بعد از آن دیگر کوره راه فیلم های ضد ایرانی و ضربه زدن به بدنه کشور به دست خودی ها، تبدیل به بزرگ راهی شد برای تردد کارگردان های متحجر و درمانده تا شانس دیده شدن را با انتقادهای تند به برخی مسائل کوچک جامعه به دست آورند. سنگسار ثریا، شرایط، تهران من حراج و دوشیزگی، برخی از این موارد بودند که تقریبا تمام عوامل آنها ایرانی بوده و تمام پتانسیل های یک فیلم ضد وطنی را دارا بودند.
سنگسار ثریا
به نوشته جوان؛ البته ساخت فیلم های زیر زمینی و نقد های غیر واقعی از فضای کشور انگار برای مسئولان ما مهم نیست چرا که این بزرگ راه "شبه فرهنگی" هنوز هم قابل تردد است و هستند هنرمند نماهایی که گهداری فیلم های آنچنانی علیه کشور و مردم می سازند.
نمونه اخیرش "یک خانواده محترم" بود که هر چند زیر زمینی به حساب نمی امد اما دست کمی از "سنگسار ثریا" و "تهران من حراج" نداشت.
و حالا نوبت کارگردان دیگری رسیده تا شانس خود را در این وادی محک بزند! جعفر پناهي، كارگرداني كه به دليل اعمال مجرمانهاش از فعاليت سينمايي منع شده بود، اين روزها دوباره خبرساز شده است، پس از آنكه خبر حضور مستند «اين يك فيلم نيست» ساخته مشترك پناهي و ميرطهماسب كه به صورت زير زميني توليد شده در اسكار امسال خبر ساز شد، خبر جديدي در رسانهها مبني بر ساختن يك فيلم ديگر از او منتشر شده است. اين روزها جعفر پناهي در حال ساخت يك فيلم ديگر است و اين بار نيز وي بدون تشريفات قانوني به صورت زير زميني در حال كار است.
البته در این چند وقت اخباری مبنی بر صدور پروانه نمایش برای فیلم این کارگردان در رسانه ها منتشر شد اما سرپرست اداره کل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در گفتگو با خبرنگاران گفت: "هیچ پروانه ای برای ساخت فیلم جدید پناهی صادر نشده است چرا که او براساس حکم قضایی ممنوع الکار است."
اجازه بدهید نگاهی به تاریخچه فیلم های زیر زمینی داشته باشیم. اولين كساني كه به سراغ كارهاي زير زميني رفتند، مستندسازان آماتور يا حرفهاي بودند كه در دهه ۷۰ و با فراگير شدن استفاده از دوربينهاي فيلمبرداري ويدئويي زمينه را براي فيلمسازي مستقل مساعد ميديدند. اين فيلمها به دليل نداشتن زمينه براي تكثير و اكران به صورت محدود در دست عدهاي ميگشت اما با گسترش دسترسي به فضاي مجازي در دهه ۸۰ سرعت ساخت فيلمهاي غير مجاز مستند افزايش يافت. اين روند با تشكيل شبكههاي فارسي زبان نقطه عطفي را تجربه كرد: توليد داخلي به سفارش خارجي.
مهمترين سفارشدهنده مستند هم شبكه BBC بود كه همزمان با چندين مستند ساز همكاري و سفارش كار ميداد. مستندسازاني كه بعد از تهيه يك مستند مغرضانه در مورد زندگاني مقام معظم رهبري به هدف تخريب چهره ايشان و تحريف تاريخ انقلاب ساخته شده بود، توسط مقامات امنيتي بازداشت شدند. به غير از اين افراد كه سابقه طولاني در كار مستند داشتند، فيلمسازان ديگري نيز در داخل وجود دارند كه به دنبال موضوعات به اصطلاح خط قرمزي ميگردند تا آن را بسازند.
دايره
نام جعفر پناهي با فيلمسازي زير زميني گره خورده است اين كارگردان كه با ساختن فيلمهايي چون «بادكنك سفيد» و «آينه» به شهرت رسيده بود، فيلم دايره را ساخت، اين فيلم به صورت غير مجاز ساخته شده بود و سريعاً هم در آن سوي مرزها با استقبال روبهرو شد. دايره در زمان روي كار بودن دولت اصلاحات ساخته و سياست تساهل فرهنگي شامل حال فيلم نيز شد و كسي به سازندگان فيلم معترض نشد.
كسي از گربههاي ايراني خبر نداره
انتخابات دوره دهم رياست جمهوري باعث تحولات زيادي در سطح جامعه شده بود، در آن بحبوحه فيلم غير مجاز ديگري ساخته شد. «كسي از گربههاي ايراني خبر نداره»، داستان چند خواننده زيرزميني را روايت ميكند كه ميخواهند به هر نحوي موسيقي زير زميني را اشاعه دهند. قبادي كه بعد از اين فيلم به خارج از كشور رفته بود خود عامل پخش فيلم شد و در آنونسي كه براي فيلم ساخته بود، دلايل ساخت فيلم را تشريح كرد.
تهران من حراج
تهران من حراج، اولين فيلم ساخته مشترك زيرزميني در تاريخ سينماي ايران است؛ فيلمي كه با مشاركت استراليا ساخته شد و اولين تجربه حرفهاي كارگردانش گراناز موسوي بود. اين فيلم نيز نگاه مستقيمي به روابط قشر متوسط جامعه دارد. در اين فيلم نيز نظام اسلامي به عنوان محدود كننده آزاديهاي اجتماعي و تفتيشكننده عقايد معرفي ميشود. به خاطر اين توانست جايزه بهترين فيلم سال كشور استراليا را از آن خود كند.
ما فكر ميكرديم پارتي دعوتيم
جعفر پناهي مدتي بعد از انتخابات رياست جمهوري بازداشت ميشود. دليل اين بازداشت ساخت فيلمي غيرمجاز توسط وي عنوان ميگردد. جعفر پناهي در خانهاش فيلمي در مورد حوادث بعد از انتخابات ميساخته است و قسمتي از خانهاش را به شكل زندان و شكنجهگاه در آورده بوده. بازيگران فيلم در بازجويي ادعا كرده بودند كه پناهي به آنها در مورد ساخت فيلم چيزي نگفته بوده و آنها به قصد شركت در مهماني و پارتي شبانه به خانه پناهي رفته بودند.
اين يك فيلم نيست
پناهي كه به خاطر ساخت فيلم زير زميني بازداشت و و از فعاليت منع شده بود، با همكاري مجتبي ميرطهماسب، مستندي را با عنوان «اين يك فيلم نيست» توليد ميكند. اين فيلم با آنكه در ايران پخش نشده در مرحله اول اسكار ۲۰۱۳ پذيرفته شده است. فيلمي كه از سوي ضد انقلاب به عنوان پديده سينماي ايران در اسكار امسال معرفي ميگردد و اين گونه ادعا ميكنند قرار است موفقيت سال گذشته جدايي نادر از سيمين را اين بار در بخش سينماي مستند تكرار كند.
اگر شخصي در اين كشور ساختماني را غيرمجاز بسازد، نهادي مانند شهرداري ضمن شكايت از سازنده، وي را جريمه كرده، ساختمان را تخريب يا اصلاح ميكند، اما در مورد ساخت فيلم غير مجاز چه اتفاقي ميافتد؟ فيلم هايي مانند تهران من حراج، دايره، «كسي از گربههاي ايراني خبر نداره» و اين يك فيلم نيست همگي با عوامل حرفهاي ساخته شدهاند، بازيگراني كه در فيلمهاي مجاز هم بازي دارند و در بيلبوردهاي بزرگ عكسشان را بر سر در سينماها ميزنند. كارگرداناني كه به راحتي فيلم جديد ميسازند و عوامل فني كه سفارشهاي جديد ميگيرند، سؤالي كه بايد از مسئولان وزارت ارشاد پرسيد اين است كه آيا يك فيلم سينمايي از ساختماني غير مجاز كمتر است كه نه جريمهاي براي سازندهاش در نظر گرفته ميشود و نه مجازاتي براي آنها مد نظر قرار ميگيرد؟ چرا كسي از آنها نميپرسد كه شما با علم به اينكه فيلم داراي مجوز ساخت نيست چرا تا آخر با آن بوديد و حتي مانند حامد بهداد پاپيون زده و به خاطر اكران «كسي از گربههاي ايراني خبر نداره» در جشنواره كن حاضر ميشود. چرا نبايد قوانين بازدارندهاي در اين باره وضع شود؟ فرق كساني كه به صورت قانوني و در حدود مقررات وزارت ارشاد در حال فعاليت هستند و بازيگراني كه حاضر به اطاعت از قوانين نيستند، چيست؟ ادامه روند فعلي باعث رشد بيش از پيش فيلمهاي زيرزميني خواهد شد. آيا وقت آن نرسيده كه جلوي اين موج رو به افزايش گرفته شود؟