این سه مجوس در واقع سه نفر یهودی بودند که در ایران زندگی می‌کرده‌اند و خداوند بدین وسیله، آنها را از آمدن پیامبر جدیدی برای قوم یهود خبر داده است... به نظر می‌رسد که اینان یهودیان مؤمنی بوده‌اند که پس از عقوبت خداوند بر این قوم که به دست بخت النصر به وقوع پیوست، خود را از تقدیر قوم یهود خارج کرده و به زندگی عادی خود در میان ایرانیان ادامه می‌دادند.

گروه فرهنگی مشرق - در سنت مسیحی بر اساس خبری که در باب دوم انجیل متّی آمده است در هنگام تولد حضرت عیسی(ع) سه نفر مجوس (زرتشتی) از حوالی ایران به اورشلیم و سپس بیت لحم رفته‌اند و هدایایی به حضرت عیسای نوزاد تقدیم کرده‌اند. آیا این واقعه صحت دارد؟ آیا ممکن است پس از دو هزار سال از هویت این افراد تحقیق کرد و از نیّت آنها پرسید؟ آنها آن مسافت دور را چگونه و به چه قصدی به بیت لحم مسافرت کرده‌اند؟ راقم این سطور گرچه یک مسلمان است ولی پس از تحقیقات وافر به وقوع این واقعه اعتقاد یافته و توانسته به نتایج بدیعی در این خصوص دست یابد.

******

به وقت تولد حضرت عیسی(ع) در شهر بیت لحم، سه ایرانی به کمک ستارگان از تولد آن حضرت باخبر شده و به آنجا رفتند و هدایایی به حضرت مریم(س) تقدیم نمودند. مسیحیان این سه نفر را به « سه پادشاه» (the three kings) یا «سه مرد عاقل» (the three wise men) ملقب کرده و حتی نام‌هایی نیز به آنها نسبت داده‌اند: بالتازار (بل تصّر)، مِلکور (ملکیور)، گاسپر  (یاسپر) 1(Balthassar, Melchior, Gaspar). در خصوص اینکه این مجوسان که بوده و از کجا آمده‌اند بحث و نظرهای گوناگونی درگرفته است، ولی هنوز هیچ قطعیتی در این خصوص وجود ندارد.

روایت واقعه در انجیل متّی
 واقعۀ آمدن مجوسان به دیدار عیسای نوزاد، سراسر باب دوم از انجیل متّی را به خود اختصاص داده است. خلاصه ماجرا این است که پس از تولد حضرت عیسی(ع) در بیت لحم، چند نفر مجوس از سمت مشرق به اورشلیم می‌آیند و می‌پرسند: «کجاست آن تازه مولود که پادشاه یهود است؟ ما ستارۀ او را در مشرق دیده و برای پرستش (تکریم) او آمده‌ایم.» پس هیرود پادشاه و مردم اورشلیم از این خبر مضطرب شدند. هیرود از کاهنان یهود پرسید: «مسیح کجا باید متولد شود؟» آنها با بررسی کتب خود گفتند: «در بیت لحم». آنگاه هیرود مجوسان را به حضور طلبیده از ظهور آن ستاره پرسید و گفت: «به بیت لحم بروید و چون او را یافتید مرا نیز خبر کنید.» مجوسان به سمت بیت لحم رفتند و در راه، ستاره را مجدداً یافتند و خرسندانه آن را تعاقب نمودند تا به بیت لحم رسیدند.

ستاره در بالای منزلی ایستاد و آنها داخل شده طفل را با حضرت مریم(س) دیدند و بر او تعظیم کرده، هدایای خود یعنی طلا و کُندُر و مُرّ را تقدیم نمودند. پس در خواب شب به مجوسان وحی رسید که به نزد هیرود بازگشت نکنند. لذا آنها از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند. بعد از رفتن ایشان، فرشتۀ خدا در خواب به یوسف (کفیل/ شوهر مریم) ظاهر شده گفت: «برخیز و طفل و مادرش را بردار و به مصر فرار کن و در آنجا بمان، زیرا هیرود می‌خواهد طفل را هلاک کند.» پس آنها به مصر رفتند. و چون هیرود دید که مجوسان بازنگشتند سربازانش را فرستاد تا تمام اطفال کمتر از دو سال را در بیت لحم بکشند. چندی بعد، هیرود نیز مرد و فرشتۀ خدا در خواب، زمان بازگشت را به یوسف اعلام نمود. در مراجعت یوسف دید که اَرکیلا پسر هیرود حاکم یهودیه شده لذا به هدایت فرشته به استان جلیل در شمال فلسطین رفته، در شهر ناصره ساکن شدند.

 

بررسی واقعه
 در میان اناجیل چهارگانه مسیحی (متّی، مرقس، لوقا و یوحنا)، این واقعه فقط در انجیل متّی دیده می‌شود. البته چون متن اناجیل مرقس و یوحنا از دوران رسالت حضرت عیسی(ع) آغاز می‌شود لذا در این خصوص تضادی با انجیل متّی پدید نیامده است. اما سؤال اینجا است که انجیل لوقا که تولد حضرت عیسی(ع) را با جزئیات ذکر کرده و نویسنده‌اش در همان ابتدا مدعی است که همه چیز را از آغاز، دقیق و به ترتیب خواهد نوشت (لوقا 1/ 3) چرا از این وقایع مهم سخنی نگفته است؟ وقایعی مانند: آمدن مجوسان به اورشلیم و بیت لحم به هدایت ستاره، کشتار کودکان بیت لحم به فرمان هیرود، مهاجرت عیسای نوزاد با خانواده‌اش به مصر.

 قصور نویسندۀ انجیل لوقا نباید موجب تضعیف این خبر در انجیل متّی شود. به هر حال اعتقاد بنده بر این است که این واقعه حقیقتاً رخ داده و خداوند آن مجوسان را از ایران برای دیدار عیسای نوزاد به اورشلیم و سپس بیت لحم آورده است تا اولاً مردم یهود را به تولد پیامبر جدید این قوم خبر دهد و ثانیاً برای مقاصد چندی که در ادامه خواهد آمد. بنده حتی گمان دارم که در خصوص این واقعه اشاره‌ای ظریف در قرآن مجید نیز وجود دارد (مؤمنون/ 50 و 51) که در جای خود به آن خواهیم پرداخت.

 انجیل متّی تعداد مجوسان را ذکر نکرده است ولی آنها در سنت مسیحی سه نفر دانسته شده‌اند. شاید به این دلیل که آنها طبق نقل انجیل متّی، سه هدیه (طلا، کُندُر، مرّ) به عیسی(ع) تقدیم کرده‌اند. ما نیز همین رقم را می‌پذیریم. مراد از «مجوس» پیروان دین زرتشت است. اگر آنها از سمت شرق به اورشلیم آمده باشند پس آنها ظاهراً زرتشتیان ایرانی بوده‌اند. چون در آن زمان امپراطوری روم و ایران هم‌مرز بودند و فلسطین جزو مستعمرات روم بود.


تولد پیامبران عظیم القدری همچون حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) به ترتیب توسط کاهنان دربار نمرود و فرعون پیشگویی شده بود. علم پیشگویی از روی ستارگان که به آن «احکام نجوم» می‌گویند در نزد بابلی‌ها و سپس مصریان متداول بوده است. اما مشخصات آن ستاره که با تولد حضرت عیسی(ع) بر مجوسان نمایان شد به نظر نمی‌رسد که با «احکام نجوم» تطبیق کند، و نه همچنین با پدیده‌های نجومی‌ای که امروزه شناخته شده هستند از قبیل: انواع مختلف ستارگان دنباله‌دار، ابَر نو اختر (Super Nova)، شهاب‌سنگ.
 از انجیل متّی برمی‌آید که آن ستاره سه مشخصۀ بارز داشته است:
1. در ارتفاع پایین حرکت می‌کرده است، مانند ارتفاع پرواز یک کبوتر. چون ستاره در بیت لحم در بالای منزلی که عیسای نوزاد در آن بوده توقف کرده و مجوسان بدانجا هدایت شده‌اند.
2. آن ستاره، محلّی (منطقه‌ای) بوده، یعنی فقط مجوسان آن را دیده‌اند. و به همین جهت است که مردم اورشلیم از سخن مجوسان تعجب کرده و مضطرب شدند. (این ویژگی، بیان دیگری از مشخصۀ اول است).
3. ستاره از قوانین حرکتِ ستارگانِ آسمان تبعیت نمی‌کرده است. زیرا که ابتدا به سمت غرب و سپس به جنوب حرکت نموده است. (بیت لحم در فاصلۀ 9 کیلومتریِ جنوب اورشلیم است). توضیحاً اینکه اجرام سماوی در آسمان شب بر اثر چرخش وضعی زمین، همگی از سمت شرق به غرب حرکت می‌کنند.
 با اندکی تأمل به این نتیجه می‌رسیم که اگر آمدن مجوسان به اورشلیم صحت داشته باشد این ماجرا یک واقعۀ نجومی خاص بوده که خداوند آن را برای هدایت کردن مجوسان به اورشلیم و سپس بیت لحم، ایجاد نموده است. اما برای بررسی بهتر واقعه لازم است در خصوص رسالت حضرت عیسی(ع) تأمل کنیم، که آیا رسالت آن حضرت جهانی است؟

رسالت عیسی(ع)
آمدن مجوس‌ها به دیدار عیسای نوزاد می‌تواند دلیلی باشد که محدودۀ رسالت حضرت عیسی(ع) جهانی بوده است. ولی آیا حقیقتاً این پیامبر عظیم القدر بر همۀ مردم دنیا مبعوث شده است؟ پاسخ منفی است. زیرا بر اساس آنچه از قرآن مجید و اناجیل اربعۀ مسیحی بر¬می‌آید، رسالت حضرت عیسی(ع) مختص به قوم بنی‌اسرائیل بوده است. هیچ کجا نقل نشده که حضرت عیسی(ع) غیر یهودیان را به دین خدا فراخوانده باشد. عیسی(ع) بنا به نص قرآن در دنبالۀ رسالت حضرت موسی(ع)، بر قوم یهود مبعوث شده است (بقره/ 88 ـ مائده/ 44 و 46). در اناجیل مسیحی نیز دیده می‌شود که حضرت عیسی(ع) مردم را به تورات و کتب انبیاء یهود ارجاع می‌دهد (متّی 5/ 17 ـ 7/ 12 ـ 8/ 4 ـ مرقس 13/ 14 ـ لوقا 4/ 21 ـ 10/ 26 ـ یوحنا 10/ 34 و 35). به همین سبب است که مسیحیان مجبور به قبول تورات و سایر کتب انبیاء یهود هستند.

 بنی‌اسرائیل یعنی برادران یوسف، به جرم مخالفت عمدی با خواست خداوند در سیادت یوسف(ع) و فروختن آن حضرت، به مصر تبعید شدند و پس از قحطی نیز بازنگشتند. حدود چهار صد سال بعد، طبق پیشگویی ابراهیم و یعقوب و یوسف علیهم السلام که در تورات مذکور است (پیدایش 15/ 13 تا 16 ـ 48/ 21 ـ 50/ 24)، خداوند حضرت موسی(ع) را فرستاد تا بنی‌اسرائیل را به فلسطین بازگرداند. لذا رسالت حضرت موسی(ع) نیز مختص به قوم یهود بود و این حقیقت در قرآن مجید نیز مؤکد است (اعراف/ 105 و 134 ـ طه/ 47 ـ شعراء/ 17). بنا به یک حکم کلی، همۀ امت‌ها پیامبر داشته‌اند (فاطر/ 24) و این پیامبران به سوی قوم خود رفته‌اند، به زبان همان مردم (نگا. یونس/ 74 ـ یوسف/ 109 ـ ابراهیم/ 4).

 در قرآن از زبان فرشته‌ای که بر حضرت مریم(س) پدیدار شد، آمده است: «و او پیامبری است که به سوی بنی‌اسرائیل می‌رود» (آل‌عمران/ 49). این حقیقت، از برخی دیگر از آیات قرآن نیز مستفاد می‌شود (صف/ 6 و 14 ـ مائده/ 72 ـ زخرف/ 59). در انجیل متّی از زبان حضرت عیسی(ع) منقول است که فرمود: «فرستاده نشده‌ام مگر به جهت گوسفندان گم‌شدۀ بنی‌اسرائیل» (متّی 15/ 24). مراد از «گوسفندان گمشده»، عموم مردم یهودی هستند که توسط علما و کاهنان یهود گمراه شده‌اند. برخی از محققان معتقدند که هرچند حضرت عیسی(ع) از مُلک یهود خارج نشد ولی به حواریون خود اجازه داد تا انجیل او را در تمام جهان تبلیغ کنند. در حالیکه در انتهای انجیل لوقا آمده است که حضرت عیسی(ع) به حواریون خود سفارش کرد که تا زمان ظهور منجی موعود، در اورشلیم بمانند (لوقا 24/ 49).

 فلسطین در زمان حضرت عیسی(ع) به سه استان شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم شده بود که به ترتیب جلیل، سامریه و یهودیه خوانده می‌شد. حضرت عیسی(ع) طبق متن سه انجیل نخست (متّی، مرقس و لوقا)، فقط در شهرهای استان جلیل موعظه می‌کرد و فقط یک نوبت به اورشلیم وارد شد که همان وقت، کاهنان او را گرفته و به قتل رساندند(!) حضرت عیسی(ع) در این سه انجیل یک پیامبر جلیلی خوانده می‌شود و محدودۀ رسالت او بخشی از قوم یهود است و نه همۀ یهودیان، تا چه رسد به تمام مردم جهان.

 ادعای مسیحیان در خصوص رسالت جهانی پیامبرشان به آن دلیل است که ایشان حضرت عیسی(ع) را رسول خاتم معرفی می‌کنند و از آنجا که در تورات و کتب انبیاء آمده است که «تمام اقوام جهان منتظر آمدن رسول خدا هستند» (پیدایش 49/ 10) و یا «کسانی که در جزیره‌ها ساکنند شریعت او را انتظار می‌برند» (اشعیاء 42/ 4) لذا حکم می‌کنند که عیسی(ع) همان پیامبر خاتم است. در حالیکه حضرت عیسی(ع) شریعت و فقه نیاورد و مطابق شریعت تورات حکم می‌کرد. ثانیاً او هرگز چنین ادعایی نکرده است که پیامبر موعود (ماشیح) است (برای نمونه نگا. متی 22/ 41 تا 45 ـ 24/ 5). ثالثاً این ادعا را نخستین مرتبه پولس در دمشق مطرح کرد (اعمال 9/ 22) و در شهرهای دیگر هم آن را نشر داد، و این همان بدعت بزرگ اوست.نتیجه می‌گیریم که محدودۀ حضرت عیسی(ع) نیز به مانند حضرت موسی(ع) و سایر انبیاء بنی‌اسرائیل مختص به قوم یهود بوده است.
 
نه مجوسان بلکه سه یهودی
 با توجه به آنچه که در بخش قبل اثبات شد نتیجه می‌گیریم که این سه مجوس در واقع سه نفر یهودی بودند که در ایران زندگی می‌کرده‌اند و خداوند بدین وسیله، آنها را از آمدن پیامبر جدیدی برای قوم یهود خبر داده است. بعد از فتح اورشلیم توسط سپاه بخت النصر در سال 586 قبل از میلاد، تعداد چهل هزار نفر یهودی برای غلامی به بابل برده شدند. نزدیک به پنجاه سال بعد، در سال 538 ق.م. کورش هخامنش بابل را فتح کرد و یهودیان را رخصت داد تا به اورشلیم بازگردند. بنا به نوشتۀ یوسیفوس کسانی که از اسارت بابلی بازگشتند 000/42 هزار نفر بودند و اینها تعدادشان کمتر از آنهایی بود که ماندند. لهذا تعداد زیادتری از یهودیان، از بابل به فلسطین بازنگشتند. به نظر می‌رسد که اینان یهودیان مؤمنی بوده‌اند که پس از عقوبت خداوند بر این قوم که به دست بخت النصر به وقوع پیوست، خود را از تقدیر قوم یهود خارج کرده و به زندگی عادی خود در میان ایرانیان ادامه داده‌اند.

 در خصوص اینکه برخی از یهودیان در ایران ماندند و به همراه سایر اسیران به فلسطین بازنگشتند، می‌توان به کتاب استر (از مجموعۀ عهد عتیق) رجوع کرد. مُردخای یهودی در دربار خشایارشا در شهر شوش کار می‌کرد و یهودی بودن خود را کتمان می‌نمود. او نهایتاً توانست برادرزاده‌اش استر را به همسری خشایارشا در آورد. خشایارشا نوۀ دختری کورش کبیر بود و از 486 تا 465 قبل از میلاد حکمرانی کرد. همچنین در کتاب تاریخ جامع ادیان برخی یهودیانی که در بابل مانده بودند مذکورند (نگا. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، انتشارات علمی و فرهنگی، صص. 536 و 537 و 558).
 
اهداف آمدن مجوس
 خداوند پس از قرن‌ها یک رسول عظیم‌القدر به نام عیسی بن مریم برای یهودیان مبعوث کرده است و به همین سبب یهودیان موحد را که در ایران زندگی می‌کردند به آمدن آن پیامبر خبر می‌کند. لذا ستاره‌ای در ارتفاع پایین بر این یهودیان نمایان می‌شود و آنها قبل از تعاقب آن، با علم «احکام نجوم» یا سایر معارف دین خود از تولد آخرین پیامبر یهود باخبر می‌شوند. آنگاه به تعقیب آن می‌پردازند تا به اورشلیم برسند. پس از باخبر شدن مردم اورشلیم، یهودیان بابلی می‌فهمند که باید برای دیدار این پیامبر تازه متولد شده به بیت لحم بروند. آنها نهایتاً هدایای خود را به عیسی(ع) تقدیم کرده و از بیراهه به شهر خود بازمی‌گردند.
 یهودیان بابلی (همان مجوسان) با آمدن خود چند هدف را برآورده کردند:
1.  نخست خود و سایر یهودیان مقیم بابل و ایران، از تولد آخرین پیامبر بنی‌اسرائیل آگاه شدند و دانستند که به زودی آخرین پیام خداوند به توسط این پیامبر به یهودیان ابلاغ خواهد شد.
2. مردم اورشلیم و هیرود نیز از تولد حضرت عیسی(ع) باخبر شدند.
3. هدایای یهودیان بابلی برای عیسی(ع) و خانواده‌اش مفید بوده است. طبق نقل انجیل متّی، آنها سه هدیه تقدیم کردند: کُندُر، مُرّ و طلا. دو مورد اول، دو صمغ گیاهی هستند و فواید زیادی دارند و از جمله در بهبود سریع‌تر زن زائو مفیدند. هدیۀ طلا نیز احتمالاً خرج سفر غیرمترقبۀ آنها به مصر شد. زیرا هیرود قصد قتل عیسی(ع) را کرده بود.

 
آیا واقعۀ سه مجوس در قرآن مذکور است؟
 به جهت آمدن سه مجوس، لازم است به آیۀ 50 از سورۀ مؤمنون که بنا به گفتۀ اکثر مفسران در خصوص تولد حضرت عیسی(ع) نازل شده است اشاره کنیم:
وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِلى‏ رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ * يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيم‏ (مؤمنون/ 50 و 51) و پسر مريم و مادرش را معجزه‌ای ساختيم و آن دو را بر بلند جايى كه قرارگاه و آبی روان داشت پناه داديم * اى رسولان! از طیّبات بخوريد و كار نیک كنيد، كه من به كارهايى كه مى‏كنيد آگاهم‏.
ظن این حقیر آن است که آیۀ 51 نیز دربارۀ حضرت عیسی(ع) است. اگر اینچنین باشد شاید بتوان استنباط نمود که مراد از «طیّبات» در این آیه، هدایایی است که آن یهودیان موحّد بابلی در هیئت سه مجوس به حضرت عیسی(ع) تقدیم کرده‌اند.
 
مقایسۀ واقعۀ انجیل متی با انجیل برنابا
 از آنجا که راقم این سطور در این ایام مقالۀ «برنابا، حواری گمشدۀ عیسی(ع)» را در سایت مشرق در حال انتشار دارد و در آنجا اثبات نموده که برنابا یکی از دوازده حواری است و خصوصاً اینکه او تنها حواری‌ای است که انجیل حضرت عیسی(ع) را نوشته لذا مناسبت دارد که به جهت حسن ختام این واقعه را در انجیل برنابا و متی با یکدیگر مرور کنیم. به نظر راقم، اقتباس نویسندۀ انجیل متی از انجیل برنابا بسیار واضح است.

انجیل متی

انجیل برنابا

باب دوم

(1) و چون عیسی در ایام هیرودیس پادشاه، در بیت لحم یهودیه تولد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: (2) «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است زیرا که ستارۀ او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم.» (3) اما هیرودیس پادشاه چون این را شنید، مضطرب شد و تمام اورشلیم با وی. (4) پس همۀ رؤسای کَهَنه و کاتبان قوم را جمع کرده، از ایشان پرسید که مسیح کجا باید متولد شود؟ (5) بدو گفتند: «در بیت لحم یهودیه. زیرا که از نبی چنین مکتوب است: (6) و تو ای بیت لحم، در زمین یهودا از سایر سرداران یهودا هرگز کوچکتر نیستی، زیرا که از تو پیشوایی به ظهور خواهد آمد که قوم من اسرائیل را رعایت خواهد نمود.» (7) آنگاه هیرودیس مجوسیان را در خلوت خوانده، وقت ظهور ستاره را از ایشان تحقیق کرد. (8) پس ایشان را به بیت لحم روانه نموده، گفت بروید و از احوال آن طفل به تدقیق تفحّص کنید و چون یافتید مرا خبر دهید تا من نیز آمده، او را پرستش نمایم. (9) چون سخن پادشاه را شنیدند، روانه  شدند، که ناگاه آن ستاره‌ای که در مشرق دیده بودند، پیش روی ایشان می‌رفت تا فوق آنجایی که طفل بود رسیده، بایستاد. (10) و چون ستاره را دیدند، بی‌نهایت شاد و خوشحال گشتند. (11) و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخائر خود را گشوده، هدایای طلا و کُندر و مرّ به وی گذرانیدند. (12) و چون در خواب وحی بدیشان در رسید که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند. (13) و چون ایشان روانه شدند، ناگاه فرشتۀ خداوند در خواب به یوسف ظاهر شده، گفت: «برخیز و طفل و مادرش را برداشته به مصر فرار کن و در آنجا باش تا به تو خبر دهم، زیرا که هیرودیس طفل را جست‌وجو خواهد کرد تا او را هلاک نماید.» (14) پس شبانگاه برخاسته، طفل و مادر او را برداشته، به سوی مصر روانه شد (15) و تا وفات هیرودیس در آنجا بماند، تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود تمام گردد که «از مصر پسر خود را خواندم.» (16) چون هیرودیس دید که مجوسیان او را سخریّه نموده‌اند، بسیار غضبناک شده، فرستاد و جمیع اطفالی را که در بیت لحم و تمام نواحی آن بودند، از دو ساله و کمتر موافق وقتی که از مجوسیان تحقیق نموده بود، به قتل رسانید. (17) آنگاه کلامی که به زبان ارمیای نبی گفته شده بود، تمام شد «آوازی در رامه شنیده شد، گریه و زاری و ماتم عظیم که راحیل برای فرزندان خود گریه می‌کند و تسلّی نمی‌پذیرد زیرا که نیستند.» (18) اما چون هیرودیس وفات یافت، ناگاه فرشتۀ خداوند در مصر به یوسف در خواب ظاهر شده، گفت: (19) «برخیز و طفل و مادرش را برداشته، به زمین اسرائیل روانه شو، زیرا آنانی که قصد جان طفل داشتند، فوت شدند.» (20) پس برخاسته، طفل و مادر او را برداشت و به زمین اسرائیل آمد. (21) اما چون شنید که اَرکلاؤس به جای پدر خود هیرودیس بر یهودیه پادشاهی می‌کند، از رفتن بدان سمت ترسید و در خواب وحی یافته، به نواحی جلیل برگشت. (22) و آمده در بلده‌ای مسمّی به ناصره ساکن شد، تا آنچه به زبان انبیاء گفته شده بود تمام شود که «به ناصری خوانده خواهد شد.»

 

فصل ششم


(1) چون تولد شد یسوع در زمان هیرودس پادشاه یهودیه، سه نفر بودند از مجوس در اطراف مشرق که چشم داشتند ستارگان آسمان را. (۲) پس نمایان شد برای ایشان ستاره‌ای که سخت درخشندگی داشت. پس از آنجا با هم مشورت کردند و آمدند به یهودیه در حالتی که رهبری می‌‌نمود ایشان را آن ستاره که جلوی روی آنها می‌‌رفت. (۳) پس چون رسیدند به اورشلیم، پرسیدند کجا تولد شده پادشاه یهودیه؟ (۴) چون بشنید هیرودس این را، هراسان شد و همۀ مردم شهر مضطرب شدند، پس از اینجا جمع نمود هیرودس کاهنان وکاتبان را و گفت: «کجا تولد خواهد یافت مسیح؟» (۵) جواب دادند: «به درستی که او متولد خواهد شد در بیت لحم. زیرا نوشته شده است در [کتاب] نبی اینطور: "و تو ای بیت لحم! کوچک نیستی میان رؤسای یهود، زیرا زود است برآید از تو تدبیر کننده‌ای که سرپرست شود طایفۀ مرا، یعنی اسرائیل را."» (۶) آنوقت هیرودس مجوس‌ها را به حضور خود طلب نموده و از آمدن ایشان جویا شد.  (۷) پس جواب دادند که همانا ستاره‌ای در مشرق رهبری نمود ایشان را به سوی اینجا. (۸) پس از این جهت خوش داشتند که پیشکش کنند هدایا را و سجده نمایند برای این پادشاه تازه‌ای که نمایان شد برای ایشان ستارۀ او. (۹) در آن وقت هیرودس گفت: «بروید به بیت لحم و به دقت از این طفل سراغ بگیرید، (۱۰) و چون او را پیدا نمودید، بیایید و مرا خبر دهید. زیرا من نیز می‌‌خواهم سجده نمایم برای او.» (۱۱) و او این را از روی مکر گفت.


فصل هفتم


(1) رفتند مجوس از اورشلیم. (۲) ناگاه دیدند ستاره‌ای را که ظاهر شده بود برای ایشان در مشرق، جلو روی ایشان می‌رفت. (۳) پس چون آن ستاره را دیدند مملو شدند از سرور. (۴) وقتی به بیت لحم رسیدند و ایشان در بیرون شهر بودند، ستاره را بالای کاروانسرا یافتند، آنجایی که یسوع متولد شده بود. (۵) پس مجوس آ‎نجا رفتند. (۶) چون داخل کاروانسرا شدند، طفل را با مادرش یافتند. (۷) پس خم شدند و سجده نمودند برای او. (۸) آنگاه مجوس پیشکش کردند عطرها را با نقره و طلا. (۹) نیز حکایت کردند بر عذرا هر چه را که دیده بودند. (۱۰) آنگاه ایشان را میان خواب، طفل تحذیر نمود از رفتن به ‌سوی هیرودس. (۱۱) پس رفتند در راه دیگر و بازگشتند به ‌سوی وطن خود و خبر دادند به آنچه در یهودیه دیده بودند.


فصل هشتم


(1) چون هیرودس دید که مجوس باز نگشتند به ‌سوی او، گمان نمود که ایشان او را استهزا نمودند. (۲) پس بر بست نیّت را بر کشتن طفلی که متولد شده بود. (۳) لیکن وقتی که یوسف در خواب بود، ظاهر شد از برای او فرشتۀ خدای و گفت: (۴) «برخیز به‌زودی و بگیر طفل و مادرش را و برو به‌ سوی مصر. زیرا هیرودس می‌خواهد او را به قتل برساند.» (۵) پس یوسف برخاست با خوف عظیم و گرفت مریم و طفل را رفتند به‌ سوی مصر. (۶) پس ماندند در آنجا تا مرگ هیرودس، که گمان کرد مجوس او را ریشخند نموده‌اند. (۷) آنگاه لشکرهای خود را فرستاد تا به قتل برساند تمام کودکانی را که تازه متولد شده بودند در بیت لحم. (۸) پس لشکرها آمدند و کشتند همۀ کودکانی را که بودند در آنجا، چنانکه هیرودس فرمان داده بود. (۹) این هنگام تمام شد کلمات آن پیغمبر که گفته: (۱۰) «نوحه وگریه در رامه‌ است. (۱۱) راحیل ندبه می‌کند پسران خود را و هیچ تسلی نیست برای او، زیرا موجود نیستند.» [ارمیاء 31/ 15]


فصل نهم


(1) و چون هیرودس مُرد ظاهر شد فرشتۀ خدای در خواب یوسف و گفت: (۲) «برگرد به یهودیه، زیرا مردند آنانکه می‌خواستند مرگ طفل را.» (۳) پس یوسف گرفت طفل و مریم را (و طفل به هفت سال رسیده بود) و آمد به یهودیه، از آنجا که شنیده بود اینکه ارخیلاوس پسر هیرودس حاکم در یهودیه بود. (۴) پس رفت به سوی جلیل، زیرا ترسید که در یهودیه بماند. (۵) آنگاه رفتند تا ساکن شوند در ناصره.



* محقق و نویسنده: امیر اهوارکی


پاورقی:
1. این کلمه به صورت‌های Gaspard, Jasper, Kasper, Kaspar نیز ضبط شده است و محتمل است که اصل فارسی این کلمه، «گنجور» باشد (به نقل از یادداشت فضل الله نیک‌آئین مترجم این کتاب وزین: عبدالاحد داود، محمد در تورات و انجیل، نشر نو، 1361، ص 139)


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 41
  • در انتظار بررسی: 6
  • غیر قابل انتشار: 10
  • رضا ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 1
    نقش اين سه مجوس در كوه خواجه شهر زابل وجود دارد شايد قبراين سه نفر نيزهمان جا باشد باتوجه به اين كه قبور متعددي در اين كوه وجود دارد.
  • ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    7 2
    چرا مانند وهابیت برای ایرانیان از کلمه مجوس استفاده میکنید؟ مجوس یک کلمه ضد تشیع و ساخته اعراب برای تحقیر ایرانیان و شیعیان است. حتی اگر شما برای زرتشتیان بکار ببرید. بهتر از بجای کلمه مجوس از زرتشتیان ایران استفاده کنید
  • ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    1 1
    شعور اینقدر پایینه که نمیتونه از کلمه زرتشتی استفاده کنه.
  • ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    2 2
    با سلام کلمه مجوس کلمه بدی نیست و البته معادل آئین زردتشتی هم نیست، مشرق لطفا تصحیح کن. مجوس دین و آئیین ایرانیان(همیشه یکتا پرست) قبل از آئیین زرتشت بوده و دارای یه کتاب بوده اند به نام "جاماسب نامه "که الان از بین رفته به جز یه قسمت آن.
  • شاهرخ ازنا ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    در ضمن کلمه مجوس در نامه پیامبر (ص) به خسرو پرویز با این مضموم آماده "گناه مردم مجوس بر عهده توست" بنابراین مجوس همان معنی را میدهد که در کامنت قبل گفتم.
  • مهدی ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    بهتر بود از کلمه زرتشتی استفاده میکردید
  • مهرداد ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    1 4
    محقق ضعیف و نا اگاه بوده اول اینکه اصلا نمی دونسته در موقع تولد حضرت عیسی در ایران دوره اشکانیان بوده و حکومت رسمی کشور دین مهر بوده نه زرتشتی دوم بی ادبانه واژه مجوس رو بکار یرده و در حالیکه هیج شناختی از ایین مجوس و مگوش و معان نداشته سوم ناشیانه اخر گفته یهوی بابلی بودند!! چهارم هیج چیز از ایین مهر و قرابت ایین مهری با مسیحت و سدوشیانتهای مهری و تحولات تاریخی اجتماعی هم عصر اشکانی اون موقع نجوم مهری و رمز عیسی خورشید یلدا و مهر و دستکار کلیسا در تاریخ تولد چیزی نمی دونسته
  • ali ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    قبر اين سه نفر در شهرستان اروميه است در كليسايي به نام ننه مريم
  • احسان ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    باید از کلمه زرتشتی استفاده میکردید
  • سوسان ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    2 0
    مجوس کلمه ای قرانی است که درقران نیز ذکر شده و مجوسان غیر از مانویان هستند اصولا زرتشتیان دودسته بودند یک دسته مزدکی یک دسته مانوی مانویها در شمال ومزدکیها در جنوب ایران بودند مجوس فقط به مزدکیها اطلاق میشود و تبادر این کلمه همان مژدوک است برگرفته از مزدک از اینکه در مورد تاریخ اسرائیلیان و هخامنشیان که عبری بودن خودرا کتمان میکردند مطلب نوشتی سپاسگزارم دستت طلا استاد
  • احمد ۱۹:۰۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    1 0
    مجوس نه سه ایرانی ...
  • مصیب ۱۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    سلام برو بچ اولا باید بگم که در انجیل ک قران کریم در سوره حچ به زرتشتیان مجوس گفته شده که مشخص میشه مشکلی نداره دوما کلا رسم کیرسمس مسیحیان به این قضیه مربوط میشه ک از مشرق میخام این مطالب رو به نویسنده و خواندگان اطلاع بده درخت عید کریسمس همون درختی هست که راهبان زرتشتی پیشش عبادت میکردند ستاره هایی که به درخت وصل هست نماد اون ستاره مورده بحثه لباس پاپا.نویل نماد لباس راهب هاهست کادو پاپا نویل نماد هدایای اون سه نفر ولش کن یا زرتشتی یا یهودی اونا یه جوری رفتار کردند که خدا منجی رو فرستاد ولی ما هنوز نتوستیم کاری کنیم که منجیمون رو بیاریم منبع! قران کریم انجیل متی و لوقا دیدی نو از دینی کهن به امید ظهورش
  • تهرانی ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    کلمۀ «مجوس» یک کلمۀ قرآنی است. به سورۀ حج آیۀ 17 مراجعه کنید.
  • رضا ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    خواهش میکنم از روی بی اطلاعی اظهار نظر نکنید.مگر نمی دانید این کلمه مجوس در قرآن آمده فقط یکبارسوره حج آیه 17که بعنوان یک دین الهی پذیرفته شده.ریشه این کلمه احتمالا از مغ راهبان زرتشتی است آمده.
  • رضا ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    سوالاتی از این مقاله در میآید 1-که انجیل برنابا که نویسنده آن بنا بر نظر نویسنده این مقاله تنها فرد باسواد واز حواریون بوده چرا چنین اشتباه بزرگی کرده وآنهارو زردشتی شناسانده 2-زرتشتیان نیز مانند دیگر ادیان الهی روایاتی از آمدن پیامبران بعدی داشتند.البته احتمال یهودی بودن انها هم هست. 3-چرا آن سه نفر مبلغی برای حضرت عیسی در ایران نشدند و پیروانی نداشتند؟
  • ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    1 0
    متاسفانه مجوس صد در صد غلط است ؛ چه اینکه مجوس یک لغت عربی است و نه عبری ؛ اصل لغت که در عهد عتیق وجود دارد " مغان " است که اصطلاحی است که برای علمای دینی زردشت به کار می رفته است مانند روحانی و شیخ که ما برای علمای دینی مسلمان به کار می بریم و در ترجمه انگلیسی نیز به " مردان حکیم " "wisdom men" ترجمه شده است بنابراین "مغ ها " هیچ ارتباطی با مجوس که به معنای مشرک است ندارد و داستان این سه " مغ " در مورد حضرت عیسی بسیار معروف و مضبوط است
  • مسعود ۲۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    در قرون اول و دوم هجري مجوس را به ايراني نسبت مي دهند و اصلا به معناي اتش پرست نيست حتي در روايت هم از لفظ مجوس درباره اقوام ايراني استفاده شده
  • ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴
    0 0
    مجوس یعنی منحرف شده یعنی یک حقیقتی بوده که توسط کسانی شبیه همین اسلام گراهای تندرو وهابی سلفی و ایرانی منحرف شده
  • حسن ۰۰:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    یک نکته اینکه اگه تاریخ مربوط به دوره خشایارشا و استر رو خونده باشید و بلایی که سر مردم ایران در روز 13 فروردین و قتل عام نیمی از مردم ایران ( بنا به روایاتی) توسط یهودی ها شده، این سوال پیش میاد که آیا واقعا یهودی هایی که بعد از فتح بابل در ایران مانند واقعا با ایمان بودند و آیا واقعا خودشون رو از تفکرات بنی اسرائیلی جدا کرده بودند؟ به نظر من اون سه نفر یهودی نبودند بلکه زرتشتی بودند.
  • حسام ۰۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    با عرض معذرت این تحقیق ارزش زیادی نداره چونکه ماحصل تحقیق یه بنده خداست زحمت کشیدی ولی بنظر نمیاد درست باشه خصوصا برداشتی که از قرآن داشتی
  • حسنی ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 1
    حالا این همه مطلب زدی خدایی چقد مطلبش اهمیت داشت؟ یه مطلب از قرآن یا معارف اهل بیت میزدید 4 کلمه یاد بگیریم مشرق دقت کن
  • مرتضی ۰۵:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    مجوس برگرفته از زبان یونانی و لاتین است و نه عربی: مجوس و مجای! این سه فرد زرتشتی و از اطراف اصفهان و کاشان بوده اند و همانطور که میدانیم در آن زمان اهالی آن خطه به علم اخترشناسی و نجوم مشغول بوده اند.
  • ناشناس ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    جهت تکمیل اطلاعات ،نزدیک به سه قرن مبارزه میان مهرپستان (آیین میترائی)در امپراطوری روم که توسط سربازان رومی در اروپاگسترش یافته بود با مسیحیت است و در نهایت با پذیرفتن آیین مسیحیت توسط کنستانتین در سال 313 میلادی نمادهای مهری وارد این دین می شوندمثل نان و شراب،کلاه فریجی،درخت سرو که بجایش کاج که در اروپابیشتر بودگذاشته شد. غسل تعمید ،پاپا نوئل و... ودر اخر میتوانید در اینترنت منابع علمی را سرچ کرده و بر دانستنیهای خود بیفزاید و به سرزمین اهورائی ومقدس خودافتخار کنید.
  • امیرانی ۱۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    کلمۀ «مجوس» در متنِ انجیل متی به کار رفته است و نویسنده دارد نقل قول می کند. در متن هم معنای مجوس را توضیح داده.
  • ساکی ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    مانی یک نبی کذبه بود و در قرن سوم میلادی پدید آمد (275 - 215م) و مزدک هم که پیرو او بود در حدود سال 524 میلادی از دنیا رفت. لذا در زمان تولد حضرت عیسی ع خبری از اینها نبوده است.
  • ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    به نظرم واژه بالتازار همان بخت النصر باشد یادش بخیر کارتون بالتازار خیلی باحال بود! همچنین این مقاله تلاش زیادی برای اثبات نظریه خود بر پایه احتمالات دارد! از این رو من هم احتمال می‌دهم هدف اصلی مقاله چیز دیگری است مثل مشروعیت حضور صهیونیست ها در فلسطین که باید خیلی دقت کرد. حتما درباره مقالات این نویسنده تحقیق شود.
  • راقم ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    با توجه به آنچه در مقاله آمد که رسالت حضرت عیسی(ع) مخصوص به بنی اسرائیل بوده است لهذا این سه نفر یهودیانی بوده اند که در جمعیت ایرانی مستحیل شده و به لباس آنها درآمده بودند. به این خاطر بود که برنابا آنها را همچون دیگران «مجوس» نامیده است. آنها به زبان عبری سخن گفته اند و توانسته اند بشارت تولد اخرین پیامبر یهود را به نزد سایر یهودیان ایران ببرند. اگر دقت کرده باشید بعد از حضرت عیسی بشارت حقیقی او به سرعت در خاورمیانه گسترش یافته است. در وقت ظهور دین اسلام مردم خاومیانه به دلیل بشارت های حضرت عیسی(ع) به نبی اعظم گرویدند و به سرعت مسلمان شدند. لذا حضرت عیسی(ع) و آن سه یهودی (مجوس) به درستی کار خود را انجام داده اند.
  • مهرابی ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    احتمالاً کلمۀ «مجوس» به معنی «ستاره شناس» است. قدیمی ترین کتاب نجومی به نام «مجسطی» نوشتۀ بطلمیوس است. نام این کتاب با نام «مجوس» مترادف است.
  • راقم ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    اولاً که ذکر حضرت عیسی ع و مادرش حضرت مریم س در هشتاد آیه از قرآن آمده است. تولد او هم در مورد تأکید قرار گرفته و بنده در این خصوص سعی کردم دو آیۀ 50 و 51 سورۀ مومنون را که خیلی کم تفسیر شده را معنا کنم. ثانیاً بر خلاف آنچه که اکثر مفسران معتقد شده اند قرآن به صراحت تأکید دارد که رسالت حضرت عیسی(ع) مخصوص به بنی اسرائیل بوده است. این مسئله از قرآن و اناجیل مسیحی اثبات شد است. به این دلیل بر خلاف ادعای مسیحیان که حضرت عیسی(ع) را پیامبر خاتم (ماشیح) می نامند ما می توانیم احتجاج کنیم که او یکی از مشخصات مهم نبی خاتم را که باید رسالت جهانی داشته باشد ندارد.
  • ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    دين ايرانيان زرتشت نبوده اينها ساخته وپرداخته ملي گرايان است ايرانيان اصولا به هيچ دين مشخصي قايل نبودند چندخدايي حاكم برايران بود
  • سوسان ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    مانی و مزدک دو مسلک متفاوت در آیین زرتشتی بودند مانی به دست کرتیر شهید شد و مزدک به دست خسروانوشیروان سربریده شد مزدک آئین خرم دینی داشت ومانی آئینی شبیه به مهرپرستی داشت وعقاید دیگران را محترم میدانست و این دو مسلک تا ظهوراسلام باقی ماندند وطرفداران زیادی سراسر دنیا داشتند اغلب آرامیان و ایرانیان مزدکی بودند وآسیای میانه وشرق اروپا وشمال ایران مانوی بودند
  • سوسان ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    منظور من این بود که این کلمه بعدا به مجوس تغیر یافت و در زمان تولد حضرت عیسی از این کلمات خبری نبود
  • راقم ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    اگر دقت می کردید نتیجۀ روایت مسیحیان برای سه مجوس این می شود که رسالت حضرت عیسی ع جهانی بوده است. بنده با استفاده از قرآن و اناجیل نشان داده ام که رسالت حضرت عیسی ع جهانی نیست پس آن واقعه درون دینی بوده و آن سه نفر مجوس نبوده اند بلکه سه نفر یهودی، که از اعقاب کسانی اند که بعد از اسارت بابلی به فلسطین برنگشته و در ایران ساکن بوده اند. بنده یک مقالۀ مفصل دارم در این خصوص که طبق همین تورات کنونی خداوند زمین فلسطین را از یهود گرفته است و این سرزمین اکنون به آنها تعلق ندارد. این وجیزه را مقرر است یا چند مقالۀ دیگر در کتابی به زودی منتشر کنم. لهذا احتمالات شما در خصوص راقم نادرست است. شمه ای از این تحقیق در برخی مقالات راقم در همین سایت مشرق آمده است. برای نمونه به این مقالات رجوع کنید: نقدی بر مصائب خرافي مسیح(ع) پیامبری که با ابرهای آسمان آمد
  • رضا ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    متشکرم از شما ولی تحقیق بیشتری می طلبد.
  • رضا ۱۳:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    آقا یا خانم محترم به نظراتی که در مورد این کلمه در بالا آمده توجه کن. گفته شد که این کلمه در قرآن و با احترام آمده.
  • رضا ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    مطمینا همه یهودیها کافر نبودن ودر آنها افراد مومنی هم بوده و هستند.
  • علی ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 0
    خیلی براتون متاسفم. انتظار نداشتم یه سایت ایرانی از واژه مجوس در مورد ایرانی استفاده کند.بهتر است یک بار دیگر معنای واژه مجوس را از فرهنگ لغت مشاهده کنید. اگر هم صلاح دیدید یک اصلاحیه و عإر خواهی نیز بفرمایید.
  • حامد ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    0 1
    سلام همان طور که گفتم این یک احتمال است و اصراری بر آن ندارم اما نکته اصلی احتمالی بودن مقاله است. چنان چه برای اثبات جهانی نبودن دین خدا در دوره حضرت مسیح به آياتی استناد کرده اید که چنین معنایی ندارند. متن آیات بدین شرح است: وَ قَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفُ بَل لَّعَنهَُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ(88) بقره إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَئةَ فِيهَا هُدًى وَ نُورٌ يحَْكُمُ بهَِا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَ الرَّبَّنِيُّونَ وَ الْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَ كَانُواْ عَلَيْهِ شهَُدَاءَ فَلَا تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لَا تَشْترَُواْ بَِايَاتىِ ثَمَنًا قَلِيلًا وَ مَن لَّمْ يحَْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْكَافِرُونَ(44) مائده وَ قَفَّيْنَا عَلىَ ءَاثَرِهِم بِعِيسىَ ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَينْ‏َ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَئةِ وَ ءَاتَيْنَاهُ الْانجِيلَ فِيهِ هُدًى وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَينْ‏َ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَئةِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ(46)مائده در حالی که در ادامه آيات می خوانیم: وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقّ‏ِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَينْ‏َ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَ مُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقّ‏ِ لِكلُ‏ٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شرِْعَةً وَ مِنْهَاجًا وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَاكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فىِ مَا ءَاتَئكُمْ فَاسْتَبِقُواْ الْخَيرَْاتِ إِلىَ اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تخَْتَلِفُونَ(48) مائده . از سیاق این آيات روشن است که مراد نشان دادن ترتیب نزول تورات و انجیل و قرآن است و این که تصدیق کننده شریعت پیشین بوده اند و هر قومی روشی داشته است. به نظر نمی رسد قومی کردن یا نژادی کردن یهودیت مسیحیت یا اسلام در این آيات تایید شده باشد. این آیات یک خط سیر مشخصی را نشان می دهد . بله شاید بتوان از این آیات فهیمد که دایره تبلیغی حضرت عیسی در بنی اسرائیل بوده است: لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قالَ الْمَسيحُ يا بَني‏ إِسْرائيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ (72) مائده وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني‏ إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي‏ مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (6)صف يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني‏ إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذينَ آمَنُوا عَلى‏ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرينَ (14)صف اما آيا این به معنای جهانی نبودن است یا خیر نیازمند پژوهش بیشتری است.
  • راقم ۲۳:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
    1 0
    اینطور نیست که شما نوشته اید. فرهنگ معین در بخش اعلام، کلمۀ «مجوس» را معرّبِ «مغ» دانسته و به نقل از پورداود آورده است که منظور از «مجوس» پیروان دین مزدَیَسنا هستند یعنی «زرتشتیان». و البته در انتها نوشته است که شهرستانی در کتاب «ملل و نحل»، زرتشتی و مجوس را علیحده ذکر کرده است. در قاموس کتاب مقدس آمده که کلمۀ «مجوس» یک لفظ کلدانی یا مادی است و به علمای دین زرتشت اطلاق می شده است. در کتاب دانیال نبی در همین مجموعۀ عهد عتیق، لفظ مجوس به این صورت آمده (Mag, Magician) و مراد از آن کاهنان بابلی هستند (دانیال 2/ 2 و 24 ـ 4/ 7 و 9). لذا اینها علمای آن زمان و یا حداقل پیروان دین زرتشت هستند.
  • مرتضی ۰۴:۲۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۱
    0 0
    بخت النصر، بالتازار نبوده و در اصل نبوکدنضر می باشد
  • ناصر RO ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۱
    1 0
    این ها هیچ ارتباطی با زرتشتیان ندارند مجوس یک کلمه کلدانی وچنانچه در تورات وانجیل نوشته علمای یهود در منطقه کلدان بوده اند وبه اشتباه به فارس وبلاد فارس نسبت می دهند واعراب برای تحقیر ایرانی ها استفاده می نمایند .

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس