر آن ها اصلاح طلب هستند، می توانید برای آن نظرسنجی و رای گیری برگزار کنید.
* می گویند اصلاح طلبان آمریکایی اند، این ها اسرائیلی اند، این ها ضد انقلاب اند، این ها فتنه گر هستند، اینها ضد ولایت فقیه هستند و امثالهم، این دیگر وظیفهی اولیه دادستانی و مدعی العموم است که از حق ایشان دفاع کند و جلوی ظلم را بگیرد.
* بنده الان به عنوان یک اصلاح طلب، نسبت به تمام کسانی که تهمت به اصلاح طلبان زده اند، شکایت دارم. نمایندگانی که آمده اند و پشت تریبون مجلس فحش و ناسزا گفتند و تمام صورت جلسات فیلم های آن موجود هست، نسبت به ایشان شکایت دارم! روزنامه ی کیهان از ابتدای ورود آقای شریعتمداری به این روزنامه، هزاران مرتبه به تمام ما اصطلاح طلبان توهین کرده و ناسزا گفته، بنده شکایت دارم.
* من از طریق همین تریبون اعلام می کنم به قوه قضاییه که بنده به عنوان یک اصلاح طلب، از تمام نمایندگان و افراد دولتی و روزنامه ها و رسانه هایی که تهمت و ناسزا به ما و اصلاح طلبان گفته اند، شکایت دارم.
* در دوم خرداد 76 گذاشتند و آن حماسه رخ داد. بعد از انتخابات دوم خرداد، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان فرمودند که من نگران بودم که آیا مردم شرکت می کنند یا نه و خواستم از مقلب القلوب که این کار انجام شود و بحمدالله آن شرکت عظیم رخ داد و مقلب القلوب کار خودش را کرد.
* شما اجازه دهید اصلاح طلبان وارد صحنه شوند، اگر حضور مردم بیشتر از دوم خرداد 76 نبود، اگر توطئه های آمریکا و اسرائیل خنثی نشد! اگر نظام بیشتر تثبیت نشد و انسجام مردم و دولت به حداکثر خود نرسید!
* متاسفانه مرزها مشخص نشده و نه تعریف اصلاحات روشن است، نه تعریف جنبش سبز. به هر حال بعد از انتخابات 88، حرکت اعتراضی جدیدی شکل گرفت و به جنبش سبز مشهور شد. از طرفی، اصلاحات هم جبهه سیاسی قوی نظام بود و در انتخابات هم شرکت داشت و از آقای موسوی هم طرفداری می کرد و بعد از آن تشابهاتی بین اصلاحات و جنبش سبز به وجود آمد. از جنبش سبز هم روایت های گوناگونی و ضد نقیضی وجود دارد که نمی توان گفت کدام در حد و مرز های واقعی جنبش سبز وجود دارند، و کدام خیر. اما عرض بنده، اعم از اصلاحات و جنبش سبز، در تلقی جامعه به عنوان جریانی انتقادی و اعتراضی که هم اصلاحات این ویژگی را دارد، و هم جنبش سبز، شامل این گروه بزرگ می شوند.
* من قبول دارم که اگر اصلاحات چهارچوب خود را مشخص کند و بگوید ما در چهارچوب این نظام و قانون اساسی رفتار می کنیم و این اصول را قبول داریم، ریزشی در مجموعه ایجاد خواهد شد و دیگر این رقم 50 میلیون قابل اعتنا نیست و تغییراتی ایجاد خواهد شد.
* عملکرد دولت فعلی موجب شده که محبوبیت اصلاح طلبان در جامعه افزایش یافته است.
* نداشتن رهبر جزو امتیازات و نکات مثبت اصلاح طلب هاست.
* اما اشکالاتی که به اصلاحات وارد است، عمده ترینشان، مسئله ی عدم تعریف روشن و مشخص برای اصلاحات است.
* ما مدعی هستیم که بیشترین وفاداری و تبعیت از شخص آقای آیه الله خامنه ای را ما ریش سفیدهای اصلاحات داشته ایم.