کد خبر 174544
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۷

مداحي هم مثل ساير رشته ها براي خودش اصطلاحات و واژگاني دارد كه در مواقع ضروري مي تواند كاربرد داشته باشد وبين هيئتي ها بعضا با بكار بردن يك كلمه مفهوم خاصي انتقال داده مي شود.

به گزارش مشرق، در این بخش قریب به صد اصطلاح که در جمع مداحان اهل بیت(علیهم السلام) زبانزد است و می توان از آن به عنوان «فرهنگ مداحی» یاد کرد، نقل می شود. ذکر این نکات نیز ضروری است که:

برخی از این اصطلاحات مربوط به فنّ مداحی است.

برخی از اصطلاحات، تکیه کلام بسیاری از مداحان است و به فن مداحی ارتباط ندارد.

تعدادی از این اصطلاحات ممکن است در برخی جوامع مداحی به کار نرود بنابراین جمع آوری تمامی اصطلاحات مداحی در یک مجموعه، جهت انتقال فرهنگ مداحی به همه ی جوامع مداحی، ضروری به نظر می رسید.

رثا: اصطلاحی است ادبی و به معنی «سوگ» و «عزا» است مثلاً گفته می شود: «در رثای امام علی(علیه السلام) شعری بخوان!»

رَجَز: شعارهای حماسی که در جنگ، توسط مبارزان خوانده می شده است. گاه این رجزها در شعرها و برنامه های مداحی هم خوانده می شود؛ مثلاً این رجز معروف حضرت ابالفضل علیه السلام:

واللَّهِ ان قطعتموا یمینی

انّی اُحامی ابداً عن دینی...

ردیف خوانی: مقصود، اجرای برنامه مداحی با استفاده از دستگاه های موسیقی و ردیف های آوازی است.

رو به قبله کردن: کنایه از سلام دادن و تمام کردن مجلس است.

روضه: غلط مصطلحی ست که به جای واژه «مرثیه» به کار می رود.

روضه خوان: کنایه از مرثیه خوان است. از گذشته، که واعظان از روی کتاب «روضَه الشهدا» مرثیه می خوانده اند تا امروز، این اصطلاح مرسوم شده است.

زبان حال: سخنانی که مداح یا واعظ، با تکیه بر تاریخ و سیره ی اهل بیت(علیهم السلام) به ایشان نسبت می دهد.

زبان قال: سخنانی که از قول اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده و در تاریخ - به صورت مستند - آمده است.

زمزمه: نوحه و ناله مستمع به همراه مداح است این حرکت، باعث ایجاد شور و هیجان در محفل عزاداری و پررونق شدن برنامه مداح می شود.

زمزمه خوانی: تکرار یک بیت یا یک بند نوحه، توسط مستمعان یا مداح به صورت آرام.

زمینه خوانی: خواندن اشعاری در سینه زنی، به طوری که آهنگ سینه زنی به صورت سنگین و با فاصله باشد.

زنجیر زنی: زنجیر زدن عزاداران در هنگام مداحی. معمولاً این حرکت در دسته های عزاداری اجرا می شود.

زیارت خوانی: مقصود، خواندن یکی از زیارت ها مثل «وارث»، «عاشورا» و... می باشد که مداح، لازم است در خواندن آنها تسلّط و با مضامین آن آشنایی داشته باشد.

سبْک: در فن مداحی، مقصود «آهنگ» و «شیوه» خواندن مرثیه یا نوحه است.

سرود: به شعرهایی گفته می شود که قالب آن مانند نوحه اما مضمون آن شاد است و مداح، آن را در مجالس شادی می خواند.

سفره: تعبیری است که مداحان جهت تفاخر به کار می برند. مثلاً: «ما مهمان سفره ی اهل بیت هستیم» و گاه نیز مقصود، سفره ی اطعامی است که پس از پایان عزاداری، گسترده می شود و به سفره ی اهل بیت(علیهم السلام) تعبیر می شود.

سنگین: آن گاه که مداح، شعر را با آهنگ کشدار، بخواند به نحوی که حالت سینه زنی، ممتد و با فاصله باشد، اصطلاحاً «سنگین» گفته می شود.

سه ضرب: سینه زدن عزاداران، به حالتی که میان هر سه بار سینه زدن به صورت ممتد، یک مکث کوتاه باشد.

سینه زنی: شیوه مرسومی در عزاداری ست. اهل مجلس پس از شنیدن مرثیه، به حالت ایستاده یا نشسته، متناسب و همراه با نوحه یا شعرخوانی مداح، با دست بر سینه می کوبند.

شاه بیت: زیباترین و برجسته ترین بیت در یک قالب شعری، شاه بیت نامیده می شود.

شعر: یکی از ابزارهای فن مداحی است. البته این اصطلاح، توسط برخی مداحان، به صورت کلی به جای نام هر قالب شعری به کار می رود. مثلاً به غلط گفته می شود: «چند تا شعر خواندم».

شور زدن: حالت عزاداری با زمزمه و بر سر و سینه زدن، به صورت ممتد و بی فاصله است. معمولاً این شیوه، در اواخر برنامه مداحی و با هدایت مداح، صورت می گیرد.

عاشقان: اصطلاحی است که معمولاً از طرف مداح و منبری به عزاداران و اهل مجلس اطلاق می شود. این اصطلاح معمولاً زینت بخش نام هیئات عزاداری یا جلسات آموزشی مداحی نیز می باشد. واژه هایی دیگر مثل «محبّان»، «عشاق» و... نیز به همین منظور به کار می رود.

عبای مداحی: رسم است که مداحان در جلسات آموزشی، هنگام اجرای برنامه، عبایی بر دوش می افکنند و مداحی می کنند، هم چنین مداحان، هنگام اجرا در هیئات و مجالس مذهبی آن را بر دوش می اندازند تا متانت و وزانت ایشان دوچندان شود.

عزاخانه: کنایه از مجلس و محفل عزاداری است.

عزادار: به افرادی که به مجلس عزاداری آمده و سوگوارند، اطلاق می شود.

عشق: اظهار محبت و علاقه به اهل بیت(علیهم السلام) است. این واژه در برنامه های مداحی، پرکاربرد است.

فرد: تک بیت از یک قالب شعری، که انتخاب و خوانده می شود، «فرد» نام دارد.

قصیده: یکی از قالب های شعری که مهم ترین ویژگی آن طولانی بودن ابیات است. معمولاً برخی مداحان، به غلط، هر شعری را که ابیاتی طولانی داشته باشد، قصیده می نامند!

قفل زدن: کنایه از بی شور و حال بودن مجلس است. آن گاه مجلس، برنامه مداحی را تحویل نگیرد و - به اصطلاح - گریه یا شوری نداشته باشد، مداح، می گوید: «انگار به مجلس، قفل زده اند!».

کسوت مداحی: مقصود، لباس مداحی است و کنایه از افتخار نوکری اهل بیت(علیهم السلام) است.

کمکی گرفتن: آن گاه که گروهی از یک هیأت عزاداری به هیأت دیگری برای عزاداری - به صورت گروهی - می روند، اصطلاحاً گفته می شود «کمکی» رفته اند.

کوچه واکردن: هنگامی که برنامه ی سینه زنی آغاز می شود، توسط میاندار مجلس و با اشاره ی مداح، عزاداران، صف هایی رو به روی هم تشکیل می دهند که اصطلاحاً «کوچه وا کردن» گفته می شود.

گریز زدن: نقطه ی اوج مرثیه خوانی مداح است که به صورت تطبیق و پیوند حادثه ای با حادثه کربلا، انجام می شود.

گریه گرفتن: امروزه، یکی از هدف های مداحی هم چنین یکی از شیوه های محک زدن میزان موفقیت یک مداح در مداحی، گریاندن مستمع است. در میان بسیاری از مداحان، توان «گریه گرفتن» از اهل مجلس، نشان موفقیت مداح به حساب می آید!

گوشواره: در پایان هر بند نوحه، مصراعهای کوتاه یا بلندی است که بندها را به هم پیوند می دهد و زمینه ی ذهنی را در مستمع برای پاسخ دادن به ذکرِ نوحه آماده می کند. به آن مصراع ها، اصطلاحاً «گوشواره» گفته می شود.

لباس مداحی: از گذشته، رسم بوده است که مداحان، جهت تمایز از دیگر مردم، کت های بلندی می پوشیده اند و عبایی بر دوش می افکندند. پوشیدن این لباس، به مداح، وقار و متانت خاصی می بخشیده است. متأسفانه به این رسم، امروزه کمتر توجه می شود.

لق زدن: اصطلاحی ست در سینه زنی، آن هنگام که در سینه زنی میان عزاداران، هماهنگی وجود نداشته باشد، گفته می شود: «سینه زنی، لق می زند»

مجلس: همان محفل عزاداری است. مقصود مداحان از این اصطلاح، معمولاً «برنامه ی مداحی» است. مثلاً جمله «چند مجلس پیاده کردم» یعنی چند برنامه ی مداحی، اجرا کردم».

مجلس گردانی: کنایه از اداره مجلس عزاداری توسط مداح یا میانْ دار است.

مجلس گرفتن: این اصطلاح (یا: گرفتن مجلس) زمانی به کار می رود که برنامه مداحی بر روی مستمعان تأثیر بگذارد و شور و حال خاصی به مجلس بدهد.

مدّاح: صیغه مبالغه از واژه «مدح» است. اصطلاحاً به کسی گفته می شود که به کار مدح و منقبت اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد.

مرثیه خوانی: خواندن مراثی اهل بیت(علیهم السلام) با تکیه بر لحن و آهنگ مناسب، جهت تحریک عواطف مستمعان و آگاه کردن آنان با مصائب اهل بیت(علیهم السلام)

مصیبت خوانی: مقصود، همان مرثیه خوانی است. معمولاً مداحان با نقل تاریخ اهل بیت(علیهم السلام) مستمعان خود را با مصائب اهل بیت(علیهم السلام) آشنا می سازند.

مطلع: اصطلاحاً به بیت اول - که آغاز شعر است - گفته می شود.

مقتل: کنایه از کتابی است که مصائب اهل بیت(علیهم السلام) در آن بیان شده است.

مقطع: اصطلاحاً به بیت آخر شعر گفته می شود.

مناقب خوان: اصطلاحی قدیمی، که بر گروهی از مداحان اطلاق می شده است که به نقل مناقب و فضایل اهل بیت(علیهم السلام) می پرداخته اند.

منبری: مقصود سخنران یا واعظ مجلس است که بر منبر می نشیند و سخن می گوید.

میان دار: به شخصی اطلاق می شود که در اداره ی مجلس، مداح را یاری می کند.

میلادیه: شعری که مضمون شاد داشته باشد و مداح، آن را متناسب مجلس جشن میلاد یکی از ائمّه اطهار یا بزرگان دین، انتخاب کرده، می خواند.

نسخه: نوشته ای که مداح، هنگام خواندن، به دست می گیرد، نسخه نام دارد.

نمک مجلس: اصطلاحاً به معنای چاشنی یا جاذبه ی مجلس به کار می رود مثلاً گفته می شود: «نام امام حسین(علیه السلام) نمک مجلس است.

نَوّاح: کسی که در خواندن «نوحه» تجربه ی خاصی دارد و کارش نوحه خوانی یا نوحه سرایی است.

نوحه: یکی از قالب های پر کاربرد در مداحی است. نوحه معمولاً در اواخر برنامه ی مداحی و پس از مرثیه خوانی، عرضه می شود و در پر شور کردن مجلس و همراه نمودن مستمع با مداح، نقش فعالی دارد.

نوکر اهل بیت: کنایه از افرادی که از سرِ ارادت، در محافل مذهبی به شیوه های مختلف خدمت می کند.

واحد خوانی: رسم بوده که وقتی دسته عزاداری حرکت می کرده، مکان های بخصوصی متوقف می شده است و مداح در آن حال، شعری را با آهنگ خاصی می خوانده است مردم بدون آن که جواب دهند، سینه می زدند. به این برنامه در مداحی، واحد خوانی گفته می شده است.

واحد نُث: در واحد خوانی، گاه که سینه زن به شور می آید در آن حال، یک دست و دو دست بر سینه می زند، این حالت «نث» نام دارد.

واعظ: کسی که در مجلس اهل بیت به وعظ و ارشاد مردم می پردازد. اصطلاحات «سخنران»، «روضه خوان» نیز به همین مفهوم گاه به کار می رود.

واگردان: به بیت «ترجیع» در قالب «ترجیع بند»، واگردان نیز گفته می شود.

هیأتی: اصطلاحاً به افرادی گفته می شود که اهل شرکت در مجالس اهل بیت اند و پای منبر وعظ و عزاداری می نشینند.

یا الله کردن: کنایه از رو به قبله کردن و تمام نمودن مجلس عزاداری است.

یا حسین کِش: کنایه از میانْ دار است، که لابه لای خواندن مداح، جمله هایی که معمولاً به صورت «ندا» است، با آهنگی کِشدار می خواند و سینه زنان نیز آن را تکرار می کنند و یا در پاسخ می گویند: «ای تشنه لب! حسین وای!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • خواننده ۱۱:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
    0 0
    فراموش کردید لغت "استحسان" رو بذارید. لغتی که برخی مداحان جهت خواندن "روضه های دلی بدون منبع" استفاده میکنند.
  • ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
    0 0
    این لغت نامه مداحی است یا قاموس عربی ؟
  • حجت ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
    0 0
    فکر نمی کنین حرف "گ" تو عربی وجود نداره؟ در ضمن چه ربطی داشت؟
  • ناشناس نیستم ۲۳:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
    2 1
    محبوب ترینشو ننوشتین! هروله...

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس