نويسنده رمان «تالار پذيرايي پايتخت» گفت: اين کتاب، يک بررسي تاريخي است که نويسنده تلاش نکرده در ايستگاه‌هاي تاريخ متوقف شود. اگر چنين بود بايد «جنگ و صلح» خلق مي‌شد، اما من تولستوي نيستم.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، محمدعلي گوديني که اثرش، شب گذشته در سومين جشنواره ادبي جلال آل احمد، مورد تقدير هيأت داوران بخش داستان واقع شد، در گفت‌وگوي نقدگونه و تفصيلي با خبرنگار فارس شرکت کرد که چکيده‌اي از آن روز گذشته روي خروجي خبرگزاري قرار گرفت که متن کامل آن در ذيل مي‌آيد:

* فکر مي‌کردم رتبه بهتري بياورد

نويسنده رمان «تالار پذيرايي پايتخت» که خود از خانواده کارگران کشور است، اظهار داشت: اين رمان را پيش از اينها نوشته بودم، اما وقتي فراخوان اولين جشنواره داستان انقلاب را در روزنامه‌ها خواندم، رمان را بازنويسي کردم و به اين جشنواره تحويل دادم. و چون زحمت زيادي روي آن کشيده بودم، گمان مي‌کردم که رتبه بهتري در جشن داستان انقلاب بياورد و اول يا دوم شود، اما در نهايت از آن تقدير شد.
وي ادامه داد: اين کتاب در دهمين دوره کتاب فصل به عنوان بهترين اثر تابستان 88 شناخته شد و جايزه برگزيده را گرفت. معتقدم حق رمان من بيش از اينها بود و نه به عنوان نويسنده اثر، بلکه وقتي به عنوان يک منتقد و انسان آزاد هم به کار نگاه مي‌کنيم، متوجه زحمتي مي‌شويم که من نويسنده پاي اثر کشيده‌ام.
گوديني با بيان اينکه متواضع‌تر از اين هستم که بگويم «شاهکار» خلق کرد‌ه‌ام، گفت: از وقتي «تالار پذيرايي پايتخت» منتشر شده، معمولاً يا نامزد جايزه است يا انتخاب مي‌شود، اما به نظرم مطابق با تلاشي که براي نگارش آن انجام داده‌ام، تشويق نشده‌ام.

 

* آنچه را نوشتم که ديدم، شنيدم و تجربه کردم

اين نويسنده در پاسخ به سئوالي مبني بر اينکه چرا مايه‌هاي عاطفي و احساسي براي ايجاد جذابيت در اثر شما کم است و آيا نمي‌خواهيد در بازنويسي‌هاي احتمالي بعدي، اين نقص را جبران کنيد، تأکيد کرد:‌ اين کار، يک اثر عشقي نيست که بخواهم عاطفه و احساس بيشتري در آن وارد کنم. اگر چنين کاري انجام دهم، رمان از ارزش خواهد افتاد.
وي ادامه داد: «تالار پذيرايي پايتخت»، بيان دگرگونه حوادث انقلاب است که منجر به بروز اين رخداد بزرگ سياسي ـ اجتماعي در کشور ما شد. معمولاً کارهايي که درباره انقلاب نوشته شده، يا در آنها کلي‌گويي شده يا در اين دسته از آثار، چاشني شعار مي‌بينيم.
گوديني خاطرنشان کرد: جوانان ما نمي‌دانند اصلاحات ارضي چه بود يا مهاجرت از روستاها به شهرها براي چه اتفاق افتاد. براي همين اگر ارزشي متوجه رمان من باشد، به خاطر آن است که ناگفته‌هايي از رويدادهاي پيش از انقلاب را ـ که منجر به برون‌داد آن شد ـ بيان مي‌کند.
وي افزود: آن جغرافيايي که من در رمان «تالار پذيرايي پايتخت» به وجود آورده‌ام يا شخصيت‌هايي که در اين کتاب آفريده‌ام، با ساير کارهايي که از زير دست نويسندگان ديگر بيرون آمده است، ‌تفاوت دارد. من خواسته‌ام آنچه را که ديده‌ام، شنيده‌ام و تجربه کردم را بنويسم و گمان مي‌کنم که موفق شده‌ باشم.

 

* منتقدي که قبل از انقلاب زيست نکرده، نمي‌تواند رمان مرا نقد کند

نويسنده تقديري سومين جايزه جلال آل‌احمد در ادامه اين گفت‌وگو اظهار داشت: خودم را يک منتقد مي‌دانم و علاقه‌مندم منتقدان منصف و بي‌طرف اين کار را نقد کنند؛ منتها معمولاً کساني به نقد رمان و داستان مي‌پردازند که با دليل و برهان و دادن نشاني کامل، نويسنده را متوجه اشتباهش نمي‌کنند.
وي گفت: کلي‌گويي در نقد، هيچ وقت پذيرفته نيست و کسي حق ندارد بگويد از اينجاي رمان تو خوشم آمد يا نيامد. گاهي وقت‌ها مي‌بينم که منتقدي بر داستاني خرده گرفته، اما همان بخشي را که او داراي ساختار ضعيف و شخصيت‌پردازي نامناسب قلمداد کرده، بسيار قوي و قابل استفاده براي ساير نويسندگان مي‌بينم.
گوديني با بيان اينکه جاي منتقدان منصف و حرفه‌اي در ادبيات ما بسيار خالي است، تصريح کرد: گاهي نقدهايي که مي‌شود، يا جناحي است يا سليقه‌اي؛ و اين موضوع به ادبيات ما لطمه‌ها و آسيب‌هاي جدي وارد کرده است.
نويسنده رمان «تالار پذيرايي پايتخت» آنگاه گفت: تا جايي که مشاهده کرده‌ام، کساني به نقد اين رمان پرداخته‌اند که خودشان سال‌هاي قبل از انقلاب و زمينه‌هاي به وجود آمدن آن را درک نکرده‌اند و نمي‌دانند چه پيشينه‌اي موجب بروز انقلاب شده است. بنابراين، چنين منتقدي شايستگي نقد رماني را که متعلق به تاريخ انقلاب است، ندارد.

 

* نقد در کشور ما با نابودکردن مترادف است

گوديني در پاسخ به اين سئوال که چرا اثر شاخص و کامل کمتر نوشته مي‌شود و ما کارهاي فاخر و ماندگار در ادبياتمان کم داريم، خاطرنشان کرد: من اين قضيه را هم به نبود منتقد منصف، عادل و حرفه‌اي ارجاع مي‌دهم. وقتي چنين منتقدي نباشد که دلسوزانه اشکالات، ضعف‌ها و کاستي‌هاي داستان‌نويسي ما را نشان دهد، چه کسي رشد خواهد کرد؟
وي اضافه کرد: وظيفه منتقد اين نيست که يک کار را بکوبد. متأسفانه در کشور ما، نقد مترادف با «زدن»، «نابود کردن» و «تضعيف کردن» مترادف است، در حالي که يکي از وظايف منتقد، آموزش درست نوشتن و چگونه نوشتن است.
اين نويسنده برگزيده دهمين دوره کتاب فصل ادامه داد: اگر منتقد با منطق، دليل و نشاني صحيح به کار نقد و بررسي بپردازد، آن وقت شاهد تک ستاره‌ها و جرقه‌هاي گذرا در جهان ادبيات نخواهيم بود.
گوديني با بيان اينکه با وجود برگزيده و تقديري شدن رمان «تالار پذيرايي پايتخت»، نقدهاي کمي درباره اثرش خوانده است، گفت: همان نقدهايي را هم که خوانده‌ام، گمان مي‌کنم آن صميميت، پرهيز از شعارزدگي و آن بررسي تاريخي را مشاهده نکرده‌اند و درباره آن چيزي نگفته‌اند.

 

* رمان من، دربرگيرنده يک هشدار اجتماعي است

نويسنده تقديري در نخستين جشن داستان انقلاب درباره رمان «تالار پذيرايي پايتخت» توضيح داد: اين اثر دربرگيرنده يک هشدار اجتماعي است که متأسفانه هنوز اثرات و تبعات آن دامنگير کشورمان است. بسياري از روستانشينان، زندگي در حاشيه شهرهاي بزرگ و فقر، فساد، اعتياد، بيکاري و ساير مسائل اجتماعي ناشي از مهاجرت را بر ماندن در روستاها ترجيح مي‌دهند.
وي که خود يک روستازاده‌ در کنگاور (از توابع استان کرمانشاه) است، گفت: روستاييان امروز، کاه باقي‌مانده از يونجه را مي‌سوزانند، اما آن را به دام‌هايي که اينقدر ارزش مالي دارد، نمي‌دهند. به دام باارزش خود، به اميد زندگي راحت و مرفه در شهر چوب حراج مي‌زنند و روستا را ترک مي‌کنند؛ در حالي که در شهر خبري نيست و اين مهاجرت، جز ناسودگي، فساد، بيکاري و بدبختي، ارمغاني ندارد. من اين دردسرها و دشواري‌ها را در رمان به تصوير کشيده‌ام.
گوديني ادامه داد: دليل بزرگ شدن شهرها و تراکم بيش از حد جمعيت در آنها، همان چيزي است که من در اين کتاب نشان داده‌ام. منتها داستان من ناظر بر اتفاقات سازماندهي نشده آن روزگار بود و امروز، با پديده‌هايي مانند اينترنت و ماهواره، اين مهاجرت‌ها شکل و شمايل خود را عوض کرده و چهره تغيير داده است. بنابراين، «تالار پذيرايي پايتخت»، صرفاً يک اثر داستاني با ويژگي سرگرم‌کنندگي نيست، بلکه يک نمايش مستقيم از رفتارها و کنش‌هاي اجتماعي نسبت به پديده مهاجرت روستاييان است.
وي با اشاره به داستان اين رمان گفت: شيادان با ترفند و نقشه موفق مي‌شوند پولي را که يکي از شخصيت‌هاي داستان با خود آورده در تالار مجلل پايتخت ـ که محل کار آن شخصيت است ـ‌ از چنگش درآورند. او پس از مهاجرت و از دست دادن زندگي خود در روستا، در دام اعتياد گرفتار شده و اين همان هشداري است که هنوز براي جوانان کشور ما به ويژه آنها که علاقه‌مند مهاجرت به شهرها هستند، تاريخ مصرف دارد.

 

* وظيفه نويسنده، ايستادن در نقاط مختلف تاريخ نيست

اين نويسنده در پاسخ به سئوالي مبني بر اينکه چرا موضوعات مهم اجتماعي ـ سياسي مانند کشف حجاب، 17 دي، جشن آزادي زنان و قانون کار در رمان «تالار پذيرايي پايتخت» رها شده‌اند و آيا قرار است اين عناوين در جلدهاي دوم و سوم رمان پيگيري و تشريح شوند يا خير، گفت: وظيفه رمان، ايستادن در نقاط مختلف تاريخ نيست. من از تمام اينها گذر کرده‌ام و در جلد دوم رمان با عنوان «زني با کفش‌هاي مردانه»، باز هم از اين حوادث گذر کرده‌ام. چون بنا نيست من نويسنده به موضوعي بپردازم که کتاب‌هاي تاريخي به اکمال و اتمام درباره آنها قلم زده‌اند.
وي خاطرنشان کرد: اگر نويسنده‌اي بخواهد در اين ايستگاه‌هاي تاريخي بايستد، ناگزير به موضع‌گيري مي‌شود؛ در حالي که به اعتقاد من وظيفه او اين است که نقش اين حوادث و ماجراهاي تاريخي در داستان خود را مشخص کند؛ نه اينکه به شرح تاريخ بپردازد.
گوديني با بيان اينکه مردم بايد نسبت به پديده‌هاي سياسي ـ اجتماعي بايد قضاوت بکنند، نه نويسنده، اظهار داشت: وظيفه من اين است که آنچه بر شخصيتم گذشته و همچنين تأثير حوادث مختلف سياسي، فرهنگي و اجتماعي بر او را تشريح کنم و قضاوت و موضع‌گيري نسبت به آنها را به خواننده واگذارم.

 

* مخاطب امروز در عين کم‌سني، جهان‌ديده و باتجربه است

وي در پاسخ به سئوال ديگر خبرنگار فارس، مبني بر اينکه آيا بيش از آنکه در فکر تشريح تاريخ باشيد، در انديشه جذابيت داستان بوده‌ايد، خاطرنشان کرد: اگر قرار بود تاريخ را واشکافي کنم و به بيان تشريحي آن بپردازم، بايد اين رمان را در 10 جلد تأليف مي‌کردم و چيزي شبيه «کليدر» مي‌نوشتم. در حالي که امروز، دوراني نيست که مخاطب بنشيند و يک رمان قطور بخواند.
گوديني ادامه داد: نمي‌خواستم رمانم حوصله مخاطب را سرببرد، چون ما در عصر کم‌حوصلگي خوانندگان هستيم و دليل رايج شدن قالب‌هاي کوتاه، مانند داستان ميني‌مال، همين است که مخاطب، فرصت و حوصله کافي براي خواندن آثار طولاني را ندارد.
نويسنده «رمان تالار پذيرايي پايتخت» با بيان اينکه وضعيت اجتماعي و زيستي کارگر امروز با گذشته متفاوت است، تأکيد کرد: کارگران عصر ما، به مراتب شرايط بهتر و مساعدتري نسبت به گذشته دارند، اما آن رضايتمندي که در جامعه کارگري آن دوران وجود داشت، در کارگران امروز ديده نمي‌شود.
وي با تأکيد بر اينکه با وجود اينترنت و ماهواره، مخاطبان امروز، به نوعي جهان‌ديده و باتجربه هستند، افزود: براي اين مخاطب، لازم نيست تمام ابعاد ماجرا را شفاف کرد يا با اطناب و حاشيه‌نويسي، به تبيين موضوع پرداخت.
گوديني گفت: رمان من به جاي تشريح فضاي اجتماعي آن روزگار در پي تصوير و توضيح شرايط موجود بوده و سعي نکرده پيوندهاي مختلف را براي واشکافي و کشف عمق و زاويه موضوع بررسي کند. چرا که اين کار از وظايف داستان و داستان‌نويس نيست.

 

* «جنگ و صلح» که ننوشته‌ام!

اين نويسنده درباره تنوع شخصيت‌هايي که سرانجام در رمان «تالار پذيرايي پايتخت» کامل نمي‌شوند، همچنين در خصوص احتمال ادامه شخصيت‌پردازي آنها در جلدهاي بعدي رمان اظهار داشت: معمولاً در داستان کوتاه، يک شخصيت اصلي داريم و تمام حوادث، حول محور همان يک شخصيت مي‌گردد، اما در رمان، چون فضا بازتر و داستان، پيچيده‌تر و طولاني‌تر است، مي‌شود از شخصيت‌هاي متفاوت و متعددي استفاده کرد.
وي توضيح داد: تمام شخصيت‌هاي رمان بايد در خدمت شخصيت اصلي باشند و دليلي ندارد که همه آنها بيايند و هم‌تراز با شخصيت اول داستان پرداخت شوند. طبيعتاً مي‌آيند و گذر مي‌کنند. بنابراين من معتقدم که تنوع و تعدد شخصيت‌ها به معني ناقص بودن شخصيت‌پردازي آنها نيست.
خبرنگار فارس سئوال خود را اينطور اصلاح کرد که «چرا شخصيت‌هاي رمان به اندازه خود داراي کنش و عمل در داستان نيستند؟» که گوديني پاسخ داد: هر شخصيتي وظيفه دارد نقش خود را به اندازه اهميتش ايفا کند. من جنگ و صلح ننوشته‌ام که شخصيت‌ها را عميقاً پرورش دهم. شخصيت‌هاي رمان من گذري چکشي در داستان دارند. از آنها انتظار دارم همانقدر که کارکرد دارند در داستان حضور داشته باشند و جايشان را به نفر بعدي بدهند.

 

* 37 سال است که مي‌نويسم

گوديني در پايان اين گفت‌وگو با بيان اينکه از سال 1352 به سرودن شعر و نوشتن داستان مي‌پرداخته، گفت: حدود 37 سال است که مي‌نويسم. آن وقت‌ها دو ـ سه بيتي از شعرهايم در مطبوعات به چاپ مي‌رسيد و به من مي‌گفتند که منتظر آثار بعدي‌ات هستيم. اين آثار بعدي را در سال‌هاي اخير نوشتم!
وي ادامه داد: «تالار پذيرايي پايتخت» سال‌ها ذهن مرا مشغول خود کرده بود. اين اثر، برخاسته از تجربه‌هاي سال‌ها کارگري من است که در اين مدت، استثمار و بهره‌کشي از کارگران را مشاهده مي‌کردم و مايل بودم درباره طرح‌هاي فريبکارانه رژيم پهلوي و پديده مهاجرت روستاييان به شهرها بنويسم.
نويسنده تقديري سومين جايزه جلال آل‌احمد خاطرنشان کرد: کسي که مي‌خواهد درباره فضاي کارگري کشور رمان بنويسد يا نام خودش را نويسنده ژانرهاي کارگري بگذارد، بايد حتماً در اين محيط رشد کرده باشد، سايه روشن‌ها و گوشه‌هاي کار را بشناسد و از اصطلاحات و دستگاه‌ها، روابط بين کارگر و کارفرما و ... اطلاع کافي داشته باشد.
گوديني در پايان گفت: ادعا ندارم که شاهکار خلق کرده‌ام، اما حق اين کتاب، بيشتر از اينهاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس